خامنه ای طلسم شکسته به اشتباه براین باور بود که با بروی کار آوردن یک آخوند جنایتکار مانند ابراهیم رئیسی برمسند قوه مجریه و راه اندازی سیاست انقباض، خواهد توانست تا به رویای خود برای بقای دیکتاتوری مذهبی دوام و قوام دهد، اما خیزش مردم بجان آمده در بیش از ۷ استان کشور با شعارهای کوبنده «مرگ بر دیکتاتور» و «مرگ بر خامنه ای» به یقین نشان از برهم زدن بساط ولی فقیه شاخ شکسته را دارند.
پیوستن شهرها یکی پس از دیگری به قیام آفرینان در خوزستان و اعترافات متولیان ولی فقیه به حضور و نقش کانون های شورشی در سازماندهی و ضریب زدن به اعتراضات، ترجمان این حقیقت است که جامعه دردمند ایران از کلیت نظام آخوندی با خواست سرنگونی عبور کرده است.
به یقین رشد کیفی خواسته های مردم که خود را در گسترش انفجاری اعتراضات برای ساده ترین مسائل روزمره به نمایش میگذارند ، صحنه دیگری ازواقعیات فوق و نیز اتحاد و همبستگی مردمی است که به کمتر از واژگونی این نظام ضد ایرانی و ضد ملی و رسیدن به یک جمهوری دمکراتیک راضی نمی باشند.
ابعاد این حقیقت را می توان دراشعار مردم در جای جای ایران و بویژه در خوزستان و یا تبریز قهرمان و فریاد های «نه شاهیام، نه شیخی، مردمیام مردمی» و یا «آذربایجان بیدار است، حامی خوزستان است، آذربایجان، عرب، فارس، اتحاد اتحاد» و نیز «برای مردن حاضریم، سربازان بابکایم» بخوبی رویت نمود.
دراین رابطه یک رسانه حکومتی ضمن اعتراف به ابعاد خیزش های مردمی می نویسد: «چنان کارد به استخوانشان رسیده که بیواهمه و بیپروا و بیتوجه به اخطار و هشدار پلیس و یگان ویژه، خیابانها را در تصرف خود درآوردهاند» ( سایت مجاهدین خلق به نقل از روزنامه حکومتی آرمان ۲ مرداد ۱۴۰۰)
همچنین گسترش قیام به دیگر شهرهای کشور مهر تائیدی بر ریشه دار بودن آن و عمق تنفر ملی از حکومتی است که پاسخ مردم دردمند و تشنه به آب را با گلوله های جنگی میدهد. بسیج جنون آمیز ولی فقیه با کشاندن قوای سرکوبگر ویژه و تک تیراندازان که تصاویر آنان در شبکه های اجتماعی بطور گسترده ای بازتاب داشته ، مبین ترس و هراس حکومتی است که اساس آن بر سرکوب و اعدام استوار گردیده است.
خیز مردم بجان آمده در شهرها و نقاط مختلف کشور طی ده شب گذشته نیز بخوبی نشان داده که ترس مردم در تقابل با نیروهای اهریمنی حاکم ریخته و جامعه وارد مدار نوینی از خیزش و قیام شده است.
خامنه ای با اعمال شدیدترین نوع سرکوب تلاش داشت تا میخ ولایت را برای دهه ها در ایران آخوند زده بکوبد ، اما روند منطقی تحولات و وجود بستر عمیقی از نارضایتی ، فقر ، فلاکت ، فساد ، غارت و ناعدالتی اکنون به رشد لشکر گرسنگان و تشنگان تبدیل گردیده است.
یک رسانه حکومتی ( روزنامه اعتماد ۳ مرداد ۱۴۰۰) ضمن ابراز وحشت از این روند می نویسد: «جامعهشناسان هم با رصد اوضاع مردم و عمق مشکلات و شدت و توالی تنشها از احتمال وقوع ناآرامیهای گسترده و غیرقابل کنترل خبر میدهند. لرزشهای بزرگی که ممکن است به تخریبهای گسترده منجر شود و همه باهم ببازند».