رژیم آخوندی بعد ازسرنگونی حکومت سابق عراق تمام تلاش خود را برای نابودی مجاهدین به کار گرفت و از هیچ جنایتی دریغ نکرد. اما با هجرت بزرگ مجاهدین و رفتن به آلبانی دیگر، نمیتوانست از موشک و حمله نظامی و شیوه های قبلی استفاده کند و در صدد استفاده از ابزارهای دیگر مانند شیطان سازی و تروریسم برای نابودی مجاهدین بر آمد.
و در راستای این سیاست شاهد فعال شدن یکی از تلویزیون های اینترنتی بنام «میهن تی وی» با مسئولیت عنصر معلوم الحال و لمپنی بنام سعید بهبهانی میباشیم.
با انتقال مجاهدین به آلبانی و خروج از تیررس مستقیم رژیم این فرصت فراهم شد تا جنبش دادخواهی توسط خانم مریم رجوی بصوت گسترده ایی در سطح داخلی و بین اللمللی مطرح گردد.
با اوج گیری جنبش دادخواهی رژیم خود را در تنگنای پر فشاری دید. در چنین شرایطی وزارت اطلاعات، مزدور نفوذی مصداقی و بهبهانی را موظف میکند که با حملات شبانه روزی و سمپاشی و دروغپردازی علیه مجاهدین که خالق جنبش دادخواهی هستند، توابان و نفوذی ها و مزدوران را یکی پس از دیگری به میدان اورده و با انواع و اقسام تهمت های اخلاقی و لمپنی علیه مجاهدین و هوادارانشان جای جلاد و قربانی را عوض کنند.
این مزدوران و سر انگشتان وزارت اطلاعات روز سه شنبه ۱۹ مرداد با شروع دادگاه دژخیم حمید نوری، از حضور پرشکوه و گسترده هواداران و خانواده های شهدای قتل عام انچنان دچار خشم شده بودند که بهبهانیٍ، لمپن کراواتی- پاپیونی وزارت بدنام وزارت اطلاعات را برای هرزه درایی به مقابل محل تظاهرات هواداران مجاهدین فرستادند. او بعد از فحاشی لمپنی به هواداران مجاهدین وقتی با سکوت و خویشتنداری آنها مواجه میشود به گفته خودش در اوج استیصال و عصبانیت افسار پاره کرد و در مرکز شهر استکهلم و در مقابل دادگاه حمید نوری جانی، روبروی مادران پایین تنه خود را عریان میکند و بعد در تکمیل این حرکت لمپن پاسداری در مصاحبه ایی گفت این است جواب آنهایی که در اینجا حضور دارند. البته این کینه پاسدارگونه تنها مختص فرد او نیست. بلکه همزاد او حمید نوری نیز در دادگاه واکنش مشابهی به تظاهرات هواداران نشان داده و میگوید حضور این خانواده ها باعث شکنجه من میشود.
به این ترتیب یک بار دیگر در جریان محاکمه نوری ماهیت کثیف و لمپنی مزدوران آنهم به دست خودشان در وسط خیابان بر ملا شد.
مزدور نفوذی ایرج مصداقی که قافیه را باخته بود برای دلجویی و قوت قلب دادن به شریک خود به دستور وزارت اطلاعات همچون آرتیست های هالیوودی سرآسیمه به میدان آمد و با بسیج سایر مزدوران وزارت اطلاعات یک سری مصاحبه از نوع مصاحبه های حسینیه زندان اوین ترتیب داد که بتواند کارت سوخته بهبهانی را نجات دهد و یک درجه ترفیع از ارباب خود در بیت ولایت کسب کند غافل از اینکه تصاویرعریان بهبهانی بطور گسترده ایی در فضای مجازی تکیثر شده بود و کوس رسوایی این جماعت بی آبرو و لمپن در هر کوی و برزن به صدا در امده بود.
برای من و افرادی مانند من که در زندان های رژیم بوده ایم ماهیت اینگونه رفتارهای زشت و شنیع خیلی خوب شناخته شده و من را بیاد علی شاه عبدالعظیمی و محمد اللهی نوچه مجتبی حلوایی و جواد پاسدار و سایر پاسداران فاسد میاندازد و بخوبی برایم روشن است که هیچ تفاوتی بین این مزدوران و آنها وجود ندارد به غیر از اینکه در زندان این اوباش و اراذل با ریش و لباس پاسداری این اعمال شنیع را انجام میدادند و در خارجه با کت و شلوار و کراوات.
بله در اولین قدم برای افشای ماهیت این باند تبهکار وابسته به وزارت اطلاعات،احمق ترین انها یعنی بهبهانی سوخت و دود شد و به هوا رفت و باشد که یکی یکی این مزدوران از سوراخ بیرون بیایند و ماهیت و عملکرد یک به یک آنها افشا شود.