آنچه دهم ماه اوت در مقابل دادگاه حمید نوری در استکهلم روی داد "تجسم ابتذال" باندی بود که به سردمداری مزدور ایرج مصداقی ماموریت دارد از ماجرای حمید نوری برای سفید سازی این مزدور نفوذی و مخدوش کردن جنبش دادخواهی بهرهبرداری کند و به خیال باطل خود آن را علیه سربداران و آرمان و سازمان آنها منحرف نماید.حرکت فجیع یکی از لمپن های این باند در مقابل خانواده ها و وابستگان دادخواه قربانیان قتل عام ۶۷ نه یک حادثه و نه یک اتفاق بود. تراوش هویت باندی بود که فکر میکنند جنبش دادخواهی دکان دونبشی است که میتوانند با دروغ و دغل و با بند وبست، خون بزمین ریخته شده هزاران قربانی این جنایت هولناک را بربایند و از آن ارتزاق کنند. قابل توجه است که حرکت بغایت مفتضانه و رسوای لمپن مذکور(سعید بهبهانی)، از طرف همپالکی هایش از جمله ایرج مصداقی مورد تشویق قرار میگیرد و "همچون یک قهرمان"! از او استقبال میشود. پس ازآن نیز همانشب مصداقی در برنامه تلویزیونی او شرکت میکند.
دامنه این ابتذال صرفا به حرکت شنیع آن لات بی آبرو ختم نمیشود. برای آگاهی بیشتر از نیات کثیف سردمدار این باند، بدنیست به اظهارات کاوه موسوی، کسی که در روزهای اول دستگیری حمید نوری همراه با مصداقی بعنوان وکیل این پرونده در رسانه ها ظاهر شد نگاهی کنید.
کاوه موسوی در دو جلسه طولانی در اطاقهای کلاب هاوس درباره اتفاقاتی که طی دوسال گذشته پیرامون پرونده حمید نوری روی داده است، پرده از بسیاری از خیانتها، کارشکنی ها و افتضاحاتی که مصداقی مرتکب شده را برداشته است. کاوه موسوی همچنین به "پخش مستند سراسر دروغی که در باره نحوه نقشه کشیدن اینکه حمید نوری چطور بدام افتاد" اشاره میکند و میگوید:"کسانی که ادعا میکنند حمید نوری را با عملیات پیچیده به اینجا آورده اند دروغ دارند میگویند. موسوی اظهار امیدواری میکند که بخاطر تعداد زیاد شاهدان جنایت ۶۷ وکسانی که شاهد ئقش مستقیم حمید نوری در این جنایات بوده اند، همچنین مدارک مستدلی که در این زمینه وجود دارد روند دادگاه به محکومیت این جنایتکار منجر شود: "خدا را شکر که ۱۰۰ تا شاهد داریم. اگر همان سه تا شاهد اول .... بودند این پرونده شکست خورده بود." وی در ادامه میگوید: "مصداقی صریحا به من گفت اگر کس دیگری به جز من اعلام کند که حمید نوری دستگیر شده من این پرونده را خراب میکنم." روز پنجشنبه گذشته وکیل مدافع نوری به مدت چهار ساعت با استناد به ادعاهای مصداقی و فیلم باصطلاح مستند ساخته شده توسط آنها به دفاع از موکلش پرداخت. نتیجه دفاعیات او هنوز مشخص نیست. اما بی تردید وزارت اطلاعات و مزدورانش حداکثر تلاش خود در جهت مخدوش کردن پروسه محاکمه این قاتل بدام افتاده را بکار خواهند برد.
قتل عام زندانیان مجاهد و مبارز یک جنایت هولناک و یک حقیقت تلخ دوران معاصر است. جنبش دادخواهی نیز یک جنبش اصیل ملی و سراسری است. قربانیان قتل عامهای ۶۰ و ۶۷ بیصاحب و بی هویت نبودند که مزدوران و عوامل پیدا و ناپیدای رژیم بتوانند با سوار شدن بر موج دادخواهی این جنبش را به لوث وجود خوبش بیالایند. آنها قهرمانان بخون خفته مردم ایران اند. قهرمانانی که با نام و نشان و هویت و آرمانی مشخص در مقابل دژخیمانی نظیر رئیسی و پور محمدی و نوری و... ایستادند و تسلیم نشدند و همچون پرچمهای شرف یک خلق بر چوبههای دار به اهتزاز در آمدند.
پیام جنبش دادخواهی این است که: جنایت بدون پاسخ نمی ماند. هدف این است که این جنایت را چنان رسوا کنیم و جلو آن بایستیم که هیچگاه و در هیچ کجا نتواند ادامه پیدا کند. جنبش دادخواهی قربانیان جنایات هولناک ۶۰ و ۶۷ و ۷۷ و ۸۸ و ۹۶ و ۹۸ با عزم و رزم مجاهدین و خانواده قربانیان و همه آزادیخواهان تا محاکمه و کیفر سردمداران رژیم ولایت فقیه ادامه خواهد یافت.
بدنیست که همینجا به نقش رسانههای فارسی زبان خارج کشور در انعکاس غیر مسئولانه ادعاهای ایرج مصداقی و باند او اشاره کنیم که آگاهانه و نا آگاهانه عمله دستگاه اطلاعات آخوندها میشوند و قبل از تحقیق و بررسی موضوع گز نکرده پاره میکنند و باعث تشویش افکار عمومی و خشم و اعتراض خانوادههای قربانیان میشوند. شاید این درسی باشد که ازین پس این رسانهها به هر مدعی مشکوک و مرموزی تریبون ندهند. هر چند مردم ایران آنقدر آگاه و هوشیار هستند که خود سره را از ناسره باز یابند و در دام این یا آن بلندگوی استعماری و حامی آخوندها نیافتند.