پرویز خزایی: همزمانی محاکمه پاسدار حمید نوری در استکهلم و همقطارش در در دادگاه برلین

در همین روزهای اخیر و در کنار محاکمه دژخیم خون‌ریز حمید نوری یکی از مجریان فتوای خمینی در سال۱۹۸۸ـ یعنی سی وسه سال پیش- در استکهلم، دادگاه دیگری در شهرستان برلین تشکیل شده است که در آن دژخیم دیگر، برادر عقیدتی و تاریخی او، جوزف اس، برای جنایاتی بسا مشابه حمید نوری در سالهای ۱۹۴۰ در اروپا، یعنی هشتاد و اندی سال پیش، پس از دستگیری او در همین روزها شروع شده است.

تنها تفاوت بین این دو سنین آنهاست. دژخیم خمینی، نوری، شصت ساله است ولی دژخیم آدولف هیتلر، جوزف اس، یکصد ساله است. هم‌چنین تفاوت بی‌اهمیتی در محل ارتکاب جرایم هولناکشان وجود دارد. محل ارتکاب جرم دژخیم سنگدل حمید نوری در گوهردشت کرج است و محل ارتکاب جرم دژخیم جوزف اس در اردوگاه زاخسنهاون در نزدیک برلین است.

بقیه کیس و پرونده جنایت علیه بشریت و نسل‌کشی این دو با هم مو نمیزند.

حمید نوری متهم به شرکت مستقیم در کشتار چندین هزار نفر در ایران است و جوزف اس متهم به‌قتل ۳۵۱۸نفر در آن اردوگاه مخوف نازیها در اروپا. هم‌چنین تیراندازی به اسرای جنگی و قتل زندانیان.

دو سال پیش نیز یکی دیگر از برادران عقیدتی و ایدئولوژیکی حمید نوری، به‌نام ایوان میکولاویچ دمیانوک، به‌خاطر شرکت مستقیم در اعدام ۲۸هزار یهودی در لهستان دستگیر و محاکمه شده بود. . … این یکی از جمله متهم بود که بیش از ۳۰۰۰نفر را که برای حلق‌آویز شدن و تیرباران توان جسمی راه رفتن به میدان اعدام- بخوانید سالن حسینیه زندان گوهردشت را نداشتند- به کوره‌های آدم سوزی برده و در آنجا آنها را به‌راحتی و به‌سرعت سوزانده‌اند... .

از زمان پایان جنگ بین‌الملل دوم، در سال۱۹۴۵ و تشکیل دادگاه بین‌المللی جنایت علیه بشریت در نورمبرگ، تا یه امروز یعنی ۷۶سال پیش، نهادها و افراد فعال و خونخواهان آن جنایت هولناک یک لحظه آرام ننشسته و با تشکیل مؤسسه دادخواهی ویزنتال و هزاران دسته و گروه و محقق و فعال، تاکنون بسیاری از این برادران عقیدتی هیتلر- خمینی خامنه‌ای را گرفتار و به مجازات رسانده و هنوز هم هر روز اندامهای پیر و پوسیده این زنده ماندگان را در بند کرده و به محاکمه و مجازات می‌رسانند.

نا گفته نماند که به‌رغم این همه سال‌ها و دشوار و دشوارتر شدن تحقیقات، هنوز هیچ آمار کاملی از تعداد قربانیان«اندلوسونگ» یعنی «راه‌حل نهایی» مندرج در فتوای هیتلر و هیاتهای مرگ او وجود ندارد. چرا که عده بسیاری در فرار در جنگلها از گرسنگی و سرما از بین رفته‌اند و آمار دقیق زندانیانی که به دست جوخه اعدام و بکام کوره‌های آدم سوزی فرستاده شده‌اند، وجود ندارد. درست مانند آمارهای هنوز در دست ره‌یابی و گورشناسیهای هنوزتکمیل نشده مجاهدین و خانواده‌های این مقاومت و دادخواه سربداران و شهیدان ایران- بعد از فتوای مشابه«راه‌حل نهایی» هیتلر توسط خمینی که گفت «مجاهدین سر موضع را اعدام کنید» و«سریعاً دشمنان اسلام را نابود کنید» که هنوز نتوانسته‌اند سرجمع کنند و صدها گور دستجمعی را کشف و بازگشایی نمایند... ...

و حالا که تمام دنیا از آمارگیریها و تحقیقات و افشاگری و گوریابی و کوره‌های آدم سوزی یابی هیتلر و شرکا در تحسین و تمجید هستند و در این کارزار نزدیک به هشتاد ساله‌شان همگی کمک می‌کنند، یک عده تواب و مزدور با شناسنامه ایرانی، که خود در لو دادن بسیاری از شهدای مجاهد و مبارز شرکت مستقیم داشته‌اند، وقتی نمی‌توانند اصل قتل‌عام را انکار نمایند، تلاش می‌کنند ابعاد آنرا محدود جلوه دهند و مثلا بگویند تعداد شهدا که مقاومت اعلام کرده درست نیست و بسیار بسیار کمتر است! این دروغ بزرگ را هم طوری می‌گویند که انگار خودشان در همه نقاط ایران در اعدامهای جمعی حضور و بر گورهای دستجمعی نظارت داشته‌اند! البته واضح است که رقم سازیهای دروغ و رذیلانه همه بر اساس فرموده و دسته‌بندی حاج آقا گشتاپو تهیه و گزارش می‌شود. این دسیسه، توهین بخون شهدایی است که در راه آزادی ایران جان باختند.

وقتی که هنوز بعد از حدود هشتاد سال در این اروپا و سراسر جهان، در آفریقا و هند و شیلی و چین و کشورهای آسیایی امپراطور هیروهیتو زده، نه تنها کسی مثل این مزدوران هدف دار کوچک نمایی نکرده بلکه هنوز اعتقاد محققان بر این استکه ملیونها نفر بی‌نام و نشان بخون غلطیده‌اند، بدون این‌که آمار درست و نام و نشانی از آنها در دست باشد، باید گفت:

تفو برتو ای مکر و مزدوری و غدر و عدوان تفو!

پرویز خزایی. روز جهانی نه به اعدام