پدر دست در دست سه فرزند گرسنه از جلوی مغازه آجیل فروشی رد میشود. نگاه آرزومند، بقول لرها و کردها «تمارزو»ی، سه فرزند به ویترین آجیلها و بستههای کوچک بادام هندی، پدر فقیر و نگونبخت را میخکوب میکند. با خود می اندیشد که پول اندکی که در جیب دارد شاید کفاف یک نان سنگک برای شام این سه فرزند و مادرشان را هم ندهد، اما نگاه حسرت زده سه فرزند، غریزه پدری را کلیک میزند و، بی اختیار، سه بسته بادام صد گرمی را قاپ زده و بین سه فرزندش تقسیم میکند.
هنوز کودکان یکی دو دانه از بادام ها را در دهان نجویده اند که صاحب مغازه و آجان میریزند و پدر را میگیرند و کتک زدن شروع میشود. بادام های نجویده در گلوی سه کودک گیر میکند و دوان دوان بسوی خانه و مادر میروند...... بعدها از صدای زجههای مادر میفهمند که پدر به زندان و شلاق محکوم شده است. بلی عدالت سیستم مخوف و ضدانسانی شریعت منحوس خمینی- خامنه ای اجرا شده و حتما باعث افتخار ابراهیم رئیسی رئیس سابق قوه قضائیه هم میشود، تا، بعنوان رئیس جمهور بی جمهور، منصوب خامنه ای در کنفرانس به اصطلاح «وحدت اسلامی» به آن بنازد .....
یک روز هم در جلسات رهبری سپاه جهل و جنایت خمینی- خامنه ای بحث کوتاه و سریعی در گرفته بود بر سر اینکه دکل نفتی ۳۰۰ تنی را، که قاچاقی از یک بار انداز مخفی در خلیج فارس ربوده و قایم کردند، را چگونه سند سازی و فروخته و بین خود تقسیم کنند که کردند. جویدن و قورت دادن این دکل غول پیکر ۳۰۰ تنی در مقایسه با آن ۳۰۰ گرم بادام هندی راحتتر و اصلا راحت الحلقوم بود........
آخوند طراز اول قم در یک تماس تلفنی با استاندار شمال کشور، که خودش او را با پارتی بازی منصوب کرده بود، میگوید که السلام علیکم و مبارک باشد پست استانداری جدید..... برادر! مدتی است پسر ما بیکار است.... میشود قسمتی از جنگل های شمال را به ایشان واگذار کنی که بتواند در آنجا مشغول به کار شود؟ کارزار واگذاری ۳۰۰ هکتارجنگل باز بسا راحتتر از دزدی سه بسته بادام هندی بوزن ۳۰۰ گرم به سرعت انجام میشود و آقازاده پس از تحویل گرفتن جنگلها بساط کندن درختان و قطع و چوب بری و فروش را چنان براحتی انجام میدهد که انگاری بادام هندی که هیچ بلکه بستنی لالی پاپ قورت داده است!!
آری، آن چند دانه بادام هندی از گلوی آن سه کودک پایین نرفت اما دکل نفتی و جنگل شمال از هضم رابع سرپاسدار و آخوندزاده گذشت!!
گر حکم شود که دزد گیرند
آخوند کلان دستمزد گیرند
تفو بر مکر و غدر و فضا و قضایتان باد تفو!