مهرداد هرسینی:‌ سایه سکوت و بی‌عملی بر دو واقعه بزرگ

قیام کشاورزان دلیر در خطه اصفهان و معلمان در سراسر کشور، آنهم تنها پس از چهار ماه از بروی کار آوردن آخوند جلاد ابراهیم رئیسی به‌یقین آن روی سکه عدالت‌خواهی و نفی دیکتاتوری ولی‌فقیه در ایران می‌باشند.

این واقعیت را می‌توان به‌خوبی در اشعار کشاورزان و فرهنگیان علیه نظام آخوندی رؤیت نمود.

برای نمونه کشاورزان و مردم دلیر اصفهان که با دستان خالی به مقابله با نیروهای سرکوبگر رژیم به‌ویژه گارد ضد شورش به مقابله پرداختند، فریاد می‌زدند: «بی‌شرف بی‌شرف»، «مرگ بر دیکتاتور»، «مرگ بر دشمن زاینده‌رود»، «ایران شده فلسطین، هم‌وطن بپا خیز»، «نترسید نترسید، ما همه باهم هستیم»،

این قیام که در نوع خود پس از قیام تشنگان در خوزستان بی‌نظیر بود، یک‌بار دیگر این حقیقت را به جهانیان به اثبات رساند که رژیم آخوندی از هیچ‌گونه پایگاه مردمی در کشور برخوردار نیست.

در این راستا باید به شیوه‌های سرکوبگرانه قداره‌بندان حکومتی، نیروهای سرکوبگر بسیج و لباس شخصی‌ها با زدن تیر خلاص بر سروصورت معترضین دردمند و یا استفاده از سلاح‌هایی مانند «شاتگان» اشاره نمود که تماماً در روح و قوانین بین‌الملل به‌عنوان «سلاح‌های ممنوعه» ارزیابی گردیده‌اند.

رئیس کمیسیون حقوقی مجلس رژیم در این رابطه ضمن اعتراف به استفاده و به‌کارگیر از سلاح گرم علیه معترضان آن را «اجتناب‌ناپذیر» خواند و با بی‌شرمی آخوندی تأکید کرد که کشتار مردم «مجوز شرعی و قانونی» دارند.

صحنه‌های دردآور شلیک به کشاورزان تهی‌دست، سالمندان، زنان و کودکان، به‌ویژه به چشمان معترضین که تصاویر و ویدئوهای آنان در شبکه‌های اجتماعی انتشار یافته، تماماً در راستای جنایت علیه بشریت می‌باشد و درخور محکومیت از سوی مجامع بین‌المللی را دارند.

همچنین خامنه‌ای طلسم شکسته تا به امروز از دادن آمار و ارقام دقیق از ابعاد سرکوب و به‌ویژه تعداد شهدا و یا زخمی‌ها خودداری نموده است. بنا برداده های سازمان‌های مدافع حقوق بشر، حداقل «۳۰۰» نفر معترض طی قیام کشاورزان زخمی و دستگیر شده‌اند که از سرنوشت بسیاری از آنان هیچ اطلاع دقیقی در دست نیست.

همچنین خانم مریم رجوی ضمن حمایت از خواسته‌های به‌حق کشاورزان و مردم اصفهان تأکید کرده‌اند: «تنها دشمن اصفهان و زاینده‌رود نظام منحوس ولایت‌فقیه است که بیش از ۴ دهه است تمام ایران را اشغال کرده و میهن ما را به اسارت درآورده است. مردم و جوانان ما اراده کرده‌اند این زیباترین وطن را آزاد کنند».

دومین واقعه مهم خیز بلند معلمان، فرهنگیان، اساتید و اهل علم و دانش علیه رژیم آخوندی می‌باشد که آن نیز تنها پس از یک هفته از قیام کشاورزان صورت گرفت.

خامنه‌ای و دستگاه علیل اطلاعات آخوندی براین باور بودند که با سرکوب خونین کشاورزان، اجالتا برای حکومت فرصت خریده و گویا مردم و مقاومت ایران تا ماه‌ها فرصت قد بلند کردن را نخواهند داشت.

اما وی یک‌بار دیگر تجربه کرد که با وجود تمامی تمهیدات، سرکوب، بگیروببند و اعلام حکومت‌نظامی در بسیاری از شهرها، رژیم آخوندی توان رویارویی با رشد جنبش و خواسته‌های مردم ایران برای عدالت، کرامت انسانی، آزادی، حقوق بشر و حاکمیت مردمی را نخواهد داشت.

معلمان دلیر ایران با حرکت بزرگ خود در بیش از ۸۰ شهر کشور، این واقعیت را به اثبات رسانده و یک‌بار دیگر گوشه‌ای از همبستگی ملی میان آحاد مردم را علیه کلیت نظام آخوندی به نمایش گذاشتند.

فریاد «معلم زندانی آزاد باید گردد»، «مرگ بر دیکتاتور، چه شاه باشه چه رهبر» و بستن چمشان خود در همبستگی با مجروحین اصفهان، نیز تبلور همین خواسته‌های به‌حق می‌باشد که اکنون در هر حرکت اعتراضی بلافاصله خود را به نمایش می‌گذارد.

 جا دارد در این رابطه به نقش ویژه کانون‌های شورشی برای سمت‌وسو دادن انقلابی به خواسته‌های مردم دردمند میهنمان، به‌ویژه طی این دو خیز بزرگ اشاره کنیم. سخن از واقعیتی است که اکنون «ترجیح بند» کلمات و تفسیرهای نمایندگان خامنه‌ای در نمایشات جمعه در اصفهان، تهران، کرمان رشت و یا خیرآباد گردیده است.

همچنین هشدارهای مکرر متولیان ولی‌فقیه در استان‌های مختلف کشور نسبت به نقش نیروی پیشتاز سازمان مجاهدین در مجموعه اعتراضات، ترجمان پایگاه اجتماعی و سیاسی مقاومت ایران در صحنه داخل کشور را دارد.

صرف‌نظر از این واقعیات نیز باید به سکوت و بی‌عملی جامعه بین‌الملل به‌ویژه آن بخش که مردم ایران به آن «سیاست مماشات» می‌گویند اشاره نمود.

خامنه‌ای در سایه مذاکرات اتمی و بی‌عملی طرف‌های مقابل دست به سرکوب خونین کشاورزان و مردم اصفهان زد. اما مردم ایران به ابواب جمع مماشات و تمامی آنانیکه دل در «زایش کبوتر» از «شکم افعی ولایت» را دارند باید گفت که بروی این اسب بازنده سرمایه‌گذاری نکنید. آخوندها جایی در فردای ایران و منطقه ندارند.

مردم و جامعه دردمند ایران اکنون زیر مهیب‌ترین نوع از سرکوب و نقض حقوق بشر بسر می‌برند. این حق آنان است تا علیه ظلم و ستم آخوندی بپا خیزند و جامعه‌ای عاری از ناعدالتی، خشونت، ترور، شکنجه و اعدام را خواستار گردند.

همچنین این حق مردم ایران است تا بنام انسانیت و حقوق بشر تمام کسانیکه که آگاهانه و عامدانه دستان نمایندگان ولی‌فقیه را می‌فشارند و بدین‌سان چشم بروی جنایات رژیم آخوندی می‌بندند، را خطاب قرار داده و آنان را نسبت به وظایف خود درزمینهٔ حقوق جهان‌شمول انسانی و تعهدات به قوانین بین‌المللی و فرامرزی فرابخوانند.