ویروس ولایت - رشد بی‌سابقه آسیب‌های اجتماعی

 

 

به یقین بروز آسیب‌های اجتماعی معلول سیاستهای رژیم آخوندی و نتیجه منطقی برای شکست سیاستهای راهبردی در دیکتاتوری ولی‌فقیه می‌باشند.

سخن از رشد پدیده‌هایی مانند«اعتیاد، خودکشی، سرقت، کودکان کار و خیابانی، جرم و جنایت، دزدی، کلاهبرداری، بی‌خانمانی، بیکاری، زنان خیابانی، حاشیه‌نشینی، طلاق، فساد، فقر و فلاکت» در حکومتی است که طی قریب چهار دهه بسیاری از فرصتها را برای ساختن کشور و به تبع آن شکوفایی سوزانده است.

یکی از دلائل برای بروز چنین پدیده‌هایی را باید در ساختار فاسد حکومتی، سرکوب، نبود چشم‌انداز برای آینده‌ای روشن، وجود فشارهای اجتماعی به‌ویژه علیه زنان و جوانان، عدم وجود شادی و طراوت در زندگی روزانه، فشار نهادهای حکومتی در دوایر مختلف به‌ویژه در مدارس و محیط‌های آموزشی و یا وجود شکاف عمیق طبقاتی جستجو نمود.

تازه‌ترین داده‌ها از سوی رئیس سازمان امور اجتماعی کشور، از «جان‌باختن سالیانه بین ۵۰ تا ۶۰هزار نفر در کشور بر اثر مصرف دخانیات، مثبت بودن نگرش ۲۷درصد مردم به مصرف دخانیات و اقدام به خودکشی سالیانه حدود ۱۰۰هزار نفر، گسترش صیغه یابی در فضای مجازی، انجام سالانه ۳۰۰ تا ۴۰۰هزار سقط جنایی یا غیرقانونی و نرخ شیوع الکل بین۹ تا ۱۰درصد در بین افراد بالای ۱۵ تا ۶۴سال حکایت دارد» (روزنامه حکومتی رسالت ۳بهمن ۱۴۰۰).

این داده‌ها در حالی است که اساساً در رژیم آخوندی هیچ مرکزی برای ثبت آمار واقعی از ابعاد آسیب‌های اجتماعی وجود ندارد، در حالی‌که در تمامی کشورهای مترقی وجود مراکز اطلاعات و آمار کمک بزرگی به تجزیه و تحلیل، علت یابی و مقایسه‌ای برای کارشناسان مسائل اجتماعی و به تبع آن سیاست‌گذاریهای کلان در این زمینه می‌باشند. لذا هرآنچه که اکنون در ایران آخوند زده و در این زمینه به بیرون درز می‌کند تماماً بر اساس داده‌های مردمی و یا حدس و گمان متخصصان می‌باشند که در منطق خود از واقعیتهای جامعه به‌دور هستند.

یک کارشناس مسائل اجتماعی ضمن اذعان به واقعیت فوق می‌گوید:«در کشور ما بحث آسیب‌های اجتماعی همواره دو روایت دارد؛ یک روایت رسمی که از سوی سازمانها و نهادهای رسمی صورت‌بندی می‌شود و روایت دیگر نزد متخصصان دانشگاهی و عالمان امور و دلسوزان جامعه و کسانی که این آسیب‌ها را رصد می‌کنند» (همان منبع بالا).

هم‌چنین باید به نقش مخرب رژیم آخوندی از دادن آمار واقعی و پنهان‌کاریهای عامدانه برای آسیب‌های اجتماعی اشاره نمود. بر این اساس دیکتاتوری ولی‌فقیه که باعث و بانی تمامی مصائب به‌ویژه بروز شکاف طبقاتی، فقر و فلاکت می‌باشد، به‌دلیل هراس از تبعات داخلی و بین‌المللی، همواره تلاش می‌کند تا ضمن پاشیدن خاک بر وضعیت بحرانی جامعه، از قبول مسئولیت شانه خالی نموده و به مانند تمامی دیکتاتورها«اوضاع» را تحت کنترل و خوب جلوه دهد.
به یقین تبعات مخرب این سیاست را مردم دردمند ایران اکنون با رشد و نمو آسیب‌های اجتماعی پرداخت می‌کنند. این کارشناس ضمن اذعان به نکات فوق، در ادامه می‌افزاید: «پنهان‌سازی آسیب‌ها، باعث رشد زیرپوستی آنها در جامعه می‌شود. بنابراین از نظر ماهیتی طرح آسیب‌های اجتماعی از سوی مسئولان خوب است، چرا که آسیب‌ها به شکل ویروس گونه در سطح جامعه تسری می‌یابد و در واقع از یک نقطه بسیار کوچک شروع می‌شود و اگر آن نقطه کوچک دیده شود می‌توان جلوی آن را گرفت ولی چنان‌چه کوچک‌ترین خطا را تحت عنوان سیاه‌نمایی تلقی کنیم، نمی‌توان مانع رشد و گسترش آن شد».