مجاهد پاکباز و قهرمان ابراهیم نیک‌طالعان جاودانه شد

مجاهد والا و پاکباز ابراهیم نیک‌طالعان با ۵دهه سابقهٔ آشنایی با مجاهدین و ۴۳سال نبرد با ارتجاع خمینی و دیکتاتوری ولایت فقیه روز دوشنبه ۲۴ اسفند۱۴۰۰ در هشتاد سالگی در بیمارستان در آلبانی درگذشت و به یاران صدیق و شهیدش پیوست.

مجاهد وارسته ابراهیم نیک‌طالعان از همان روزهای اول برپایی مزار مروارید در اشرف نخستین پس از سلسله عملیات مروارید در فروردین ۱۳۷۰، داوطلبانه مسئولیت مدیریت آن را برعهده گرفت و عاشقانه به‌ایجاد فضای سبز، زیباسازی و ساختن نمادهای افتخار در این مزار پرداخت. به‌همین خاطر بود که یاران و همرزمانش او را به‌خاطر شأن ایدئولوژیکی‌اش که سالهای طولانی مدیریت مزار مروارید «پدر نیک‌طالعان» خطاب می‌کردند.

ابراهیم نیک‌طالعان متولد۱۳۲۰ در اهواز، از پنج سالگی پس از درگذشت پدرش با خانواده به تهران منتقل شد و به‌علت فقر مالی از همان کودکی مجبور شد برای تأمین معاش خانواده به کارگری روی بیاورد. از سال۱۳۵۰ در ارتباط با شماری از آشنایانش از جمله مجاهد قهرمان سیف‌الله قیطانی نسبت به مجاهدین سمپاتی داشت و کمک می‌کرد. در سالهای ۵۶ و ۵۷ در تظاهرات ضدسلطنتی فعالانه شرکت داشت.

او از اولین‌روزهای پس از انقلاب ضدسلطنتی علیه ارتجاع و انحصارطلبی خمینی در صفوف مجاهدین به فعالیت‌های روشنگرانه و فروش نشریه مجاهد و جمع‌آوری امکانات پرداخت. فعالیت‌هایی که با شروع مقاومت انقلابی سراسری در ۳۰خرداد۱۳۶۰ گسترده‌تر شد. تأمین خودرو و موتور و سلاح برای اعضای واحدهای عملیاتی از جمله این فعالیت‌ها بود. او یک تعمیرگاه خودرو داشت که آن را به‌سرپل ارتباطی تیمهای عملیاتی تبدیل کرده بود و در همان‌جا پشتیبانی رزمی آنها را هم فراهم می‌کرد.

مجاهد پاکباز ابراهیم نیک‌طالعان در مورد چگونگی اعزام به‌منطقهٔ مرزی و پیوستن به‌صفوف رزمندگان مجاهد خلق نوشته است: «سال۶۳ بود که سازمان از من خواست به‌منطقهٔ مرزی بیایم. من هم اقدام کردم و در پایگاه جلیلی آموزشهای ایدئولوژیک و آموزشهای نظامی را فرا گرفتم».

او پس از کسب آموزشهای لازم برای انجام مأموریتهای ویژه به‌داخل ایران بازگشت و پس از انجام موفق این مأموریتها در سال۱۳۶۴ به‌صفوف رزمندگان مجاهد در منطقهٔ مرزی پیوست. با تشکیل ارتش آزادیبخش ملی ایران ابراهیم قهرمان لباس رزم و شرف پوشید و به‌عنوان یک رزمندهٔ پرشور در یکان مهندسی ارتش آزادیبخش به‌ایفای مسئولیت پرداخت. در حماسهٔ کبیر عقیدتی و میهنی فروغ جاویدان، مجاهد قهرمان ابراهیم نیک‌طالعان با دلاوری تمام جنگید و پس از آن در یکانهای رزمی، مهندسی و سایر بخشهای ارتش آزادیبخش با شایستگی تمام به‌انجام مسئولیت پرداخت.

او در تمام سرفصلهای زندگی انقلابی و تشکیلاتیش به‌ویژه در سال‌ها و شرایط نفس‌گیر بمباران، محاصره و حملات وحشیانهٔ مزدوران ولایت فقیه به‌قرارگاهها در سرشاری و سرزندگی و عبور از سخت‌ترین شرایط نمونه بود.

اما اخلاص آرمانی او در مدیریت مزار شهیدان در اشرف جای ویژه‌یی داشت. او همیشه خودش را خدمتگزار زائران مزار مروارید می‌دانست و زائران مزار هم از او در مسیر زنده کردن و ارتقای ارزشهای شهیدان مجاهد خلق انگیزه می‌گرفتند. حتی حامیان مجاهدین و مقاومت ایران که در دوران قبل از محاصره از کشورهای دیگر به اشرف می‌آمدند و دیدار از مزار مروارید هم در برنامهٔ بازدیدشان قرار داشت، در بازگشت از مزار از نقش احترام‌برانگیز مجاهد پاکباز ابراهیم نیک‌طالعان سخن می‌گفتند.

در جریان حماسهٔ فروغ ایران در روزهای ۶ و ۷مرداد که اشرف هدف هجوم مزدوران وحشی سپاه تروریستی قدس به‌سرکردگی سردژخیم قاسم سلیمانی قرار گرفت، ابراهیم قهرمان در کنار مزار مروارید در رویارویی با مزدوران حضور داشت و همراه با یارانش با تمام قوا از حریم مزار دفاع می‌کرد.

مجاهد قهرمان ابراهیم نیک‌طالعان از آن پس هم در تمامی صحنه‌های رویارویی خود را به صف مقدم می‌رساند تا از خاک اشرف دفاع کند گرچه مسئولانش او را که به‌دنبال رویارویی با مزدوران در مزار مروارید، با بیماری خطرناک «تی‌آی‌آ» (سکته‌های موقت مغزی) دست و پنجه نرم می‌کرد، به‌سختی از خط مقدم دور می‌کردند.

پس از دومین حملهٔ وحشیانهٔ مزدوران نیروی تروریستی قدس تحت حمایت همه‌جانبهٔ مالکی جنایتکار در ۱۹ فروردین۱۳۹۰ به اشرف، با برافروختگی انقلابی در نقشه مسیرش چارهٔ کار را در چنگ زدن به سلاح برتر مجاهدین دانست و در ۳۰خرداد۱۳۶۰ نوشت:

«حالا زمان آن رسیده که با سلاح بی‌همتای خواهر مریم که همان انقلاب ایدئولوژیک خواهر مریم است و با کمک خلق قهرمان اشرف‌نشان، ریش و ریشه آخوندهای خمینی‌صفت را سوزاند و با استعانت از مولا حضرت امام علی پیشوای مجاهدین باید تمام‌عیار تاخت و رژیم آخوندی را سرنگون کرد. می‌توان و باید و نباید از چیزی ترسید.

او که انقلاب مریم رهایی را «نعمت راه یافتگی» و سرچشمه توانایی برای جنگ صد برابر در مسیر سرنگونی می‌دانست در هر فرصتی عهد و پیمانش با رهبری و سوگندهای انقلابی‌اش را برای ادامهٔ راه مبارزه و حفظ و ارتقای ارزشهای شهیدان، تکرار می‌کرد. در سال۸۹ از جمله نوشته بود:

«با تمسک به قرآن مجید سوگند یاد می‌کنم تا جان در بدن دارم تا آخرین نفس و تا آخرین قطره خونم مجاهد بمانم و مجاهد بمیرم. چه افتخاری از این بالاتر که در رکاب رهبری عقیدتی‌ام با جنگ صد برابر و عزم بیشتر، نبرد برای سرنگونی رژیم ضدبشری خمینی و برای آزادی ایران و خلق قهرمان در زنجیرم بجنگم.

مجاهد پاکباز و قهرمان ابراهیم نیک‌طالعان به‌رغم ببماریهایی که توان جسمی او را محدود می‌کرد، پیوسته در پایداری و مقاومت انقلابی عزمی راسخ و استوار داشت. در سال۹۱ و در اوج محاصره و موشک‌باران لیبرتی با سری پرشور به تجدید عهد با مجاهدین و خلق قهرمان ایران پرداخت و نوشت:«انما الحیات عقیده و جهاد من برای سرنگونی این رژیم ضدبشری آخوندی، و آزادی خلقم به‌پا خاسته و به سازمان مجاهدین خلق ایران پیوسته‌ام و تنها آرزو و امیدم آزادی خلقم و مجاهد زیستن و مجاهد ماندن و مجاهد مردن است».

در سال۱۳۹۴ نیز به‌رغم گسترش بیماری، خالصانه و جنگ‌آور نوشته بود: «در شب قدر و شهادت مولای متقیان علی علی السلام متعهد می‌شوم در مسیر مبارزه برای آزادی خلق قهرمان ایران و حاکمیت مردم لحظه‌ای از تلاش نایستم و در این مسیر از انقلابم و راهبری خواهر مریم و برادر مسعود مدد گرفته و در جهت ارزش‌های والای مجاهدین قدم بردارم، متعهد می‌شوم که در این سرفصل تاریخی برای آزادی خلق و میهن آنچه در توان دارم کوتاهی نکنم.

مرگ بر اصل ولایت فقیه

زنده باد ارتش آزادیبخش ملی ایران

درود بر رجوی

مجاهد خلق ابراهیم نیک‌طالعان تیر ۹۴

در سالهای اخیر به‌ویژه در سال۱۴۰۰پیشرفت بیماری به‌جایی رسیده بود که مجاهد قهرمان ابراهیم نیک‌طالعان حتی نمی‌توانست روی پای خودش حرکت و یارانش باید با ویلچر او را جابه‌جا می‌کردند، اما درد او هم‌چنان درد مردم و محرومان میهن بود. او در نیایشی در رمضان سال۱۴۰۰خطاب به مولای متقیان نوشت: «یا علی تو بهتر می‌دانی که مردم ایران ۴۲سال است زیر ستم آخوندهایی قرار دارند که تمام داراییهای او را به یغما برده‌اند و چه پدرانی که شرمنده نان شب فرزندان خود هستند و چه کودکانی که در بچگی پرپر شده و به‌دنبال یک لقمه نان با پا و سر برهنه در خیابانهای شهر برای پیدا کردن نان در سلطل‌های زباله می‌گردند، چیزی که دل آدمی را به درد می‌آورد».

ابراهیم قهرمان در اردیبهشت ۱۴۰۰ درخواست عضویت خود در مؤسسان پنجم ارتش آزادیبخش ملی ایران را نیز ضمن پیمان بستن مجدد با خدا و یاران و رهبری‌اش برای رزم تا آخرین نفس نوشت: منهم به‌عنوان سربازی کوچک در مسیرتان پا به میدان گذاشته‌ام و عهد کردم تا سرنگونی این رژیم از پای ننشینم.

و چنین بود که مجاهد والا ابراهیم نیک‌طالعان با کارنامهٔ درخشان از مجاهدت و فدا و صداقت به‌سوی کهکشان شهیدان و جاودانه‌فروغها از جمله سه برادر زادهٔ شهیدش، قهرمانان پر افتخار، پرویز، حمید و خسرو نیک‌طالعان پرکشید و هم‌چون نفسی مطمئنه سرافراز و خشنود به‌ندای پروردگارش و در بازگشت جاودانگی به سوی او لبیک گفت.

 
پیام تسلیت خانم مریم رجوی

مجاهد والا و قهرمان ابراهیم نیک‌طالعان که از مظاهر شرف و غیرت و آزادیخواهی مردم ایران بود در۸۰سالگی جاودانه شد و به یاران صدیق و شهید همرزمش پیوست.

او که زمان دکتر مصدق با سیاست و مبارزه با دیکتاتوری آشنا شده بود، در مسیر آزادی به مجاهدین رسید و پس از مشارکت در قیامها و انقلاب ضدسلطنتی در رویارویی با ارتجاع خمینی و استبداد دینی، همه چیزش را فدای تحقق آرمانهای آزادی مردم ایران کرد؛ از دارایی و امکانات و کسب و کارش که محل آن را سرپل یاران مجاهدش کرده بود تا پشتیبانی رزمی مجاهدین در فاز نظامی و پس از آن مجاهدت در قرارگاههای ارتش آزادی و دوران پایداری پرشکوه در اشرف و لیبرتی.

مجاهد صدیق ابراهیم نیک طالعان که عموی سه شهید پرافتخار مجاهد خلق پرویز، حمید و خسرو نیک‌طالعان بود، به‌دلیل تلاشهای ایدئولوژیک و خالصانه‌اش در مدیریت مزار مروارید -محل دفن شهیدان ارتش آزادی در اشرف -ستایش همه مجاهدین و زیارت کنندگان مزار شهیدان را برمی‌انگیخت و به همین خاطر او را «پدر نیک‌طالعان» خطاب می‌کردند.

این مجاهد پاکباز، که به‌رغم بیماری تا آخرین روزهای زندگی روحیه‌یی جنگنده داشت، با سرفرازی به عهد خود با خدا و خلق وفا کرد و به شهیدانی که به آنان عشق می‌ورزید، پیوست.

برای مجاهد صدیق ابراهیم نیک‌طالعان رحمت حق و علو درجات آرزو می‌کنم و درگذشت او را به بستگانش به‌ویژه دختر مجاهدش در اشرف۳تسلیت می‌گویم.