مهرداد هرسینی:‌ یاداشتی کوتاه در رثای نویسنده‌ای بزرگ

 

دکتر منوچهر هزارخانی از میان ما پرکشید.
سخن از طبیبی ارزشمند و نویسنده‌ای بزرگ در تاریخ معاصر میهن‌مان می باشد که به یقین دست طبیعت برای ظهور نمونه این چنینی آن، قرن‌ها زمان نیاز دارد.

پیام و کلام هزارخانی بسیار روان، شیوا، ساده اما قاطع بود. در یک جمله «مقاومت برای آزادی»، این همان جوهر و سنگ بنایی است که رهبر مقاومت ایران در چهار دهه پیش و با برپایی شورای ملی مقاومت برای استقلال، آزادی و حاکمیت مردمی بنا نهاده است.
بقول آقای رجوی: «هزارخانی شیفته جنگ و مقاومت و کانون‌های شورش و شورشگری بود. از چریک‌های فدایی تا مجاهدین و از شیلی و آفریقا و فلسطین تا آمریکای لاتین».

به یقین منوچهر هزارخانی در این کشتی و در این جایگزین سیاسی، لنگری بسیار محکم، استوار، بی‌همتا و قابل اطیمنان بود. با کوله‌باری ۷۰ ساله از تجارب مبارزه علیه شاه و شیخ و با درکی عمیق از تضاد اصلی میان «خلق» و «ضد خلق» راهکار را تنها و تنها در واژگون نمودن بساط ظلم، ستم و جباریت ولایت می‌دانست.

از این منظر نیز همواره مورد توطئه‌های مختلف وزارت اطلاعات قرار داشت. سخن از پروژه‌هایی است که نخ‌نبات آن همان تلاش برای جدایی وی از این آلترناتیو سیاسی می‌باشد. 
پایداری، عزم وعشق و علاقه وی به مجاهدین و به‌ویژه به مسئول شوار، بر هیچ کس پوشیده نیست. در این راستا نیز باید تمامی تلاش‌های دستگاه خبیث اطلاعات، پادوهای دون‌مایه، فرومایگان، وادادگان در دنیای سیاست و بریدگان از مقاومت را فهم و درک نمود. 

سخن از پروژه‌هایی است که رژیم آخوندی برای راه‌اندازی آن به یقین صدها میلیارد دلار تا به امروز هزینه کرده است، اما به یمن پایداری و استقامت و فهم عمیق مبارزاتی نمونه‌هایی مانند منوچهر هزارخانی، سر اهریمن ولایت هربار محکم و محکم‌تر به کوه مقاومت ایران خورده است.

گرچه دکترهزارخانی امروز در میان ما نیست، اما یاد و خاطره و بویژه آثارش که محور اصلی آنها نفی ستم، استثمار و بهره‌کشی، ناعدالتی، جنگ‌طلبی و نقض حقوق انسانی است، در سطر سطرهایشان به چشم می خورد.

در آستانه نوروز باستانی و فرارسیدن بهار، جای این استاد، متفکر و پژوهشگر ارجمند و تمامی شهدا و رفتگان مقاومت ایران و راه آزادی را با روشن کردن شمعی و با سبزه و گل‌های سوسن و لاله پر کنیم.

یاد و خاطره منوچهر هزارخانی گرامی باد