جمشید پیمان : دو موضع گیری پرهزینه برای آزادی‌خواهان وُ  رژیم ضد آزادی جمهوری اسلامی!


 

 

مقدمه: امروز هفتم اردیبهشت است. در سال ۱۳۳۱ در چنین روزی، دوره‌ی هفدهم قانونگزاری بوسیله محمدرضاشاه در مجلس شورای ملی آغاز شد! دکتر مصدق، نخست وزیر، در اعتراض به تخلف‌ها و تقلب‌های رخ داده در جریان انتخابات، در مجلس مراسم افتتاح شرکت نکرد! این رویداد ، موضع گیری های نخستین مسعود رجوی در برابر خمینی را به یادم آورد! 


موضع گیری نخست: 
مسعود رجوی رهبر مقاومت ایران برای سرنگونی نظام آخوندی، در چهارم بهمن ۱۳۵۷ و پیش از سقوط کامل رژیم پادشاهی، در نخستین سخنرانی خود در دانشگاه تهران بر ادامه ی انقلاب تا پیروزی همه جانبه و نهایی تاکید ورزید!
موضع روشن، و مشخص کننده ی مسیر او که نقطه ی آغاز مرزبندی با دستگاه ارتجاعی و ضد آزادی خمینی بود، در همان سخنرانی و در حضور ده ها هزار ایرانی از گروه ها و قشر های گوناگون جامعه، برجسته شد!
مسعود رجوی در آن لحظه، برخلاف جریان تند آب، شنای مبارزه را آغاز کرد؛
در حالی که بخش بزرگی از مردم تحت تاثیر فضای حاکم بر جامعه، بر شعار " انقلاب اسلامی" پای می‌فشردند و خمینی را تایید و همراهی می‌کردند، مسعود رجوی با سر دادن شعار " پیروز باد انقلاب دموکراتیک ایران"، با صراحت و روشنی، انقلاب ضد سلطنتی مردم ایران را ««انقلاب دموکراتیک»» خواند!

موضع‌گیری دوم:
درست 22 دو روز پس از سقوط رژیم پادشاهی و چنبره‌ی خمینی بر تخت حاکمیت، مسعود رجوی در سال‌روز مرگ دکتر محمد مصدق و در احمد آباد ، این بار با صراحت و قاطعیت بیشتر جدایی راهش از خمینی و اندیشه و آرمان و برنامه ی او را اعلام کرد:
در حالی که خمینی مصدق را استخوان پوسیده نامید و از سیلی خوردن او در جریان کودتای ۲۸ مرداد ابراز شعف می کرد و دشمنی و کینه‌اش را نسبت به مصدق ابراز می‌داشت، و در حالی که بر انقلاب مردم ایران رنگ " اسلامی" می زد و " جمهوری اسلامی، نه یک کلمه بیشتر و نه یک کلمه کمتر" را به جامعه تحمیل می کرد، مسعود رجوی در احمد آباد و در سخنرانی پرشور خود، مصدق را به شایستگی تمام ستود و او را رهبر مبارزه ضد استعماری و ضد دیکتاتوری نامید . سخنانی که آتش کینه ی دیرینه خمینی نسبت به مجاهدین را هزاران بار افروخته تر ساخت. مسعود رجوی اما به این بسنده نکرد و در رابطه با جمهوری تازه پا ودر حال ملاخور شدن، تاکید کرد که : ««این جمهوری به‌خصوص باید در نهایت عدل بلکه بیشتر و در نهایت قسط، ((تمام آزادی‌های سیاسی و اجتماعی را در مورد طبقات و نیروهای مختلف)) افاده کند. همچنین تأکید بر نقش اجتماعی مستضعفین و طبقات محروم جامعه را در صدر برنامه خویش قرار بدهد»»!
اکنون ۴۳ سال از آغاز این رویارویی می گذرد! عملکرد ۴۳ ساله‌ی جمهوری اسلامی که ایران را به مرحله‌ی انهدام کشانده، درستی نگاه و اتخاذ تصمیم مسعود رجوی برای گستردن همه جانبه مبارزه به منظور سرنگونی این نظام، را بیش از هر زمان دیگر روشن تر ساخته است!