از فردای قرائت کیفرخواست از سوی دادستانی استکهلم علیه دژخیم حمید نوری به دلیل مشارکت مستقیم در قتلعام زندانیان سیاسی مجاهد و مبارز در زندان گوهردشت در سال ۶۷، شاهد واکنشهای دیوانه وار و هراس آلود از سوی دیکتاتوری ولیفقیه میباشیم.
این واقعیت را میتوان نهتنها در رسانه و رادیوتلویزیونهای حکومتی، بلکه از سوی ارگانهای رژیم مانند قوه قضائیه، نمایشات جمعه و یا وزارت خارجه بهخوبی لمس نمود.
برای نمونه دستگاه سرکوبگر قضائیه بلافاصله پس از قرائت کیفرخواست و اعلام درخواست اشد مجازات، در یک خبر کلیشهای از تصمیم برای «اعدام» یک گروگان دو تابعیتی سوئدی – ایرانی طی دو هفته آینده خبر داد.
برخلاف عرف معمول در دیکتاتوری ولیفقیه، این نخستین بار است که خبر اعدام احتمالی یک شهروند، پیش از اجرای حکم انتشار بیرونی مییابد. بدینسان مشخص میشود که هدف رژیم آخوندی صرفاً اعمال شانتاژ و فشار بر دستگاه مستقل قضائیه در سوئد برای آزاد نمودن شکنجهگر و دژخیم حمید نوری میباشد.
در این رابطه رهبر مقاومت تأکید کردهاند: «دستوپا زدن وزیر خارجه جلادان و تهدیدهای جنایتکارانه رژیم آخوندی قبل از هر چیز اعلام شکست و درماندگی در برابر خون شعلهور مجاهدین سرموضع است. دولت سوئد باید در مقابل گروکشی و شانتاژ، پیگرد قضایی و محاکمه بلادرنگ رئیسی جلاد ۶۷ را به جرم جنایت علیه بشریت و جنایت جنگی و نسلکشی جلوی رژیم بگذارد».
واقعیت در این تلاش مذبوحانه آخوندی، نخست آن است که ولیفقیه با این اقدام ناخواسته به عمق جنایات انجامشده از سوی حمید نوری و موقعیت حقیقی وی در دستگاه سرکوب و شکنجه اعتراف کرده و بر آن مهر تائید زده است.
همچنین سیاست شانتاژ، گروگانگیری و ترور بهیقین در ذات و ژن پلید آخوندی نهفته است. دیکتاتوری ولیفقیه با اعمال چنین شیوههایی تلاش دارد تا بر واقعیتی بنام «جنایت علیه بشریت» و یا «جنایت جنگی» خاک بپاشد و آمران و عاملان آن را از مهلکه عدالت برهاند، اما غافل از آنکه «سبویی بشکسته و آبی ریخته شده» و خامنهای و یا آخوند جلاد ابراهیم رئیسی با هیچ تلاش و کوشش مذبوحانهای امکان بازگرداندن آن به «جوی نا عدالتی» را نخواهند داشت.
در این رابطه آنچه که طی 9 ماه گذشته سندیت یافته، همان مهر تائید بر ابعاد قتلعام زندانیان سرموضع مجاهد و مبارز بوده است. همچنین طی این مدت نقش بلامنازع نیّری، لشکری، پور محمدی و یا آخوند رئیسی نیزدر قتل عامها به اثبات رسید و بدین سان برای نخستین بار طی چهار دهه گذشته یک قضائیه مستقل توانست چراغ سوئی، هرچند کوچک، به تاریکخانه قتل و جنایت و سرکوب در سیاهچال های رژیم آخوندی انداخته و جهان را با گوشههایی از ابعاد وحشیانه آن آشنا نماید.
حال ولیفقیه طلسم شکسته مانده با حجم عظیمی از شهادتها، تصاویر، گزارشهای مستدل، اعترافات و پروندههای قطور از این پروسه دادخواهی که بهیقین بهمانند جام زهر دیگری در تاروپود رژیم آخوندی عمل خواهند کرد.
براین اساس دیکتاتوری ولیفقیه بهاشتباه براین باور است که با جان به دردادن دژخیم حمید نوری النهایه خواهد توانست تا موضوع نسلکشی و قتلعام زندانیان سیاسی را به دست فراموشی بسپارد.
اتاقهای فکر خامنهای بهخوبی مطلع هستند که این آغاز و سنگ بنای ماجرا است و بهیقین جنبش دادخواهی به یمن خونهای بهناحق ریخته شده در رژیم آخوندی، اکنون سرفرازتر و استوارتر بهسوی بازگشایی تمامی پروندهها، ازجمله پرونده خونین آخوند جلاد ابراهیم رئیسی گام برمیدارد.