"ولی ما از روز نخست گفتیم که ارتجاع را با انقلاب اشتباه نگیرید. فریب نخورید و نگذارید کلمه ذبح شود. هر چه بر سر ما آمده از ارتجاع است، نه از انقلاب".
(مسعود رجوی ۵ خرداد ۱۴۰۱)
سرنگونی یک رژیم استبدادی برای کسب آزادی و دموکراسی با مفهوم و ارزشهای انقلاب گره میخورد. آن نیز با ماهیت نیروی سرنگون کننده گره میخورد. سرنگونی رژیم ایران به عللی پیچیدهتر است. علت اصلی این پیچیدگی ازنظر نگارنده، به کرسی نشانده شدن حاکمیت ارتجاع ولایتفقیه با دخالتهای آشکار و پنهان استعمار و حتی لابیهای حکومت شاه در بعد از پیروزی انقلاب ضد سلطنتی مردم ایران بود.
در شرایط فعلی ایران خیلیها ادعای سرنگونی دارند. اما به کار بردن الفاظی مثل رفراندوم در جمهوری اسلامی ایران، گذار مسالمتآمیز، کودتا و یا همکاری با بخشهایی از سپاه و بسیج (تکیهکلام مثلاً مبارزاتی فرزند شاه خائن) در مبارزه با حکومت ایران نتیجهاش طولانیتر کردن عمر این رژیم و در عمل نوعی همکاری با همین رژیم معنی میدهد.
انقلاب یعنی تغییر و دگرگونی بنیادی در ساختار کلی حکومتهای استبدادی ازجمله زمینههای اجتماعی، اقتصادی، امنیتی و در رأس همه آنها سیاسی است. آزادی احزاب، سندیکاها و آزادی بیان و مهمتر از همه، آزادی بعدازبیان. دریک جمله رعایت قواعد حرکت از کهنه به نو.
بعد از انقلاب ۵۷ عملکرد رژیم ایران نشان داد که از خصوصیات یک انقلاب واقعی فاصله گرفته است. پایهگذاری سیستم ولایتفقیه همان احیای سلطنت استبدادی شاه بود که مردم سرنگونش کردند.
بدین ترتیب مفهوم سرنگونی یک استبداد، آنهم استبداد مذهبی مثل حکومت ولایی ایران با یک انقلاب نوین میسر میشود.
مقاومت ایران از ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ سرنگونی تمامیت رژیم ولایتفقیه را استراتژی مبارزاتی خود قرار داده و بهدرستی نوید انقلاب نوین ایران را داد. در همین راستا نیز مسیرهای نوسازی فکری و سیاسی و نگرش ارزشمند از انقلاب را با پرداخت بهای حداکثر ادامه داده است. و اکنون دادخواهی از اعدامشدگان بیش از ۱۲۰۰۰۰ نفر از بهترین فرزندان ایرانزمین با مثال برجستهاش اعدام بیش از ۳۰ هزار نفر در سال ۱۳۶۷ از همین فرزندان را ادامه میدهد.
پرداختن به همه این نوع پرداخت بها و افشاگریهای کمرشکنی مثل افشای برنامههای اتم سازی این رژیم از عهده این مقاله خارج است.
از ارزشمندترین این افشاگریها یعنی افشای جدید و همهجانبه قضائیه جلادان ضرورت دوران سرنگونی است. کارزار بزرگ افشای اطلاعات قضاییهٔ جلادان توسط مقاومت ایران شماره ۱ در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۱ برابر با ۱۲ آوریل ۲۰۲۲ شروع گردید. این افشاگری خارقالعاده که به نظر نگارنده در راستای سرنگونی میباشد. "افشای اسامی بیش از ۳۳۰۰۰ پرسنل سازمان زندانهای رژیم ولایتفقیه شامل رؤسا، بازجویان، مأموران اطلاعات و دژخیمان اجرای احکام، همراه با ۲۲۰۰۰ عکس، میشود".
این افشاگری مسیر زدودن کهنگیهای رسوب شده توسط دیکتاتوریهای سلطنتی و ولایتفقیهی را هموار میسازد. بدین معنی که عناصر و افراد ضد خلقی نمیتوانند کهنگیهای آن دورانها را احیا کنند کما اینکه در بعد از انقلاب ضد سلطنتی کهنه اندیشان شکنجهگر دوران شاه در خدمت شیخ آمدند و مهیبترین شکنجه و کشتار زندانیان و سرکوب در داخل جامعه را پیاده کردند.
در کارزار بزرگ افشای اطلاعات قضائیه جلادان شماره 6 نیز افشا میشود که:" ۱۲ میلیون زندانی در رژیم ولایتفقیه از ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ تا ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۱ دستگیر، شکنجه و بازجوئیهای سرسری قرارگرفته و شمار زیادی از آنها نیز اعدام شدهاند".
" این لیست شامل ۵۷۹۰۱۵ زن زندانی است
جرم ۸۷۶۲ زندانی از دیماه ۹۶ به بعد، توهین به ولیفقیه، شرکت در اغتشاشات، آتش زدن و نابود کردن بنرها و بیلبوردهای ارگانها و سران رژیم است
این لیست شامل زندانیان سیاسی دههٔ ۶۰ نیست. آنها در اختیار کمیتهها و دادستانی ارتجاع و سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات بودند. بااینهمه در این لیست ۲۲۲۵ نفر به جرم فعالیت یا عضویت در سازمان مجاهدین ثبتشدهاند که بیش از ۴۰۰ مورد آن دستگیریهای آبان ۹۸ است
طبق یک ”گزارش محرمانه و غیرقابلانتشار“ که در شهریور ۱۳۹۴ ”صرفاً جهت اعضای هیئت دولت“ روحانی تهیهشده است ”سالیانه نزدیک به ۶۰۰ هزار زندانی وارد زندانها میشوند“ و“ ۲، ۴۰۰، ۰۰۰ نفر خانوادههای آنان درگیر مسائل و مشکلات عدیدهای“ هستند." (منبع همین افشاگری شماره 6).
کارزار کبیر افشای قضائیه جلادان حاصل فعالیتهای خارقالعاده کانونهای شورشی هست که در شرایط فعلی در سراسر وطن زیبایمان ایران تکثیر و تثبیتشدهاند. تمامی این افشاگریها در این مقاله امکانپذیر نیست اما اشاره به نکات مهم ولی کوتاه آن نشان میدهد که این افشاگری بهواقع در راستای سرنگونی هست که میرود تمامی پیامدهای دلشاد کن آن با سرنگونی تمامعیار حکومت میهن بربادده ولایتفقیه، ایران و جهان را وارد دوران جدیدی از شکوفاییها و تغییرات نوین سازد.