مدتی است که جمعی اندک بریده از همهچیز، و همدست و در خط کمک به فاشیسم خمینیستی با هدف کمرنگ کردن تنها و تنها مقاومت عظیم سازمانیافته، یا مستقیم سلطنتطلب شده و یا اینکه میگویند ما سلطنتطلب نیستم اما رضا شاه روحت شاد!!!!
بعضیها، دیگر به گذشته طولانی عمر خود در سن کموبیش هشتاد، پشت کردهاند. آنها که تمام عمر ایدئولوژی کاملاً متفاوت و حتی بسیارمتضادی با سلطنت داشتهاند، مشاورت به پسر شاه سابق میدهند و یا عکس همسر ممرضا پهلوی را در صفحه اول خود مستدام چاپ کرده و مانند علم بر دوش خود میکشند. آنها بهراحتی به نود درصد عمر سیاسی خود تف کرده و این چند سال اندک مانده در پایان راه را بهسختی در گوشه پارکها میگذرانند. یعنی میگویند لعنت بر من که نود درصد عمر سیاسی خود را بیخودی گذارندم ایکاش به اینجا نمیرسیدم.
از خود بپرسید چرا آنها چنین به ورشکستگی مطلق آرمانی رسیدهاند و به سراسر عمر خود تف و لعن میفرستند. پاسخ یکی بیشتر نیست. هدفشان این است که این پسمانده عمر کوتاه خود را در خدمت بهنظام ولایتفقیه صرف کمرنگ کردن اوجگیری و اعتلای شورای ملی مقاومت و سازمان محوری آن سازمان مجاهدین خلق ایران کنند و تلاش بیهوده در مقابله با درخشش سخنرانیها و پیامهای مسعود رجوی است که بهطور مرتب رو به مردم شورشگر و بپا خاسته در این روزهای قیام در بسیار خیابانها و پارکهای میهن به پا خاسته و حتی در رادیو و تلویزیون و سایتهای حکومتی که به تسخیر کانونهای شورشی درمیآید پخش میشود. مسعود همان کسی که از همان زندانهای شاه به آخوندها میگفت مشکل آینده مابعد از سرنگونی شاه، بنیادگرایی و ارتجاع آخوندی است..... این تلاش عبث و بیهوده در کمرنگ کردن درخشش مریم رجوی پرزیدنت منتخب شورای ملی مقاومت یعنی پارلمان مقاومت برای دوران گذار در گردهماییها و ملاقاتهای مهم در رویارویی با ولایت مطلقه خامنهای و دیو و دد های بزرگ و کوچک اطرافش میباشد.
خبر خوبی که میشود به ورشکستگان داد این استکه که اگر پشتیبانی از شازده نوه رضاخان میرپنج قزاق بجایی نرسید و رضاشاه روحت شاد سرانجامی نداشت، اما این روزها یک شازده دیگر سر برداشته و خود را وارث تاج تخت میداند. نام او بابک میرزا قاجار است و از رگ و ریشه محمدعلی شاه کسی که مجلس را با کمک قزاقها به توپ بست، کاری که رضاخان هم به کمک قزاقها آن را تکمیل کرد و بساط مشروطیت و دمکراسی کوتاهمدت حاصل انقلاب تاریخی مشروطیت را بهکل برچید و خود و بعد پسرش به مدت 57 سال حکومت شاه اللهی تکحزبی برقرار نمودند. بعد هم که رفتند یک حزب و یا گروه مجاز در کشور نبود جز آخوندها و حوزههایشان. آری قانونمند بود که آنها با تشکیلاتی دستنخورده انقلاب را تسخیر کنند و حکومت سایه خدایی دیگر و تکحزبی به سبک رستاخیزی را بانام و نشان دیگر برقرار کردند. حزب فقط رستاخیز رهبر فقط محمدرضا بهراحتی به حزب فقط حزبالله رهبر فقط روحالله تبدیل شد.
بنابراین این از خود و روزگار و زندگی خود بریده و درمانده و دشمنان مینیبوس نشین مقاومت پایدار و عظیم مردم ایران! این دو شعار را در کنار هم نگهدارید و در هر موقعیتی در ذهن داشته باشید:
رضا شاه روحت شاد
محمد علی شاه روحت شاد
رضا پهلوی با تو هستیم
بابک میرزا قاجار با تو هستیم
اگر این دو هم نگرفت آلترناتیو های دیگر را برایتان جستجو میکینم. مثلاً
شاه اسماعیل صفوی روحت شاد
چنگیز خان. روحت شاد!! بعد بگردید دنبال نبیرههایی از این دو. مثلاً میرزا رضا صفوی و یا هلاکو رضا مغولی حمایتت میکنیم!!