طی روزهای اخیر شاهد مواضعی از سوی کارگزاران رژیم آخوندی مبنی بر اینکه دیکتاتوری ولی‌فقیه «توان ساخت بمب هسته‌ای را دارد» می‌باشیم.
به‌یقین بیان چنین سخنانی، آن‌هم در فردای شکست مذاکرات دوحه بر سر رسیدن به یک توافق احتمالی و مجموعه تحولات نظامی، اقتصادی و امنیتی میان کشورهای منطقه، گزارش اخیر از سوی مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و یا دیدارهای رئیس‌جمهور آمریکا از دو کشور مهم در خاورمیانه، ترجمان وجود «بن‌بست» برای ولی‌فقیه و به‌تبع آن موتور محرکه‌ای، با هدف اعمال فشار و رسیدن به تعادل ازدست‌رفته می‌باشد.
در این رابطه سه تن از سخنگویان ولی‌فقیه، کمال خرازی، علی‌اکبر ولایتی و محمدجواد لاریجانی جملات مشابهی با مضامین فوق را بیان کرده‌اند.
کمال خرازی، مشاور خامنه‌ای و رئیس شورای راهبردی سیاست خارجی حکومت ازجمله می‌گوید: «توان ساخت بمب هسته‌ای راداریم»!
وی در مصاحبه‌ای با یک شبکه تلویزیونی در کشور «دوست و برادر» سپس می‌افزاید: «ما میزان غنی‌سازی اورانیوم خود را از ۲۰ درصد به ۶۰ درصد رسانده‌ایم و به‌راحتی می‌توان آن را به ۹۰ درصد برسانیم». (خبرگزاری نیروی تروریستی قدس، تسنیم ۲۷ تیر ۱۴۰۱)
این سخنان که در وهله نخست اعتراف به نقض آشکار قطعنامه ۲۲۳۱ و مجموعه پروتکل‌های آن است، در حالی بیان می‌شود که خامنه‌ای طی قریب یک سال و نیم گذشته و از فردای تغییر دولت در کاخ سفید، تمامی فرصت‌های ممکن برای عقب‌نشینی و رسیدن به یک توافق را سوزانده است. وی بدین‌سان این پیام را به بیرون ساطع نموده که با بروی کار آوردن آخوند جلاد ابراهیم رئیسی، هدفی به‌جز تشدید بحران و رسیدن به ساخت سلاح اتمی را در دستور کار ندارد.
همچنین باید به مجموعه بحران‌های رژیم آخوندی به‌ویژه درزمینهٔ داخلی که اکنون با خیزش‌های گسترده از سوی مردم به‌جان‌آمده در شهرهای کشور با مقاومت و کانون‌های شورشی، روبرو گردیده، اشاره نمود.
بحران در ایران آخوند زده به حدی عمیق است که رژیم ناچار گردیده تا بسیاری از مسائل مهم کشور را روزانه تعیین و تکلیف نماید. دررفتن شیرازه‌های امور از دست دولت نحس سیزدهم و پیام جامعه به خامنه‌ای با شعار «مرگ بر رئیسی» نیز به معنای وجود شکست سیاست‌های راهبردی ولی‌فقیه برای تثبیت نظام آخوندی می‌باشد.
در سطح منطقه‌ای و بین‌المللی نیز وجود ابر بحرانی بنام «جاه‌طلبی» و صدور بنیادگرایی با بمب، موشک و پهپاد‌های ساخت سپاه، در منطق خود به بن بست دیگری برای رژیم آخوندی تبدیل شده است. تمامی تلاش‌ها برای مهار دیکتاتوری ولی فقیه در منطقه با وجود تمامی امتیازات، بی عملی و چشم پوشی از سوی سیاست مماشات نیز به شکست انجامیده‌اند.
در چنین صحنه‌ای خامنه‌ای نیاز شدیدی به «قدر قدرتی» و نمایشات پوشالی برای نظام زهوار دررفته آخوندی را دارد. وی به‌خوبی می‌داند که خط قرمز تعیین‌شده از سوی «شورای امنیت ملل متحد» و یا مواضع جامعه جهانی و به‌ویژه از سوی رئیس‌جمهور آمریکا علیه دستیابی رژیم آخوندی به بمب اتمی، چه عواقب خطرناکی را برای رژیم آخوندی به ارمغان خواهد آورد.
بدین‌سان مشاهده می‌شود که «سوت زدن» وی در تاریکی صرفاً با هدف «دلگرمی» و قوت قلب دادن به نیروهایی در درون حکومت است که اکنون شبکه‌ها، سایت‌های اتمی و نظامی آن نه تنها آماج حملات گسترده بوده، بلکه «هاج و واج» در انتظار «هارت و پورت» های ولی‌فقیه نشسته‌اند.
برای مطالعه سایر مطالب گزیده ها اینـجـا را کلیک کنید
