هادی مظفری: این نسل سرفراز از پای نخواهد نشست

 

یک:

هر چه بیشتر به سرنگونیِ حکومت ولایت‌فقیه نزدیک‌تر می‌شویم، زوزه‌های گرگ‌های عمامه دار، بیشتر و بیشتر به گوش می‌رسند.

هیولای زخم‌خورده از مقاومت که دو عاملِ سرکوب و ترورش در استکهلم سوئد و آنتورپ بلژیک به دام افتاده و محکوم‌شده‌اند، به هر ریسمانی چنگ می‌زند تا بیش از این در بینِ مزدورانِ و عوامل سرسپردهٔ داخلی و شرکایِ بی‌مروت خارجی خویش، بی‌آبروتر و رسواتر نشود.

به‌موازات سرشکستگیِ ارتجاعِ حاکم بر میهنمان، مماشات گرانِ استعمارچی نیز تمام تلاش خود را خواهند کرد، تا این موجودِ درهم‌شکسته را، حداقل تا ساختن یک آلترناتیوِ گوش‌به‌فرمان، سرِ پا نگاه‌دارند.

صدالبته که به دلیل وجود یک آلترناتیوِ اصیل و ریشه‌دار که از آتش تمامی آزمایشاتِ سهمگین، ابراهیم‌ وار جانِ سالم به دربرده، استبداد، ارتجاع و استعمار به این سادگی‌ها نمی‌توانند، سر یک ملت رنجدیده را زیرآب کرده و قدرت و منافع یکدیگر را همانند بیش از یک قرنِ گذشته، بی‌دغدغه و بی‌دردسر تأمین نمایند.

شرایط موجود البته به هشیاری بیشتر تمامی اعضا و هوادارانِ این مقاومت حکم می‌کند. دشمن هر چه بیشتر به درهٔ نیستی و نابودی نزدیک می‌شود، افسارگسیختگی‌اش فزون‌تر گشته و بیش‌ازپیش برای حفظ حاکمیتِ منفور خود، زنجیر پاره خواهد کرد.

تهدید مستقیم دولت سوئد، از سوی حکومتِ سیلی خورده، در خصوص حمید نوریِ جنایتکار در همین مقولهٔ سقوط و سرنگونی‌اش می‌گنجد و به همین دلیل به‌شدت قابل‌فهم است. "بیچاره گر این نکند، چه کند"؟!

دو:

در هم کوبیدنِ توطئهٔ کثیف استعماریِ بازگرداندنِ دیپلمات – تروریست و همدستانش به ایران، نبردی عظیم و جهانی را بین مقاومت و دشمنانِ قسم‌خوردهٔ ملت ایران، رقم‌زده است.

در این نبرد فارغ از نتیجهٔ آن‌که تا همین لحظه نیز به نفع مقاومت به ثبت تاریخی رسیده است، آنچه در انظار ملت ایران و جهانیان به چشم آمده، مقاومتی است که در کوتاه‌ترین زمانِ ممکن با یک اشارهٔ رهبرانش، جهانی از انسان‌های شریف و باوجدان، فارغ از مرزهای جغرافیایی را در حمایت از ارزش‌ها و آرمانه‌ای مقدس انسانی، به حرکت درآورده است. برای مقاومتی با این پویایی و انسجام، شکست بی‌معناست.

سه:

 سرافراز و مغرور باوجود چنین مقاومتی، به خود می‌بالیم و سر بر آستانِ آسمان می‌سائیم.

 ما از سیاه‌چال‌های شکنجه و حلق‌آویز و قتل‌عام به‌سلامت عبور کرده‌ایم. در زیر بمباران‌های "ارباب بی‌مروت دنیا" خم به ابرو نیاورده‌ایم.

 توطئهٔ کودتا علیه رهبرانمان را به بهای جان‌های فروزنده برای آزادی، درهم‌شکسته‌ایم.

 با دسته‌ای بسته بر شقیقه هامان شلیک کرده‌اند، از پا نیفتاده‌ایم.

 در یک جغرافیای به‌شدت محدود که به طنز تلخ تاریخ، " لیبرتی " اش نامیده بودند، از زیر موشک‌ها و بارانی از کاتیوشاها، عبور کرده و تاریخی نوین را رقم‌زده‌ایم. ایستاده‌ایم در سخت‌ترین شرایط و لبخند زده‌ایم و برای آزادی، سرود خوانده‌ایم.

آری! ما شکست ناپذیریم. هر توطئه‌ای را بر سر توطئه گرانِ دستار بند و یا کراواتی‌های تشنهٔ نفت، آوار کرده‌ایم. از چه باید بهراسیم؟!

 عزم جزم کرده‌ایم که تا به پایان ادامه دهیم. این نسلِ سرفراز تا استبداد و ارتجاع و دیکتاتوری و استعمار را برای همیشهٔ تاریخ در سرزمینِ کهن خویش دفن نکند و بر گور آنان به جشن و شادی و رقصِ آزادی و استقلال برنخیزد، از پای نخواهد نشست.

به یُمن وجود مقاومتی چنین قدرتمند و ریشه در خاک و مبارزانی که خستگی را از صفحه‌های اذهانِ خویش پاک‌کرده‌اند، این مبارزه تا طلوع درخشانِ صبح آزادی، ادامه خواهد یافت.