جواد نامدار: از شیطان سازی تا تروریسم! دگردیسی مزدوران رژیم ایران در خارج کشور! 


رژیم درمانده و فلک زده جمهوری‌اسلامی؛ امسال هم همزمان با برگزاری گردهمایی سالانه مجاهدین(کهکشان همبستگی) با اعزام جوخه های ترور خود به آلبانی، با هزار زبان دشمن اصلی خود را به جهانیان معرفی کرد و نشان داد که تا کجا از آنها وحشت دارد.

دستگیری ۱۱ تن از عوامل مرتبط با سپاه قدس و سپاه پاسداران توسط نیروهای آلبانی و متلاشی کردن هسته تروریستی رژیم که از تهران تامین مالی و هدایت میشدند؛ ماهیت عناصری که طی این سالیان در «پوش مخالف» علیه مجاهدین فعالیت میکردند را بر ملا کرد. در اطلاعیه‌های منتشر شده توسط منابع آلبانی مشخص شده است که این افراد وابسته به سپاه قدس بوده و برای انجام عملیات تروریستی با اهداف مشخص در آلبانی حضور داشته اند. به این ترتیب برای هزارمین بار مشخص شد که مزدوران کثیفی که کارشان لجن پراکنی و اتهام زنی علیه مجاهدین از طریق تریبونهای گوناگون است؛ در واقع همه سربازان نه چندان گمنام بلکه مزدوران و جاسوسان رسمی دستگاه جهنمی سرکوب و ترور رژیم آخوندها هستند. مشخص شد که آنها مامور هستند و آگاهانه و به اختیار در خدمت ماشین ترور رژیم در آمده و از این راه نیز ارتزاق می‌کنند. معلوم شد که نشریه «دی سایت آلمان »در راه خدا« گزارشات دروغ و متعدد» علیه مجاهدین منتشر نمیکرد. معلوم شد که نمیتوان بخون مجاهدین تشنه بود و علیه آنها خود را پاره کرد و همزمان دادخواه خون جانهای پاکی بود که آگاهانه و با افتخار در این راه سربدار شدند. معلوم شد که بین «نقد و مخالفت سیاسی» با مجاهدین و «ضدیت هیستریک و دشمنی» با آن‌ها، تفاوت بین کنش سیاسی تا مزدوری است.  معلوم شد که همه آن‌ها که به این قبیل افراد پر و بال می‌د‌هند و آگاهانه برای ضدیت و مقابله با مجاهدین به آنها تریبون می‌دهند و از آنها بطرق مختلف حمایت می‌کنند در نهایت به نفع رژیم جنایتکار و سرکوبگر آخوندها کار می‌کنند. هرچند که پز مخالف بگیرند و خود را در صف سرنگونی ‌طلبان جا بزنند. تاریخ قاضی صادق و بی رحمی است. آنها که امروز حقیقت را فدای مصلحت می‌کنند یا با انگیزه های سیاسی و منفعت طلبانه با جاسوسان و عوامل دستگاه اطلاعاتی رژیم همکاری و همدستی می‌کنند بدانند که خواسته و ناخواسته همکار و همدست جنایتکاران حاکم بر ایرانند.

فراموش نکنیم که تلاشهای وحشیانه و تروریستی رژیم ایران علیه مجاهدین آنهم با استفاده از تمام امکانات و با بجان خریدن همه آبرو ریزی‌ها در سطح بین‌المللی نه تصادفی؛ بلکه بخاطر اوج گیری جنبش آزادیخواهی مردم ایران و نقش و تاثیر مجاهدین در ارتقای این جنبش سراسری است. بی جهت نیست که آخوند دژخیم پور محمدی از اعضای هیات مرگ قتل عام زندانیان در سال ۶۷ از دست آنها ناله سرداده و گفته است: مجاهدین در تمام دنیا چهره نظام را تخریب می‌کنند. هیچ تخریبی تا امروز در ۴۰ سال گذشته اتفاق نیفتاده مگر اینکه مجاهدین پای اصلی آن بوده اند!! 

جنگ تمام عیار میان مجاهدین و رژیم ضدبشری و تروریستی آخوندها ۴۰ سال است که در همه پهنه ها ادامه داشته و تا سرنگونی این رژیم پلید و ویرانگر ادامه خواهد داشت. زنده یاد حمید اسدیان شاعر؛ نویسنده و رزمنده بی باک مجاهد خلق در مقدمه کتاب «کاپوها و هاپوها درباره قارقارها و عربده‌های یک باند منحط وزارتی» نوشته بود: «جنگ با آخوندها، رفتن انتخابی به یک ضیافت نبود. جبری بود که آنها به ما تحمیل کرده بودند. با سرکوبشان، با زندانها و اعدامهایشان و با همه خدعه‌ها و نیرنگهایشان و ما فقط یک انتخاب داشتیم. یا ما، یا آنها. همین و بس.» و امروز بهتر و بیشتر از هر زمان دیگر مشخص شده است که جنگ تمام عیار میان مجاهدین و رژیم ولایت فقیه در واقع جنگی میان «دیکتاتوری و سرکوب و ویرانی» و «آزادی و صلح و آبادی» است. جنگی میان همه مردم آزادیخواه ایران با دار و دسته‌ای جاهل و خونخوار که بویی از انسانیت نبرده و هر روز ادامه حاکمیتشان مساوی قتل و زندان و شکنجه و ویرانیهای باز هم بیشتر است.