چرا از خامنه‌ای و لشکرهای خیابانی وی خبری نیست؟

 

با اوج‌گیری قیام در شهرهای شورشی وبانیم نگاهی به میدان‌های رزم و نبرد علیه دیکتاتوری ولی‌فقیه، اکنون شاهد سکوت و هرچه بیشتر و به خاموشی فرورفتن خامنه‌ای می‌باشیم.

به‌یقین دلیل اصلی برای این واقعیت را باید در برهم خوردن تعادل میان جامعه و رژیم آخوندی جستجو نمود. این سخن بدان معنا است که از فردای قتل ناجوانمردانه مهسا امینی، دختر کرد ایرانی که به‌مانند جرقه‌ای بر بشکه باروت و فوران شعله‌های خشم و نفرت مردم عمل کرد، حاکمیت به‌خوبی به این امر که «جنس و نوع» قیام‌های اخیر بسیار متفاوت نسبت به دوره‌های قبل است، پی برده است.

در این راستا، نقطه شروع قیام‌های اخیر که نخست در میدان آرژانتین تهران و در ۲۶ شهریور رقم خورد، بلافاصله به سقز رسید و سپس به‌مانند گلوله‌های آتشین به بیش از ۳۱ استان کشور سرایت نمود.
 پیوستن اقشار و گسل‌های گوناگون جامعه مانند «دانش آموزان، کارگران، نفتگران، کشاورزان، دانشجویان، استادان، فرهنگیان، بازاریان» و یا وجود شور مبارزاتی در میان جوانان و زنان به‌یقین آینه تمام قدی برای حقیقتی دیگر بنام وجود «انقلاب دموکراتیک» در ایران را به اثبات رسانده است.

همچنین آخرین سخنان خامنه‌ای و یا هارت‌وپورت‌های رئیس‌جمهور دست‌نشانده وی در جمع مزدبگیران و سرکوبگران حکومتی و به‌تبع آن «مگس» نامیدن جوانان شورشی و زنان شجاع میهنمان نیز دردی از دردهای بی‌درمان حکومت را، باهدف روحیه دادن به نیروهای رژیم درمان نکرده است.
بدین‌سان شاهد هستیم که دیکتاتوری ولی‌فقیه به‌رغم سرکوب و کشتار خونینی که به راه انداخته و به رغم تمامی دودودم‌های تبلیغاتی، عملاً میدان را ازدست‌داده و امکان برپایی هر تجمع بزرگ میدانی و یا لشکرکشی‌های خیابانی دیگر برایش مسیر نیست.

ترجمان این واقعیت نیز همان وجود واقعیت دیگری بنام ریزش در درون نیروهای حکومتی و تتمه بستر اجتماعی رژیم است که اکنون نه‌تنها مسئله‌دار، بلکه به دلیل فشار و سنبه پرزور جامعه به لاک کاملاً دفاعی فرورفته و عملاً قدرت هرگونه واکنشی را ازدست‌داده‌اند.
چنته رژیم در رابطه با تقابل با قیام آفرینان و کانون‌های شورشی به حدی خالی است که خامنه‌ای روز گذشته آخوند گوشوار محسن اژه‌ای، سرکرده قضابیه آخوندی را به صحنه فرستاد تا با التماس از قیام آفرینان خواستار «شنیدن انتقادات و نظرات» آنان شود.

وی بطرز عاجزانه‌ای خطاب به جامعه می‌گوید: «قطعاً چنانچه اشتباه و ضعفی از ناحیه ما وجود داشته باشد از نقطه‌نظرات ارائه شده در راستای رفع آنها استفاده می‌کنیم و هیج ابایی از اصلاح و رفع ضعف نداریم»!! (سایت حکومتی اقتصاد آنلاین ۱۹ مهر ۱۴۰۱)

همزمان نیز بسیاری از متولیان و کارگزاران حکومتی در هراس از هرچه شعله ور شدن قیام‌ها، از راه اندازی «خانهٔ ملی گفتگوی آزاد»، «گفتگوی ملی»، «استراتژی لبخند»، «عذر خواهی» و یا «مهربانی با مردم» سخن به میان آورده‌اند، امری که نخست نشان از بن بست موجود برای حاکمیت و شکست سیاست سرکوب و همچنین تلاش برای خرید زمان با هدف سازماندهی نیروهای سرکوبگر و وارفته و زهوار دررفته حکومت را دارد.

 

برای مطالعه سایر مطالب گزیده ها اینـجـا را کلیک کنید