وحوش خامنهای در یک عمل جنایتکارانه ضمن حمله به یک مدرسه دخترانه در اردبیل، دانشآموز نوجوان دیگری را با ضربات باتوم و مشت و لگد به قتل رساندند.
در این راستا دستگاه پروپاگاندای حکومتی که تماماً تحت کنترل بیت خامنهای قرار دارند، با انتشار دروغی مبنی بر اینکه دانشآموز به قتل رسیده بهمانند سنوات قبلی، «ناراحتی قلبی مادرزادی» داشته، تلاش نمود تا بر واقعیتی بنام «حکومت بچه کش» خاک بپاشند.
سخن از رژیمی سفاک و خونریز است که در پایان عمر ننگین خود دست به هر جنایتی علیه مردم دردمند ایران بهویژه کودکان و نوجوانان زده است.
فرمان اخیر خامنهای مبنی بر «تنبیه» کودکانی که در قیامها فعالانه شرکت داشتهاند، بهیقین ترجمان این سیاست راهبردی باهدف «منکوب نمودن» جامعه و متوقف ساختن قیام آفرینان در بیش از 30 استان شورشی در ایران را دارد.
در این راستا دیکتاتوری ولیفقیه نهتنها کودکان معترض را به «زندان و بازداشتگاهها» منتقل نموده، بلکه فراتر از آن و بر اساس دادههای میدانی از شروع قیامهای اخیر، حداقل «۲۳» کودک به دست مزدوران رژیم آخوندی به قتل رسانده است.
تازهترین نمونه آن شلیک مستقیم به هلن محمدی، کودک ۷ ساله اهل بوکان در تاریخ ۲۰ مهر میباشد که به هنگام بازگشت از مدرسه هدف گلولههای جنگی از سوی وحوش خامنهای قرار گرفت.
در این راستا بخش بزرگی از کشتار کودکان و نوجوانان در بخشهای سنی نشین مانند کردستان، سیستان و بلوچستان به ثبت رسیده است. سازمان عفو بینالملل در این رابطه تأکید کرده است: «۲۰ پسر بین ۱۱ تا ۱۷ سال و سه دختر ۱۶ تا ۱۷ ساله» طی قیامها اخیر با این هدف که «روحیه مقاومت در میان جوانان کشور را در هم بشکنند»، به قتل رسیدهاند.
این گزارش در ادامه میافزاید: «سرکوب وحشیانه بیامان مقامات رژیم ایران در مورد آنچه که بسیاری در ایران آن را خیزش مردمی مداوم علیه نظام جمهوری اسلامی میدانند، شامل حمله همهجانبه به کودکان معترض است که شجاعانه در جستجوی آیندهای بدون سرکوب سیاسی و نابرابری به خیابانها آمدهاند». (سایت مجاهدین خلق ۲۱ مهر ۱۴۰۱)
همچنین کاترین راسل، مدیرعامل صندوق کودکان سازمان ملل (یونیسف)، ضمن انتشار گزارشی از سرکوب کودکان در ایران، تأکید کرده است: «گزارشهای مستمر درباره کشته و زخمی و بازداشت شدن کودکان و نوجوانان در ناآرامیهای عمومی فعلی در ایران بهشدت نگرانکننده است».
در این راستا دست بردن به سلاح، شلیک گلولههای جنگی بر سر صورت معترضین، استفاده از شوکر و تفنگهای شات گان، ضرب و شتم با انواع و اقسام آلات سرکوب بهویژه درتقابل با کودکان و نوجوانان بهترین ادله برای وجود روحیه باختگی، هراس و وحشت بسیج و سپاه سرکوبگر از مردم میباشد.
واقعیت در رابطه با ابعاد کشتار مردم را ازجمله باید در سراسیمگی، وحشت، درهمریختگی و روحیه باختگی مزدوران رژیم آخوندی جستجو نمود، امری که نهتنها به رشد آمار ریزش و کشتهشدگان «دشمن» مردم ایران راه برده، بلکه سلسله اعصاب مزدوران تادندانمسلح را تا بدانجا برهم زده که اکنون بازتاب این واقعیت را بهخوبی میتوان در رأس خیمه نظام ولایت و بیت خامنهای نیز رؤیت نمود.
در این رابطه رهبر مقاومت، آقای مسعود رجوی در تازهترین پیام خود تأکید کردهاند: «آماری که دشمن بهصورت قطرهای و تدریجی از تلفاتش در یک ماه گذشته بیرون میدهد، اعم از کشته و زخمی و تخریب و آتش زدن خودروها و اماکن حکومتی و مظاهر حاکمیت و روحیه باختن نیروهای سرکوبگر از صدر تا ذیل، نشان رزم و افتخار شورشگران است».