دیکتاتوری حاکم بر میهنمان در یک اقدام بهغایت ضد انسانی دست به کشتار زندانیان سیاسی بیدفاع و به آتش کشیدن زندان اوین زد.
اوین نامی آشنا برای مردم ایران است، زیرا این سیاهچال بخشی از هویت نوین سیاسی و مبارزاتی مردم ایران بهویژه برای نیروهای انقلابی مجاهد، فدائی و مبارز علیه دیکتاتوریهای شاه و شیخ را در خود نهان دارد.
دیوارها و سلولهای این زندان مملو از راز و رمزها، ناگفته و دل نوشتههای منتشرنشدهای است که به دلیل سایه سیاه هر دو دیکتاتوری تا به امروز به بیرون درز پیدا نکردهاند.
سخن از زندان و شکنجهگاهی مخوف است که پیش از انقلاب ۵۷، مستقیماً توسط ساواک اداره میگردید و سپس بهعنوان میراث پهلوی به دست ولایتفقیه و سپاه سرکوبگر پاسداران سپرده شد.
آری خامنهای و وحوش وی در یک اقدام کاملاً از پیش طراحیشده ، اوین با خیل بیشماری از زندانیان سیاسی را به خاک و خون کشیدند.
بنا برداده های مقاومت ایران، کشتارها نخست با «دو انفجار» پیدرپی آغاز و سپس با تیراندازی علیه زندانیان و شعلههای دود همراه بوده است. در این راستا هنوز از تعداد واقعی قربانیان اطلاع دقیقی در دست نیست، زیرا وحوش خامنهای از ورود هر ناظر بیطرف و یا خانوادههای زندانیان که طی روزهای گذشته در پشت دیوارهای اوین تجمع کردهاند، جلوگیری به عمل میآورند.
در این رابطه نیز خانم مریم رجوی ضمن استمداد از جامعه بینالملل، در پیامی از مردم و جوانان تهران خواستند تا «به کمک خانوادهها که به زندان اوین رفتهاند، بشتابند و برای نجات جان زندانیان همکاری کنند تا رژیم نتواند آنها را قتلعام کند».
دستگاه مفلوک تبلیغاتی رژیم تا تهیه این مطلب، گزارشهای ضدونقیضی از آمار قربانیان، مجروحان و ابعاد خسارات وارده بر بخشهای مختلف زندان ارائه داده است.
برای نمونه خبرگزاری میزان وابسته به دستگاه قضاییه حکومت نخست از وجود تنها «4 قربانی» و «چهار مجروح» و سپس افزایش آن به «۶۱» مجروح خبر داده است، درحالیکه خبرگزاری نیروی سپاه پاسداران موسوم به فارس در گزارشی از «۸» قربانی سخن و در گزارش خود اعتراف کرده است: «تعدادی زندانی اقدام به فرار میکنند. آنها در ضلع شمالی زندان که کوه وجود دارد، وارد میدان مین میشوند. گفته میشود که صداهای انفجار شنیدهشده مربوط به همین موضوع بوده است».
این گزارش در ادامه دست به جعل واقعیت دیگری در رابطه با بندهای اوین زده و ازجمله بند معروف به «۸» که زندانیان سیاسی در آن مستقر میباشند را بهعنوان «بند سارقان» قلمداد نموده، امری که مبین وحشت و ساختن سناریوهای جعلی باهدف منحرف نمودن اذهان عموم را دارد.
بنابراین گزارش: «ساعت ۲۱: ۱۰ دیشب درگیری صوری بین تعدادی از زندانیان بند ۷ اوین (محکومان مالی) با زندانیان بند ۸ (سارقان) به وجود میآید.
طی این درگیری عدهای از فرصت سوءاستفاده کرده و انبار لباس و کارگاه کارآفرینی زندان را آتش میزنند که منجر به آتشسوزی گسترده، سرایت به بند ۸ و اعزام آتشنشانان به اوین برای اطفاء حریق شد».!! (سایت حکومتی عصر ایران ۲۴ مهر ۱۴۰۱)
بهیقین ارائه این آمار و ارقام دروغین، ترجمان هراس خامنهای از افشاء بهموقع ابعاد جنایات سازمان دادهشده حکومتی میباشد. بدینسان دیکتاتور مفلوک بهمانند پدر معنوی خود، خمینی ضد بشر، یکبار دیگر دستانش را به خون زندانیان بیدفاع آغشته نمود.
علائم این کشتار را وی طی روزهای گذشته در این جملات که «کار قضایی و امنیتی هم در جای خود» به بیرون ساطع کرده بود.
خامنهای درمانده با این اقدام کاملاً از قبل طراحیشده قصد داشت، موضوعی بنام «زندانیان سیاسی» بهویژه هزاران دستگیرشده شورشی طی قیامهای اخیر را یکسره نماید و با این مزخرفگویی که گوئیا «خیاطخانه» زندان دچار حریق و بهتبع آن تعدادی زندانی قربانی آن گردیدهاند، صورتمسئله را برای همیشه پاک نماید.
اما هوشیاری مردم و بهویژه جوانان شورشی و اطلاعرسانی بهموقع آنان بهیقین نقش مهمی برای برهم زدن سناریوی قتلعام کامل زندانیان سیاسی ایفا نموده است.
در این راستا نیز شاهد بودیم که چگونه شورشگران بلافاصله دست به اقدام زده و با ارسال خبر، تصاویر، فیلم و گزارشها از قتلعام زندانیان سیاسی، جهانی را علیه جنایات رژیم آخوندی به حرکت درآوردند.