قیام ایران – اعتراف رژیم به قتل‌عام مردم

 

با ورود قیام به سومین ماه خود اکنون شاهد افزایش آمار شهدا و قربانیان در شهرهای اشغال‌شده میهن می‌باشیم.
کشتار مردم بی‌دفاع به‌یقین پایه اصلی سیاست راهبردی خامنه‌ای برای خروج از بحران سرنگونی را تشکیل می‌دهد.
شلیک هدف‌دار به کودکان و اعمال خشونت بی‌حدومرز علیه زنان به‌ویژه در معابر عمومی سخن از این واقعیت دارد که دیکتاتوری ولی‌فقیه هدفی به‌جز خون‌ریزی و کشتار، آن‌هم در ابعاد کلان در سر ندارد.

در این رابطه نیز داده‌های سازمان مجاهدین خلق از وجود حداقل «۵۵۰ شهید» و بیش از «۳۵ هزار» اسیر قیامی طی این مدت خبر داده است که یک‌دهم شهدا را کودکان و نوجوانان زیر ۱۸ سال تشکیل می‌دهند.

بدین‌سان خامنه‌ای جنایتکار روزانه و بطور متوسط حداقل «۱۰» تن از قیام آفرینان را به خاک و خون کشانده است. دراین راستا نیز از سرنوشت هزاران مجروح و یا اسیر قیامی هیچ اطلاعی در دست نیست. حضور گسترده و حجم بزرگی از خانواده‌های اسرا در پشت زندان‌های حکومتی مانند فشافویه و یا زندان مخوف اوین مهرتائیدی بر ابعاد دستگیری‌ها طی دو ماه گذشته است.
 
همچنین ابعاد کشتار معترضین بی‌دفاع طی قیام‌های اخیر به حدی است که یک نماینده حکومت ضمن اعتراف به ابعاد آن، ازجمله می‌گوید: «این روزها حجم کشته‌شدگان در کشور بالاست و کسی نیست که توضیح بدهد چه کسانی این مردم را کشته، به آن‌ها شلیک کرده و خانواده‌ها را عزادار می‌کنند». (سایت حکومتی اقتصاد نیوز ۱ آذر ۱۴۰۱)

بکار گیری سلاح جنگی، شلیک مستقیم، استفاده از گازهای شیمیایی، به‌کارگیری دوشکا، تجهیزات زرهی، هلی‌کوپتر، سلاح‌های نیمه سنگین، ضرب و شتم قیام آفرینان تا سرحد مرگ و استفاده از تک‌تیراندازان تماماً در چارچوب پازلی بنام «راه‌اندازی حمام خون» از سوی خامنه‌ای طلسم شکسته علیه مردم دردمند ایران می‌باشد.

سپاه مردم‌کش پاسداران تنها در جمعه خونین سیستان و بلوچستان «بیش از یکصد» قیام آفرین را به رگبار گلوله‌های جنگی بسته است. چنین بربریتی نیز طی روزهای گذشته از شهرهای کردستان خون‌فشان گزارش گردیده است.
به‌موازات اعلام حکومت‌نظامی از سوی سپاه در بخش‌های بزرگی از کشور نیز شاهد هستیم که دادگاه‌های بلخ رژیم نیز با برگزاری جلسات محاکمات نمایشی، برای حداقل ۶ تن از بازداشتی‌ها و بدون حضور وکیل، دست به صدور احکام اعدام به اتهام «محاربه» و «فساد فی‌الارض» زده‌اند.

این نماینده حکومتی در ادامه به شکست تبلیغات رژیم برای ایجاد اختلاف و شکاف در میان مردم باهدف سرکوب خونین اعتراف کرده و می‌افزاید: «گروهی دیگر اما مدام اعلام می‌کنند مردمی که در جوانرود اعتراض می‌کنند، در مهاباد مطالبه دارند، یا در پاوه و ایذه و تهران و... اعتراض دارند، اغتشاشگر هستند، تروریست هستند، ضدانقلاب‌اند، با داعش هم‌پیمان‌اند و... با این نگاه نمی‌توانیم رخدادهای امنیتی موجود را مدیریت کنیم».همچنین ابعاد جنایت از سوی سپاه و گارد ویژه خامنه‌ای علیه شهروندان و قیام آفرینان اکنون به حدی است که به بروز شکاف در رأس نظام و به‌ویژه در باند خامنه‌ای راه برده است. در این رابطه بخشی از حاکمیت تلاش دارد تا صرفاً آخوند جلاد ابراهیم رئیسی را مسبب این وضع قلمداد کرده و به‌مانند دوران سرنگونی شاه، دیکتاتور را از مهلکه مسئولیت و فردای عدالت برهانند.

در این رابطه سایت حکومتی تابناک متعلق به پاسدار سبز علی‌رضایی در مطلبی از جمله نوشته است: «رئیسی اگر دلسوز کشور ‌ است و می‌خواهد خدمتی به کشور کند، پایان کار دولت خود را اعلام و از مسئولیت ریاست‌جمهوری استعفا دهد تا دولت جدیدی که از پس اداره کشور برمی‌آید مسئولیت را به دست گیرد». (سایت مجاهدین خلق ۳۰ آبان ۱۴۰۱)

 

برای مطالعه سایر مطالب گزیده ها اینـجـا را کلیک کنید