رسانههای حکومتی طی روزهای اخیر از حذف بیسروصدای «چهار صفر» از پول ملی خبر دادهاند.
در این رابطه خبرگزاری حکومتی ایمنا (۱۵ دیماه ۱۴۰۱) در گزارشی ضمن اذعان به این واقعیت ازجمله نوشته است: «با انتشار پولهای جدید توسط بانک مرکزی مشخص شد که چهار صفر از این اسکناسها حذفشده، همچنین تغییرات زیادی در این سری از اسکناسهای یک و دوتومانی صورت گرفته است».
این اقدام صرفاً دفاعی از سوی دولت ورشکسته آخوند رئیسی در حالی است که بانک مرکزی نسبت به چاپ اسکناسهای جدید موضعگیری چندپهلو کرده است.
برای نمونه مدیر حکومتی در روابط عمومی بانک مرکزی از جمله میگوید: «این اسکناسها در دوره همتی رئیس کل پیشین بانک مرکزی چاپ شده و ارتباطی به امروز و دیروز ندارد. این اسکناسها در خزانه بوده و به تازگی وارد شبکه توزیع شده است».
وی در ادامه میافزاید: «در اسکناسهای جدید ۱۰۰۰ و ۲۰۰۰ تومانی چهار صفر کمرنگ شده و به حروف ۱۰ هزار و ۲۰ هزار ریال نوشتهشده است»!! (سایت حکومتی شرق ۱۵ دیماه ۱۴۰۱)
بدینسان سکوت دوایر مالی حکومت و بهویژه دولت نحس سیزدهم در این رابطه سخن از آن دارد که خامنهای درمانده اکنون با چراغ خاموش تلاش دارد تا با حذف چهار صفر از پول ملی عجالتاً بحران اقتصادی، تورم افسارگسیخته و بهویژه سقوط شتابان برای ارزش پول ملی را رفعورجوع نماید!
سخن از بحرانی عظیم برای حاکمیت است که روزانه با رشد فزاینده برای ارزهای خارجی و هرچه بیشتر بیارزش شدن ریال ایران روبرو میباشد. سقوط حداقل 30 درصدی ریال در مقابل دلار، آنهم تنها باگذشت چهار ماه از آغاز قیامها، بهترین ادله برای وجود واقعیت دیگری بنام تأثیرات بلامنازع بحران سرنگونی برای دیکتاتوری ولیفقیه رادارند.
کارشناسان مسائل مالی براین باور هستند که حذف صفر از پول ملی صرفاً دارای تبعات روحی و روانی برای جامعه میباشد و هیچگونه تأثیری بر شاخصهای اقتصادی و یا عرضه و تقاضا ندارد.
بدینسان دیکتاتوری درمانده بهمانند همیشه و با دست زدن به چنین اقداماتی، تنها «خاک» بر واقعیتها پاشیده و تلاش دارد تا فشارهای اجتماعی بر حاکمیت را با شعبدهبازی و کلاشی آخوندی، مهار نماید.
واقعیت در دیکتاتوری ولیفقیه آن است که به دلیل وجود اقتصادی ورشکسته و ناتوانی حاکمیت برای حلوفصل سادهترین مسائل روزمره جامعه، اکنون سیل عظیمی از بحرانها رژیم را در برگرفتهاند. براین اساس و درحالیکه اقتصاد ایران با سقوط شدید تولیدی روبرو میباشد و عملاً هیچگونه سرمایهگذاری در داخل کشور صورت نمیگیرد، دست زدن به چنین حربههایی صرفاً نمایشی ارزیابی میشود.
همچنین باید به سقوط ارزش ریال در مقابل ارزهای خارجی اشاره نمود که با خود تورم بیسابقه و گرانیهای سرسامآور را به همراه آورده است.
براین منطق شکست سیاستهای مالی حکومت و عدم اعتماد مردم به رژیم آخوندی اکنون به حدی است که پول ملی به کالایی بیارزش تبدیلشده، بطوریکه روزانه شاهد صفهای طولانی در مقابل صرافیها با هدف تبدیل سرمایههای عمومی به دلار و یا یورو، خرید مسکن، زمین، طلا و سکه میباشیم.
برای مطالعه سایر مطالب گزیده ها اینـجـا را کلیک کنید