خامنهای درمانده دست به جنایتی دیگر زد و دو تن از اسیران قیامی بنامهای محمدمهدی کرمی و محمد حسینی، در کرج را به جوخههای اعدام سپرد.
حاکم مفلوک در حالی به روند اعدامها علیه معترضین و قیام آفرینان شتاب داده است که مجموعه تحلیلها و مواضع از سوی متولیان حکومتی بهکرات بر وجود بنبست و نبود هرگونه چشمانداز برای جلوگیری از رشد و گسترش قیامها سخن به میان میآوردند.
همچنین اعدام دو تن دیگر از قیام آفرینان، آنهم تنها یک روز مانده به خیز دوباره مردم که برای آن فراخوانهای متعددی دادهشده، ترجمان وحشت حاکمیت از چرخه و گسترش اعتراضات در شهرهای میهن میباشد.
سخن از بنبستی مرگ مرگبار برای نظام آخوندی است که رژیم تلاش دارد،تنها با حربه سرکوب، دستگیریهای گسترده، ترور، آدم ربایی، قتل، شکنجه و صدور و اجرای احکام ظالمانه اعدام به تقابل با قیام آفرینان بپردازد.
دراین رابطه خانم مریم رجوی در توئیتی تاکید کردهاند: «ضحاک مار به دوش ولایت خون دو جوان دلاور دیگر را برای حفظ حکومت ننگین اش در برابر قیام مردم به زمین ریخت. اما خون این شهیدان قهرمان در رگ میلیونها جوان در سراسر ایران جاری است که عزم جزم کردهاند، خامنهای خون آشام را به زیر بکشند».
شهید قیامی محمد مهدی کرمی که امروز بدست دژخیمان خامنهای اعدام گردید، پیشتر از وجود شکنجههای شدید از سوی سپاه مردم کش پاسداران طی دوران بازداشت خبر داده بود.
وی در این رابطه به خانواده خود گفته است که هنگام بازداشت، بقدری او را کتک زد و شکنجه کرده بودند که نیروهای حکومتی فکر کردهاند که وی مُرده و جنازهاش را اطراف دادگاه نظرآباد انداختند، اما به هنگام ترک محل جنایت متوجه میشوند که وی هنوز زنده است.
همچنین شهید دیگر قیامی، محمد حسینی نیز از وجود شکنجههای بیرحمانه علیه خود خبر داده بود. وی در این رابطه به وکیل تسخیری خود گفته است ««شکنجه، ضرب و شتم با چشم و دست و پای بسته تا لگد به سر و بیهوشی، از میله آهنی به کف پا و شوکر در قسمتهای مختلف بدن» بخشی از ماشین جهنمی شکنجه از سوی نیروهای وحشی رژیم برای گرفتن اعترافات دروغین از وی میباشند.
مضافاً براین نکات نیز هردوی این شهدا از عدم دسترسی به وکیل اختیاری و همچنین روند کاملاً مشکوک قضائی، پرونده سازی، تحریف و دستکاری واقعیتهای درگیری درصحنه پرده برداشتهاند.
بدینسان در نبود یک هیئت منصفه، ناظران بینالمللی، شاهدین و وکالت آزاد، دیکتاتوری ولیفقیه دست به صدور حکم اعدام علیه این اسیران قیامی زده است.
بهیقین عجله حاکمیت برای اجرای احکام اعدام مهر تائیدی است برای خالی بودن چنته رژیم میباشد، زیرا ولیفقیه طلسم شکسته که اکنون در جای جای میهن با شعار «مرگ بر خامنهای» و «خامنهای ضحاک، میکشیمت زیرخاک» روبرو است، بهخوبی میداند که هرگونه فاصلهگذاری میان اعدامها به معنای نفس کشیدن، سربلند کردن و برداشتن خیز بلند دیگری از سوی جامعه دردمند ایران علیه وی میباشد.
در این رابطه عباس عبدی از شکنجه گران و معاون سابق در دادستانی رژیم در مصاحبهای با سایت حکومتی اقتصاد آنلاین اعتراف کرده است که «ادامه این وضع برای یکی دو سال هم غیرممکن است، زیرا پردهدریهایی که در این سهماهه در سیاست داخلی رخداده بهسادگی قابلترمیم نیست».
وی سپس میافزاید: «ماجرای سه ماه گذشته به سیستم نشان داده است که مسئله اصلاً مثل دفعات قبل نیست و امکان ندارد با شیوههای بگیروببند مشکل حل شود». (سایت مجاهدین خلق ۱۷ دیماه ۱۴۰۱)