یاد جهان‌پهلوان تختی در سالگرد جاودانگی‌اش گرامی باد


 پیام برادر مسعود- به مناسبت شهادت تختی-۱۶ دی ۱۳۶۱
سنت رادمردانه و مردم‌گرایانه جهان‌پهلوان تختی که همچون بسیاری از نامدارترین پهلوانان تاریخ ما از مردم‌گرایی و شجاعت و عرفان مولای متقیان علی ع الهام گرفته همچنان در جامعه ورزشکاران و قهرمانان ورزشی ما پایدار مانده است آن‌ها که به‌رغم همه محدودیت‌ها و فقر مادی و فشارهای طاقت‌فرسای حکام ستمکار زمان پشتشان بر زمین ضعف و تسلیم مالیده نشده و کماکان استعداد و شهرت ورزشی و فنی خود را در خدمت به خلق مظلوم و در دفاع از شرف و ناموس ملی بکار می‌گیرند

مدالهای قهرمانی جهان پهلوان تختی

۱۹۵۱ مسابقات جهانی هلسینکی-نقره
۱۹۵۲ المپیک هلسینکی – نقره
۱۹۵۳ جشنواره جهانی لهستان – نقره
۱۹۵۴ مسابقات جهانی توکیو – مقام چهارم
۱۹۵۵ فستیوال جهانی ورشو – نقره
۱۹۵۶ المپیک ملبورن – طلا
۱۹۵۸ بازی‌های آسیایی توکیو – طلا
۱۹۵۸ مسابقات جهانی صوفیه – نقره
۱۹۵۹ مسابقات جهانی تهران – طلا
۱۹۶۰ المپیک رم – نقره
۱۹۶۱ مسابقات جهانی یوکاهاما – طلا
۱۹۶۲ مسابقات جهانی تولیدو – نقره
۱۹۶۴ المپیک توکیو – مقام چهارم

قسمتی از زندگی من – به قلم جهان‌پهلوان غلامرضا تختی
تاریخ تولد و مرگ یک انسان همه زندگی او را تشکیل نمی‌دهد آنچه زندگی انسان را از لحظه آغاز از روز تولد تا لحظه مرگ می‌سازد شخصیت صفا انسانیت جوانمردی و اخلاقیات اوست.
زندگی در میان مردم و برای مردم درس‌هایی به من آموخت که فکر می‌کنم هرگز نمی‌توانستم در معتبرترین دانشگاه‌ها کسب کنم همچنین زندگی به من آموخت که مردم را دوست بدارم و تا آنجا که در حد توانایی من هست به آن‌ها کمک کنم حال این کمک‌ها از چه طریقی و از چه راهی باشد مهم نیست هر کس به‌قدر توانایی‌اش.
اسم من غلامرضا تختی است در شهریورماه ۱۳۰۹ در خانی‌آباد تهران متولد شدم. خانواده ما از خانواده‌های متوسط خانی‌آباد بود پدرم غیر از من دو پسر و دو دختر دیگر داشت که همه از من بزرگ‌تر بودند. پدربزرگم حاج قلی نخود لوبیا و بنشن می‌فروخت پدرم تعریف می‌کرد که حاج قلی توی دکانش روی تخت بلندی می‌نشست و به همین جهت مردم خانی‌آباد اسمش را گذاشتند حاج قلی تختی و همین اسم هم به ما منتقل شد و نام خانوادگی من نیز همین است. پدرم روی اصل اعتقادات مذهبی‌اش و ارادت خالصانه‌ای که روی امام هشتم داشت نام غلامرضا را برمن گذاشت.
وقتی تختی از مسابقات تولیدو از آمریکا بازگشت بااینکه شکست‌خورده بود امام مردم استقبال بی‌نظیری از او کردند. آن‌ها با کلمات ساده برای قهرمانشان شعار ساختند:


رستم ایران کیه غلامرضا تختیه.
شیر دلیران کیه غلامرضا تختیه.

 خاطره‌ای از یکی از مربیان جهان‌پهلوان تختی
وقتی تختی بالاتر از شوروی و آمریکا بر سکوی قهرمانی جهان ایستاده بود به او نزدیک شدم و گفتم غلامرضا چپ و راست را نگاه کن و ببین چه کسایی ایستادن اما او درحالی‌که سرود ای ایران رو زیرلب زمزمه می‌کرد و گفت نه تو به اون بالا نگاه کن و ببین چی می‌بینی به بالا که نگاه کردم دیدم پرچم ایران در اهتزازه. اون بلافاصله گفت اونچه اهمیت داره شادی ملت ایرانه
یکبار هم در بازگشت از یک مسابقه بین‌المللی و در قسمتی از پیامش به جوانان میهن گفت در این هنگام که با قلبی مسرور به میان شما بازگشتم از صمیم قلب برایتان پیام می‌فرستم آرزو می‌کنم خواهران و برادرانم از سعی و کوشش دست نکشند و بالاخره پیروز خواهند شد و نیروی آن‌ها بر آنچه سد راهشان بوده است غلبه خواهد کرد.
می‌گویند یک‌بار که در سالن کشتی موسوم به محمدرضا شاه که مسابقات کشوری برپا بود شاپور غلامرضا برادر شاه که رئیس تربیت‌بدنی آن زمان بود برای تماشای کشتی وارد سالن شد اما مردم به او اعتنایی نکردند اما دقایقی بعد جهان‌پهلوان که او هم برای تماشای مسابقات آمده بود وارد سالن شد ناگهان سالن از فریادها و غریوهای تحسین و تشویق جمعیت و صلوات‌های پیاپی که به‌افتخار تختی می‌فرستادند غلغله شد و اندکی بعد شاپور غلامرضا که نمی‌توانست این صحنه را تحمل کند باحالتی غضبناک سالن را ترک کرد.

پهلوان مسلم اسکندرفیلابی قهرمان کشتی ایران – صاحب بازوبند پهلوانی و مسئول کمیسیون ورزش شورای ملی مقاومت ایران
تختی یکی از این نمونه‌هایی بود که مردم ایران پذیرفتند دوستش داشتند و دوست دارندش و در تاریخ ایران به‌عنوان یک چهره برجسته‌ای همیشه خواهد بود و فراموش‌نشدنی است چرا؟
چون عشقش به مردم در هر کوچه و بازاری هر محله‌ای معلوم بود به‌هیچ‌عنوان خودستایی و خودخواهی نداشت به‌هیچ‌عنوان هیچ‌چیزی رو به نفع خودش نمی‌خواست

بهرام مودت – قهرمان ملی‌پوش فوتبال ایران – عضو شورای ملی مقاومت ایران:
تختی در یکجا میگه که من فقط برای این قهرمان شدم که عده‌ای از هم‌وطنانم جشن بگیرند و شادی و پایکوبی کنند و اگرنه من چه فرقی کردم
اگر تختی الان در قید حیات بود در همین مسیر قدم می‌گذاشت در کنار همین دختران جوان و پسران جوان قدم می‌گذاشت و به پشتیبانی می‌پرداخت.
واقعاً چه راه دیگه ای وجود داره که ما بتونیم به‌عنوان یک انسان در درجه اول و بعد به‌عنوان یک ورزشکار بتونیم به آزادی با آزادی همون چیزی که تختی نمونه‌اش بود
همیشه آزاده زندگی کرد نه در مقابل هیچ مقامی سر خم فرود نیاورد و در مقابل ظالمان و ظلمی که می‌شد همیشه می‌ایستاد. بنابراین وقتی صحبت از تختی می‌کنیم باید راه و رسمش رو هم قبول بکنیم و بهش احترام بگذاریم. او خواستش این بوده که همیشه ملتش در آزادی و خوشبختی زندگی کنند.

 

جهان پهلوان تختی  - پدر طالقانی

بنابر این آگاه باشیم که بعد از پهلوان، ورزشکارانی بودند که در این مسیر قدم گذاشتند و هر کدوم سعی کردند آنچه که جهان پهلوان تختی مد نظرش بود و رسم و راهش بود ادامه بدهند این انتظار هم برای تک تک ما و در مورد تک تک ما هست که در این مسیر قدم برداریم.


شهدای (ورزشکار) مقاومت
حبیب خبیری
فروزان عبدی
هوشنگ منتظر الظهور
علاء الدین عترتی کوشالی
شهلا شهدوست
مهشید رزاقی
جواد نصیری
مجتبی مجاهدپور
صمد منتظری
پهلوان یعقوب ترابی
منیره اکبری
علیرضا فتوحی
وحید شکری پور
عباس آزموده
احمد رئوف
محمد علی علافچی
پهلوان خزعل زمانی
فریدون شعبانی
حمید رضا زنگویی
ارسلان شیخان
پهلوان حبیب هاشمی
اکبر رمضانی
ایرج ماسوری
چنگیز شریفی
حجت الله ورزش نما
مجید نظری

 


اهدای بازوبند پهلوانی مسلم اسکندر فیلابی
به مجاهدین و رزم‌آوران ارتش آزادی
و بستن آن بر بازوی مجاهد صدیق یعقوب ترابی
توسط فرمانده ارتش آزادیبخش ملی
در مهر 1380

نشریه مجاهد فوق‌العاده –مهر 1380: «خواهر مجاهد مژگان پارسایی به‌عنوان مسئول اول سازمان مجاهدین خلق ایران انتخاب شد»
تحلیف مسئول اول جدید در میان 4 مسئول اول پیشین: خواهران مجاهد فهیمه اروانی، مهوش سپری، مژگان پارسایی، بهشته شادرو، شهرزاد صدر

 

اهدای بازوبند پهلوانی مسلم اسکندر فیلابی
به مجاهدین و کوهمردان و شیر زنان ارتش آزادی

به‌نام یزدان پاک
به یاد بیست‌وسه سال پهلوانی‌ها و دلاوری‌های قهرمان نامی ایران بابک خرم‌دین و مبارزات بی‌امان این سترگ دلاور آزادیخواه ایران با بیگانگان متجاوز،‌ و با پیروی از تمامی جوانمردان، عیاران و پهلوانان تاریخ چند هزارساله میهنم، که همواره یار مظلوم و دشمن ظالم بوده‌اند، بازوبند پهلوانیم را که نماد جوانمردی، پاکی و پاک‌دامنی و شجاعت و شهامت، تواضع و فروتنی، میهن‌پرستی و مردم‌دوستی است و به خواست هورمزد توانا دست هیچ دیکتاتوری آن را لمس نکرده است؛ و به‌عنوان بزرگ‌ترین افتخار دوران ورزشیم از مردم ایران دریافت کرده‌ام، به‌پاس بیست‌وسه سال نبرد بی‌امان دلاوران و پهلوانان واقعی میهنم با خون‌آشام‌ترین دیکتاتوری تاریخ ایران، ایلغار خمینی به شیر زنان و رادمردان مجاهد خلق و ارتش آزادیبخش ملی ایران به‌مثابه قهرمانان ملی و مبارزان آزادیخواه و استقلال‌طلب ایران تقدیم می‌کنم. امیدوارم با تقدیم این هدیه که در حقیقت به آن پهلوانان فداکار متعلق است، به مادران، پدران و تمامی خانواده‌های شهدای مجاهدین و مبارزین آزادی و استقلال ایران و رهبری مقاومت پاسخ کوچکی داده باشم،‌ پاسخی مثبت به قهرمانی‌ها، پهلوانی‌ها، ازخودگذشتگی‌ها، شجاعت‌ها، پاکی و پاک‌دامنی‌ها و صدق و صفای رشیدترین فرزندان میهنم. با امید به این‌که آیندگان نیز به هیچ دیکتاتوری مجال تاخت‌وتاز ندهند.
با احترام و تعظیم به‌تمامی آزادیخواهان میهنم و مبارزان ارتش آزادیبخش ملی ایران
مسلم اسکندرفیلابی- تیرماه 1380

اهدای بازوبند پهلوان فیلابی
به پهلوان ارتش آزادیبخش یعقوب ترابی
مهر 1380

در آغاز سی تن از ورزشکاران و قهرمانان ورزشی ارتش آزادیبخش که ملی‌پوشان فوتبال ایران حسن نایب آقا و عباس نوین روزگار پیشاپیش آن‌ها بودند، همراه با ابوالقاسم رضایی، معاون دبیرخانه شورای ملی مقاومت که از سوی پهلوان فیلابی، مسئول کمیسیون ورزش شورا، بازوبند اهدایی را همراه آورده بود، با دسته‌های گل به روی صحنه آمدند.
مسئول شورا و فرمانده کل ارتش آزادیبخش ابتدا نامه ارسالی پهلوان فیلابی را قرائت کرد و سپس خواهان پخش فیلم و سخنان پهلوان در اجلاس اخیر شورا در مورد اهدای بازوبند گردید.
برادر مسعود: توضیحات رو از خود پهلوان بشنویم که بهتر و گویاتر می‌گوید این افسانه را.
اشک پهلوان و سخنان صمیمانه‌اش که از دل برمی‌خاست، احساسات همه حاضران را برانگیخت.
پهلوان فیلابی در سخنان خود ازجمله گفت:

مسلم اسکندر فیلابی ـ اجلاس شورای ملی مقاومت 1380:
«وقتی‌که مردم ایران مرا به‌عنوان پهلوان صدا کردند، پهلوانی برای من معنی و مفهوم دیگری داشت. بردوباخت در کشتی نبود، خدمت به مردم بود. آزادی مردم بود، گرفتن دست ناتوان بود، کوبیدن بر سر ظالم و بقیه چیزهایی که شما در طول تاریخ شنیده‌اید و جوانمردان و ورزشکاران این کار را کرده‌اند. همیشه دلمان می‌خواست طرف آن‌ها برویم و از آن‌ها تأسی بجوییم. مردم ایران محبت کردند و ما را پهلوان صدا کردند، که شما هم تکرارمی‌کنید. ولی ازنظر من پهلوان آن شیرزنی است که اسلحه به‌دست می‌گیرد و با ظالم می‌جنگد. ازنظر من پهلوان آن ابرمردی است که، زمانی که بسیاری می‌روند زیر قبای آخوند جنایتکار، او بهش خمپاره می‌زند. پهلوان آن‌کسی است که می‌رود جلادترین مرد را در داخل تهران می‌کشد. مردم ایران به‌من بازوبندی را تقدیم کردند. من این بازوبند را، که خوشبختانه دست هیچ دیکتاتوری آن را لمس نکرده…امروز به یاد 23 سال مبارزات بی‌امان بابک خرم‌دین، قهرمان دلاور ایران، که با جانیان و متجاوزین جنایتکار مبارزه کرد، این بازوبند را به‌تمامی رزمندگان، شیر زنان و ابرمردان میهنم تقدیم می‌کنم،
یعنی پهلوانان واقعی میهنم، که در این 23 سال گذشته، مبارزه کردند با جنایتکارترین رژیم، یعنی ایلغار خمینی.
امیدوارم تمامی مادران، خواهران، و برادران شهدا، رزمندگان دلیر ارتش آزادی‌بخش و رهبری مقاومت، این هدیه را از طرف من و باخانم مشکین فام، همسرم، که مرا به‌این کار تشویق کرد، یعنی از خانواده ما بپذیرند. ما چیزی غیرازاین نداریم.»

رهبر مقاومت در این مراسم بازوبند اهدایی پهلوان فیلابی به رزمندگان ارتش آزادیبخش ملی ایران را بر بازوی پهلوان یعقوب به‌عنوان پهلوان و جنگاوری در صفوف ارتش آزادی بست

برادر مسعود:
از ملی‌پوش‌ها به‌ویژه برادران مجاهدمون حسن نایب آقا، عباس نوین روزگار و بقیه ورزشکاران و پهلوانان ارتش آزادی خواهش می‌کنیم که بازوبند پهلوان فیلابی را به اینجا بیاورند. (کف زدن جمعیت)
بر روی آن نوشته است ” الملک لالله و من یتوکل علی الله و هو حسبه ” (کف زدن جمعیت)، یعقوب بیا اینجا، صبر کن، تو یک افسر و جنگاور ارتش آزادیبخشی، به به،

این بازو بند پهلوانی که از ارزنده‌ترین هدیه‌های موزه ارتش آزادی بود، در بحبوحه جنگ و بمباران‌های اشرف به دستور فرمانده ارتش آزادیبخش برای اینکه محفوظ بماند به پاریس انتقال یافت

در خاتمه مراسم، برادر مجاهد مسعود رجوی گفت:
جای آن دارد که از قهرمانان ورزشی دیگری که جایشان در اینجا خالی است، نام ببریم.
به‌خصوص منظورم قهرمان کشتی جهان محمد قربانی و ملی‌پوشان فوتبال اصغر ادیبی و بهرام مودت و همین‌طور منوچهر ارسطوپور است که همگی از اعضای شورای ملی مقاومت ایران و در سلک رزم‌آوران و پهلوانان و ورزشکاران ارتش آزادیبخش هستند.
 آن‌ها و بسیاری دیگر از رادمردان ورزشی میهنمان، در سالهای گذشته مدالهای قهرمانی خودشان را به مجاهدین و ارتش آزادیبخش هدیه کردند.
می‌دانید که محمد قربانی در چندین جام جهانی مدال قهرمانی برای ایران به ارمغان آورد و دست‌آخر هم ازآنجاکه به خواستهای رژیم شاه تن نداد،‌ مورد غضب قرار گرفت. حقاً که امروز جای پهلوان فیلابی و قربانی و همه این قهرمانان در اینجا خالی است.


برادر مسعود:
در موزه مقاومت و ارتش آزادیبخش بسیاری از این مدالها گردآوری شده که بخشی از تاریخچه مقاومت و ارتش آزادی رو تشکیل میده
 خوشا که این پهلوان‌ها و ملی‌پوش‌ها با جوانمردی و عیاری تمام جایگاه و ارزش مجاهدت و رزم‌آوری در ارتش آزادیبخش ملی برای آزادی خلق و وطنشان را شناخته و ادا و حرمت آن را به‌جای آوردند. سلام و درود بر همه آن‌ها که بدین‌وسیله بالاترین رسم جوانمردی را با اهدای همه‌چیزشان، که در حقیقت همین دستاوردها و مدال‌های پهلوانی و قهرمانی است، این‌رو به‌جا آوردند.
 یاد حبیب حبیب شهید، کاپیتان حبیب خبیری، که حالا جایش رو کاپیتان‌های ارتش آزادیبخش پرکرده‌اند، و بسیاری دیگر از مجاهدان شهید خالی بلکه باید بگویم که و آنچه مریم گفت قطعاً و قطعاً پر.

سپس از مدال‌های اهدایی قهرمانان ورزشی که به‌عنوان بخشی از تاریخچه مقاومت و ارتش آزادی در کنار شمع‌های تولد سازمان مجاهدین به نحو زیبایی چیده شده بود، بازدید به عمل آمد.
در این هنگام حسن نایب آقا، از سوی همه ورزشکاران طی سخنانی گفت:

سخنان حسن نایب آقا
شما اشاره کردید به حبیب و خواهر تهمینه هم اشاره کردند که همه شهیدان ما از بنیان‌گذاران عزیز و گرامی محمد حنیف و بقیه و همچنین موسی و اشرف و همه اینجا شاهد وزنده هستند واقعیتش الان فکر می‌کنم احساس همه ما هست حبیب شهید بگیریم تا خواهر مجاهدمون خواهر گرانقدر مجاهدمون فروزان عبدی که در سال ۶۷ توسط لاجوردی جنایتکار در قتل‌عام‌ها اعدام شد، و همچنین پهلوان هوشنگ منتظرالظهور قهرمان ملی ایران در بازی‌های المپیک ۱۹۷۶، ذکر پهلوانی‌ها و قهرمانی‌ها و رشادت‌های واقعاً مجاهد گونه‌اش و شهادتش مو بر اندام خود من و همه بچه‌ها فکر می‌کنم راست می‌کند و هم‌چنین مهشید رزاقی قهرمان تیم ملی امید ایران، علاء کوشالی که مادرش و بقیه اعضای خانواده‌اش هم در ردیف ارتش آزادیبخش و خانواده شهدا هستند، فی‌الواقع همه این شهدای گران‌قدر روحشان در اینجا حاضرِ که واقعاً جای تبریک داره به خواهر مژگان از جانب همه شون بخصوص. به خاطر این‌که الان مجاهدین در خواهر مژگان سمبلیزه میشن و خواهر مژگان کسیه که انشاءالله اون آرمان حبیب، آرمان مهشید، آرمان خواهر فروزان، آرمان هوشنگ و حمید، حبیب هاشمی خواه، پهلوان خزعل، وحید شکری و همه قهرمانان ارتش آزادیبخش که تو راه رهایی و آزادی ایران جان باختند و فدا کردند واقعاً سمبلیزه میکنه و انشاء الله که به زودی آرمانشون رو محقق خواهد کرد.

در پایان حسن نایب آقا افزود: وقتی شما از حبیب صحبت می‌کردید، یاد خاطره‌ای از او افتادم. یک روز قبل از دستگیری خیلی برانگیخته و مصمم و سرشار بود و در صحبتی که با حبیب داشتم با تأکید و قاطعیت می‌گفت که برادر مسعود به ایران خواهد آمد.
حقاً که همهٌ شهیدان در این روز مقدس در این جا حاضر و ناظر هستند