الف شفیق: منکوب و دم بریده، در انقلاب مائید و خانه دیو

منکوب و دم بریده، در انقلاب مائید

ای جانیان مفلوک
رنج  و عذاب مائید
چل سال رفت و
هرشب، کابوس
خواب مائید
با آیه های شیطان،
شلاق و دار و زندان
در خانه کوچه میدان
بهر مجاب مائید
بر سلطنت نشستید
با صد دروغ  و نیرنگ
نه در مرام مائید
نه انتخاب مائید
غرق اید در جهنم
فکر بهشت مائید؟
خود ذات هر پلیدی
فکر ثواب مائید
ای کرم های خاکی
ای فضله های ناپاک
باشید تا ببینید،
فردا سپیده سر زد
منکوب  و دم بریده
در انقلاب مائید

+++++


خانه دیو

خانه دیو کجاست؟
در شلوغی خیابان جنوبی بود
پرسید جوان
و نگاه ها همگی رو به شمال
جمعیت یکسره فریاد کشیدند
ببین،
خانه دیو آنجاست
نام او هم عظماست
شیشه عمرش در مشت شماست
بزنیدش بر سنگ
تا که آزاد شود شهر شما
از این ننگ
ننگ این دیکتاتور
روی به مرگ