کار ما شیاد رسوا کردن است
ای که کارت خون مردم خوردن است
ای که دائم از کلاه شعبده
حرفهات ماری برون آوردن است
کار ما در پیش چشم مردمان
چهرهی کلاش عریان کردن است
ای دمل! که کار تو دائم ز خود
چرک بر پیرامنت پاشاندن است
کار ما جراحی زخم کهن
تیغ ما کارش دمل ترکاندن است
خوب میرقصاندت دستان شیخ
از چراغ خود که دائم روشن است
لیک ما سنگیم! سنگ بت شکن
وان چراغ جادوی اهریمن است
کار ما جاروی خاک از سوسکهاست
کار ما از خاک گل پروردن است
تیغ تیز و تهمت بی حد ببار
که خوراک این تبار و این تن است
آنچه از چنگ شما بیرون شده ست
سرنوشت ملت و این میهن است
۱۶ اسفند ۱۴۰۱