جمشید پیمان،۰۲ ـ ۰۴ ـ ۲۰۲۱
«پیشنوشتار: پیوند من با مجاهدین خلق ایران و شورای ملی مقاومت اکنون سی ساله شده است.
باز پخش این مقاله برای خودم ضروری و برای مخاطبانم، یک یادآوری ضروری است! اوضاع و احوال و شرائط امروز ایجاب میکند که من بگویم و صریح بگویم چه میخواهم و چرا با مجاهدین و شورای ملّی مقاومت میخواهم! از دیدار کنندگان صمیمانه خواهش میکنم نقطه نظرهای من در این مقاله را با دقت بخوانند! زیر دانستن آنها برای کسانی که میخواهند با من رابطه داشته باشند یا پیوندشان را محکم تر کنند، بسیار مفید است! با سپاس و احترام شایسته!»
یک ـــ با ” مجاهدین خلق ایران” همراه شدن سخت است! با مجاهدین ماندن بسیار دشوار است! با مجاهدین بر ضد جمهوری اسلامی پیکار کردن، اراده ای پولادین، دلی دریایی و بردباری ورای تاب و طاقت صبورانی می خواهد که در افسانه ها خوانده و شنیده ایم. اما و امّا ؛ هرکس پای در این راه و با این شرط ها می گذارد، می تواند ادعا کند که تا به آخر با مجاهدین می ماند. ولی تنها راه اثبات ادعا، فقط و فقط تا به آخر ماندنش است!
دو ـــ مبارزه ی همراه با مجاهدین، ضد هیولای آدمی خواری به اسم جمهوری اسلامی ، کار آسانی نیست و کار هرکسی هم نیست. اما اگر کسی از روی تفکر و تحقیق و تجربه، این راه را برگزیند و در اتخاذ تصمیمش جز آگاهی و اراده ی خودش هیچکس و هیچ چیزی نقش نداشته باشد، لحظه لحظه این همراهی و مبارزه سرشار از شیرینی و افتخار می شود.
سه ـــ من برای پیکار با جمهوری اسلامی، پیش از پیوستن به این مقاومت سالها با زنده یاد دکتر شاپور بختیار بودم. نزدیک به بیست و نه سال پیش، ضمن حفظ احترامم به بختیار و به نیکی یاد کردن از او، بنا به عللی نتوانستم ادامه دهم. به مبارزه فردی اعتقاد نداشتم و به همین دلیل میخواستم برای تحقق هدفم که سرنگونی حاکمیت آخوندی بود با کسانی همراه شوم که یا هماندیشه با من باشند یا هدف و راه و شیوه ی مورد نظرم را بطور حداکثری در هدف، راه و شیوه کار آنها ببینم!
چهار ـــ بر این پایه پس از حدود دوسال مطالعه روی برنامه و کار گروههای مختلف اپوزیسیون از جمهوری خواه تا مشروطه خواه، از کمونیست تا خدا پرست ووو، در حد توان و امکانم، سرانجام خودم، آگاهانه و با اراده ی صد درصد خودم، به شورای ملی مقاومت پیوستم و نیروی محوری آن را که مجاهدین خلق ایران هستند، صادق ترین نیروی حاضر در صحنه ی پیکار برای سرنگونی جمهوری اسلامی شناختم. این نیروی معتقد و متکی به ایدئولوژی اسلامی ( با تفسیر و تعبیر و تبیینی که از اسلام ارائه می کنند) را یکی از جدیترین و بهتر است بگویم جدیترین نیروی مؤثر در پیکار با جمهوری اسلامی دیدم که هم در تئوری و هم در عمل خواستار یک “جمهوری دموکراتیک” برای آینده ایران و پس از سرنگونی حاکمیت کنونی است!
پنج ـــ برای من جمهوری با صفت دموکراتیک ویژگی هایی دارد که آنها را در اساسنامه، برنامه و طرح های شورا، طرح جبهه ی همبستگی ملی و برنامه ی ده ماده ای پیشنهادی خانم مریم رجوی، رئیس جمهور برگزیده مقاومت برای دوران گذار از جمهوری اسلامی، متبلور شده یافته ام! با توجه به این برنامه ها، من ” جمهوری دموکراتیک” را در شش ویژگی و بطور خلاصه برای خودم به این صورت تنظیم و تبیین کرده ام:
۱ ـــ مبتنی بر اراده و تصمیم همهی شهروندان کشور است.
این اراده و تصمیم در همه ی انتخاب ها و رفراندم های پیش بینی شده در قانون اساسی اِعمال می شود! با این توضیح که شرط حداقل و حداکثر سن شهروند تصمیم گیرنده، در قانون اساسی کشور مشخص می شود. برای مثال: ” شهروندان با داشتن شانزده سال تمام می توانند برای انتخاب رئیس جمهوری ، رای بدهند”!
۲ ـــ همه ی شهروندان جامعه با تصریح قانون ، حقوق شهروندی مدنی و سیاسی برابر دارند.براین پایه، میان شهروندان هیچگونه تبعیض و تمایزجنسی، دینی،ایدئولوژیک، قومی، فرهنگی و جغرافیایی نیست!
۳ ـــ کلیه مقامها و مسئولیتهایی که در چارچوب حوزه ی حاکمیتی تعریف میشوند( دارندگان جایگاه های اصلی تصمیم گیری در بخش اجرایی، قانونگذاری و داوری( قضایی) انتخابی هستند. و هر شهروند علیالاصول می تواند به داوطلبان احراز این مقام ها رای بدهد و یا خود داوطلب آحراز آنها شود! مدت ماندن در این مقام ها، محدودیت زمانی دارند. برای مثال: ” مدت ریاست جمهوری چهار سال و حداکثر دو دوره چهارساله “! به این ترتیب هیچ شهروندی نه دارای مقام و مسؤلیت تمام عمر است و نه مقامی به صورت موروثی به کسی می رسد!
۴ ـــ در یک جمهوری دموکراتیک، همه ی آزادی ها و حقوق انسانی مندرج در اعلامیه جهانی حقوق بشر، با پشتوانه ی قانونی و تصریح در قانون اساسی، لحاظ و مراعات می شود!
۵ ـــ از آنجا که منشاء قانون و حاکمیت در جامعه ، مردم هستند، کلیه قوانین برای اعمال این حاکمیت ، خاستگاه مردمی و زمینی دارد و با اراده اکثریت، تصویب و اجرا می شوند!
۶ ـــ در یک جمهوری دموکراتیک، اراده و رای اکثریت نمی تواند ناقض همه یا بخشی از حقوق برابر و قانونی شهروندی باشد!
باری، امروز و در بیست و هفتمین سال همدلی و همراهیام با مجاهدین و مقاومت، بر پیمانی که برای این همدلی و همراهی، پیش از هرکس با خودم بستهام استوارم .
برای انتخابم به خودم افتخار می کنم و می بالم. انتخابم را برای خودم همچنین یک پیروزی شخصی نیز محسوب می کنم.
من تحصیل دانشگاهیام برای دوره ی دکتری را نیمه تمام رها کردم. علت هایش یکسره خصوصی بوده اند. اما بیاغراق می گویم که در دانشکدهی این مقاومت بیش از یک دکتر متخصص در علوم سیاسی و تاریخ، دانش و معرفت گرفتهام.
بزرگ ترین دستاورد برای من، در این راه روشن این بوده است که از فراز و نشیبها نهراسم، پیروزی ها را نردبان فراتر رفتن کنم و شکست ها را چراغ برای پیش گیری از اشتباه و خطا.
در بیست و هفت سالگی اینهمه همدلی و همراهی با مقاومت سرفراز ایران. به خودم صمیمانه تبریک میگویم و آرزویم این است که تا آخر در این کاروان شرف و مردمی بمانم!