تازه ترین سخنان خامنه ای کودک کش در جمع کارگزاران و متولیان حکومت به یقین ترجمان اعتراف به شکست مهندسی وی برای بروی کار آورن آخوند جلاد ابراهیم رئیسی می باشد.
وی که به خیال باطل براین اوهام بسر میبرد که گوئیا با یکدست نمودن رژیم آخوندی و قبضه کل قدرت، النهایه بر مجموعه ابربحران های حکومت فائق خواهد آمد، اکنون با گذشت کمتر از یک سال ناچار به اذعان برای شکست ها، بویژه شکست سیاستهای « اقتصادی، تولیدی و مالی» از سوی دولت نحس سیزدهم گردیده است.
خامنه ای درمانده در این رابطه میگوید: «اقتصاد اولین مسئله کشور است. مهمترین مسئله کشور است؛ مسئله معیشت مردم است». وی سپس میافزاید: « سالهای متعدد، پشت سر هم، تورم بالا. خب؛ این روی نظام توزیع درآمدها در کشور اثر می گذارد. توزیع درآمدهای کشور را ناموزون میکند، یک عدهای محروم می مانند یک عدهای هم حالا از طرق مختلفی جیبهایشان پر میشود». ( سایت حکومتی انتخاب ۱۵ فرودین ۱۴۰۲)
واقعیت در لابلای این جملات آن است که اساس و پایه برای اقتصاد بشدت ضربه خورده کشور، همان سیاستهای مخرب از سوی بیت خامنهای میباشد. راه اندازی « ملغمهای» بنام اقتصاد مقاومتی اکنون تبعات مخرب خود را بر زیربناهای تولیدی برجا گذاشته است.
ابعاد این وضعیت که در منطق خود به بروز رکود تولیدی و رشد شدید بیکاری راه برده ، بحدی است که وی اکنون ناچار به « ریل عوض کردن » گردیده و بدین سان خواستار « مشارکت سرمایه گذاران » بویژه « بخش غیردولتی و خارجی» در اقتصاد کشور گردیده است.
به یقین طرف حساب اصلی وی نه سرمایه گذاران ملی و آن دسته که بدلیل فشارها و نبود چشم انداز ناچار به ترک کشور گردیده ، می باشد، بلکه عجز و التماس ها بسوی « عربستان » و یا کشورهای دوست و شرکای تجاری مانند « چین و یا روسیه » است.
خامنه ای در ادامه به این واقعیت اینگونه اعتراف کرده است: « ما حالا دنبال سرمایهگذاری خارجی هم هستیم؛ به خارجیها میگوییم بیایند سرمایهگذاری کنند، هر کسی که می تواند مایل است بیاید سرمایهگذاری کند، او هم سود میبرد، ما هم سود می بریم».
بدین سان مشخص می شود که اولا دولت آخوند رئیسی به چه میزان در راهگشایی اقتصادی و ترمیم تمامی خرابی ها با شکست سنگین روبرو گردیده و در ثانی در نبود هرگونه پایگاه اجتماعی در داخل کشور، این حاکم مستبد و وطن فروش طرحی بجز « تاراج » آخرین تتمه های کشور به بیگانگان راهکار دیگری در پیش رو ندارد.
دراین راستا نیز بهعنوان نمونه باید به فروش و واگذاری بنادر استراتژیک کشور، راه های مواصلاتی ، آبی و یا خلیج فارس، پایگاه های نظامی و بطور کلی به وابستگی شدید نظام آخوندی به اقتصاد در شرق و آسیای میانه اشاره نمود.
خامنه ای طلسم شکسته همچنین به دو شکست دیگر برای دولت دست پروده خود اذعان نموده است. نخست وجود ابر بحرانی بنام تورم که اکنون شیرازههای اقتصاد کشور را « درب و داغان » نموده و دیگری وجود « فساد» در دوایر و ارگان های حاکمیت.
وی ضمن زدن « سیخ » به آخوند رئیسی و شکست وی برای تحقق مبارزه با « فساد» و « اختلاس» ، از آن تنها با عناوینی مانند « شعارهای رئیس جمهور محترم در دوران انتخابات» یاد کرده و می افزاید: « مبارزه با فساد که در شعارهای رئیس جمهور محترم در دوران انتخابات و بعد از انتخابات هم وجود داشته، همه ما هم به این معتقدیم واقعاً. مبارزه با فساد کار لازمی است. البته کار بسیار دشواری است».
این اعترافات ناخواسته ، به یقین ریشه در همان واقعیت های کف خیابان و شعار قیام آفرینان مبنی بر « یک اختلاس کم بشه ، مشکل ما حل میشه » دارند.
برای مطالعه سایر مطالب گزیده ها اینـجـا را کلیک کنید