سخنرانیهای
سفیر یوآخیم روکر رئیس شورای حقوقبشر مللمتحد (۲۰۱۵)
سفیر آلمان در این شورا (۲۰۱۶)
کنت لوییس وکیل مجاهدین
کنت لوییس وکیل مجاهدین
تحقیقات ارائهشده در دادگاه حوزة استکهلم که ۹۲روز بهطول انجامید
شامل بیش از ۱۱۰۰۰صفحه، از جمله کتابهای اسامی اعدام شدگان در سال۱۳۶۷
و کتابهایی است که توسط اعضای سازمان مجاهدین در اشرف نوشته شده است
فتوای خمینی بهطور معمول باید یک عقیدة مذهبی باشد
اما این یک فرمان بود که میگوید
هر کسی که در زندانها بهسازمان مجاهدین خلق ایران وفادار بماند اعدام میشود
مدارک ارائهشده در این دادگاه کاملاً کافی است
تا بتوانیم خامنهای، ابراهیم رئیسی و نیری
و همة کسانی که در این قتل عام دست دارند را محاکمه کنیم
کنت لوئیس - وکیل مجاهدین:
برادران و خواهران، رزمندگان مقاومت میدانند که منظور من چیست وقتی که میگویم برادران و خواهران و همچنین میگویم خانمها و آقایان، برادران و خواهران، آنهایی هستند که هر روز از صبح تا شب با این رژیم میجنگند و من شاهد آن بودهام. این افتخار و امتیاز را داشتهام که شورای ملی مقاومت و سازمان مجاهدین را در این دادگاه نمایندگی کنم. میتوانم اضافه کنم که همچنین بهعنوان یک وکیل از سال۲۰۰۴ آنها را نمایندگی کرده و سعی کردهام کمکشان کنم وقتی که بهاشرف۱ رفتم .
بخشی از تیمی بودم که باعث شد اتحادیة اروپا آنها را از لیست تروریستی خارج کند و اکنون، سرانجام، یک محاکمة تاریخی در دادگاه سوئد داشتهایم که در آن یکی از عاملان قتلعام۱۳۶۷ محاکمه شده و دادگاه آن هنوز ادامه دارد. آخرین سخنران دربارة تشکیل کمیسیون حقیقتیاب توسط سازمان ملل صحبت کرد. این ایدة بدی نیست. میتوانم بهشما بگویم که تحقیقات ارائهشده در دادگاه حوزة استکهلم بهترین کمیسیون حقیقتیابی بوده که میتوانستید تصور کنید. در این محاکمه که ۹۲روز در دادگاه منطقهیی بهطول انجامید، تحقیقاتی شامل بیش از ۱۱۰۰۰صفحه، از جمله شامل کتابهایی است که خانم رجوی تصاویری از آنها را نشان داده و از آنها صحبت کرده است. این کتاب ها اسامی قربانیان مجاهدین بود که در سال۱۳۶۷ اعدام شدند. اینها بخشی از پروندة دادگاه حوزة استکهلم است. اسنادی که توسط JVMI (بنیاد عدالت برای قربانیان قتلعام۶۷) مهیا شد، اسناد فوق العادهیی است. همچنین در پروندة دادگاه حوزة استکهلم ثبت شده و البته کتابهایی که توسط اعضای سازمان مجاهدین در اشرف نوشته شده در پروندة این دادگاه وجود دارد که نه تنها بهاین فرد حقیر حمید نوری اشاره میکند، بلکه بهشخص رئیسی و خامنهای اشاره میکنند که در آن زمان رئیسجمهور (رژیم) ایران بود و مسئولیت مشترک رئیسی و نیری و بقیة اسامی را که خواهید دید نشان میدهد. JVMI عنوان کرد که آنها ۷۰نفر را شناسایی کردهاند. مطمئنم که میتوانیم لیست بلندتری از این افراد را پیدا کنیم. شما قبلاً در مورد فتوای خمینی و معنای آن شنیدهاید. یک فتوا بهطور معمول باید یک عقیدة مذهبی باشد. اما این یک دستور بود. بهبیان دیگر یک حکم که در دادگاه منطقهیی روی آن بحث کردیم. اما بسیار خب، مهم نیست فتوای ولیفقیه که تبدیل بهیک فرمان میشود. این فقط یک نظر نیست؛ و حالا این فرمان چه میگوید؟ هر کسی که بهسازمان مجاهدین خلق ایران وفادار بماند و در زندانهای ما باشد اعدام میشود. خیلی ساده. و شخصی هم از خاطرات منتظری نقل کرد که خیلی دیرتر بهدست ما رسید، از نامهیی که وی برای خمینی فرستاده بود نقل کرد که منظورت چیست؟ آیا نباید نوعی روند قضایی واقعی داشته باشیم؟ در مورد افرادی که ۱۵سال حبس دریافت کردهاند چهطور؟ آیا قرار است بهطور ناگهانی بهاعدام محکوم شوند؟ و او فقط گفت، همه را بکشید، جواب این بود. این اطلاعاتی بود که ما در دادگاه حوزة استکهلم داشتهایم و این بهتر از هرگونه اطلاعاتی است که هر هیأت حقیقتیابی بتواند پیدا کند. زیرا ما ۳۴شاکی نیز داشتیم که شهادت دادند. دادگاه بهدورس در آلبانی نقل مکان کرد تا بتواند بهشواهد کاملاً تعیینکننده و ارائهشده توسط اعضای مجاهدین گوش فرا بدهد که از قتلعام جان سالم بهدر برده بودند و در اشرف۳ زندگی میکردند. بهمدت دو هفته کل دادگاه منطقهیی، هفت، هشت نفر بهاضافة مترجمان و بقیة آنها بهآلبانی منتقل شد. این یک عملیات بسیار بزرگ بود. میدانید، در جایی عنوان شده که من نمایندة ۱۰شاکی در میان شاکیان هستم. این کاملاً درست است. بهطور رسمی، من فقط ۱۰نفر را نمایندگی میکنم. اما در واقعیت، من نمایندة کل این جنبش هستم و بگذارید بهشما بگویم که این جنبش در جریان این محاکمه چه اقداماتی انجام داد. شما موکل منرا دیدید که در اشرف۳ در موزة فوقالعادهیی قدم میزند که ساخته بودند و بازتولید راهروی مرگ در زندان گوهردشت است. اما فقط این کار را نکردند، بلکه یک فیلم از آن ساختند تا دادگاه بتواند بفهمد که آنجا چه شکلی بوده است و ما آن فیلم را در دادگاه نمایش دادیم و آنها از دیدن آن بسیار خوشحال شدند. اما این هنوز کافی نبود. سپس موکلین من چه کردند؟ یک ماکت از کل زندان گوهردشت ساختند که در زمانی که در آلبانی بودیم آنرا بهدادگاه نشان دادیم و آنها از ما خواستند، لطفاً آن را بهاستکهلم منتقل کنید تا وقتی هر کس شهادت میدهد، بتواند بهسراغ ماکتی برود که مجاهدین ساختهاند تا بفهمیم آنها کجای زندان بودند. این یک تلاش باورنکردنی بود که توسط موکلین من در اشرف۳ انجام شد تا این محاکمه آنطور که باید بهموفقیت برسد. همچنین باید درک کنیم که رژیم نسبت بهآن منفعل نبوده است. خیلی عجیب است زیرا قبل از اینکه رئیسی بهعنوان رئیسجمهور گزینش شود، نسبت بهاین قضیه ساکت بودند. ما واقعاً نمیدانیم چرا، بهمحض اینکه رئیسی روی کار آمد، میدانست که در این دادگاه هر روز مدارکی ارائه میشود که نه تنها او، بلکه مشمول کل رژیم میشود و در نتیجه متوجه خواهید شد که چرا مطبوعات (رژیم) ایران بیش از پیش عصبی شدهاند . از روی شواهدی که شنیدهایم، میدانیم که شکنجه چیست و بهموزة اشرف۳ بروید و تصویر واضحی از شکنجة واقعی را خواهید دید. ولی کسی بهاین فرد دست هم نزده است. اما ممکن است بعضی وقتها چایش را بهموقع دریافت نکرده باشد و نتوانسته عینک جدیدی بخرد. این هم خیلی ریاکارانه است که ادعا میکنند او محاکمة عادلانهیی ندارد. او در محاکمة عادلانة خودش بیش از پنج روز شهادت داد. در دادگاه اول دو وکیل داشت. در دادگاه تجدیدنظر دو وکیل جدید داشت. پنج روز؛ در حالی که افرادی که جلوی هیأت اعدام رفتند پنج دقیقه وقت داشتند و حالا ادعا میکنند که او در دادگاه سوئد عدالت ندارد. اکنون، این محاکمه، همانطور که همه گفتهاند، فقط یک واقعة تاریخی نیست، بلکه یک گام بهجلو برای تحققبخشیدن به چیزی است که روی دیوار آنجا نوشته شده است: سران رژیم آخوندی را محاکمه کنید. مدارک ارائهشده در این دادگاه کاملاً کافی است تا بتوانیم ابراهیم رئیسی، نیری، خامنهای، همة آنها و ۷۰نفری را که JVMI اسامیشان را در اختیار دارد، محاکمه کنیم، زیرا اینها کسانی بودند که دیده شدند و میدانستند چه اتفاقی دارد میافتد. مدارک ارائه شدند و ما میدانیم که نه فقط حمید نوری مجرم است، بلکه میدانیم که همة این سران مجرم هستند و امیدواریم روزی برسد که بتوانیم از این مدارک علیه آنها استفاده کنیم. متشکرم.
مجری:
خانمها و آقایان همانطور که میدونید دادگاه سوئد به شهر دورس در آلبانی منتقل شد برای چند هفته در سالهای اخیر برای مصاحبه با ساکنین شهر اشرف ۳ که بسیاری از آنها از بازماندگان این قتل عام بودند و اکنون مفتخرم که به شما معرفی بکنم سه شخص شجاع رو که زندانی سیاسی سابق بودند و به شما تجربیات دست اولی رو در رابطه با وقایع تابستان داغ ۶۷ اکنون از آقای مجید صاحب جمع خواهیم شنید.
مجید صاحب جمع:
من مجید صاحب جمع هستم بهدلیل هواداری از سازمان مجاهدین خلق ایران در سال۱۳۶۱ دستگیر شدم و در دادگاهی به ریاست حسینعلی نیری در یک دادگاه سه دقیقهای به ۱۲سال زندان محکوم شدم چند سال بعد بهخاطر خاکسپاری پدرم به مرخصی رفتم پس از برگشت از مرخصی یک اتهام جدید به من داده شد و او نهم جذب یک دانشجو برای سازمان مجاهدین خلق بود برای این اتهام من به اعدام محکوم شدم بههرحال پس از مدتی به حبس ابد محکوم شدم و خلاصه ۱۷سال در زندانهای قزلحصار، گوهردشت، اوین و کمیته مشترک سپری کردم که در سال۱۳۷۸ همه از زندان آزاد شدم در این فرصت کوتاه میخوام به یک قعطهای از قتلعام زندانیان سیاسی در سال۱۳۶۷ و یک روزی که در راهروی مرگ بودم اشاره کنم.
ما در اون روز در ۱۵مرداد از بندها به بیرون کشیده شدیم به وسیله همین ناصریان و آمدیم به این راهرو که بعداً راهروی مرگ گفته شد بسیاری از دوستان من هواداران سازمان مجاهدین خلق اتهامشون پخش اعلامیه، تراکت، شرکت در تظاهرات و میتینگها بودن بنابراین بسیاری از اینها حکمشون تموم شده بود ولی بهخاطر اینکه سازمان مطبوعشون رو محکوم نمیکردند در زندان مونده بودند و بهاصطلاح ملی کش بودند و یا بخشی از اونها هم در آستانه آزادی بودند بههرحال ما نمیدونستیم چه اتفاقی میخواد بیافته ولی همه منتظر بودیم که یک اتفاق بزرگی بیافته چون وضعیتی که ما رو از بندها به این راهرو منتقل کردند وضعیت ناشناختهای بود خیلی از ماها حتی با دمپایی و بدون کفش ما رو از بندها کشیدند بیرون و بهسرعت ما رو به اینجا منتقل کردند.
خب، قسمت دیگهای از این ماجرا وقتی است که ما از راهروی مرگ به هیأت مرگ منتقل شدیم ناصریان من رو و سایرین رو به این محل آورد.
در این هیأت من افراد رو میشناختم خب شوشتری بود نیری بود که قاضی دادگاه خودم بود اشراقی بود و رئیسی.
این هیأت تشخیص میداد که زندانیان مجاهد زنده بمونند یا اعدام بشن یک سؤال پس از احراز هویت تعیینکننده بود، اتهامت چیست؟
وقتی که از من سؤال کردند اتهامت چیست من گفتم هواداری، اشراقی گفتش که این از گروههای منافقین هست بنابراین ناصریان من رو کشید از این هیأت مرگ بیرون و من رو مجدداً منتقل کرد به راهروی مرگ.
در راهروی مرگ دوستان من که از هیأت آمده بودند لحظات آخر زندگی شون رو با هم سپری کردند با هم گفتگو میکردند، خوش و بش میکردند، خداحافظی میکردند و شوخی میکردند و حتی سرود میخوندند و میگفتن که هر کسی که زنده بود و زنده ماند نام ما رو و یاد ما رو به دیگران برساند.
یک صحنه خیلی ماندگار در زندگی من وقتی بود که با یکی از دوستانم در این راهرو مواجه شدم، ناصر منصوری کسی که از گردن فلج شده بود او از انفرادی خودش رو به بیرون پرتاب کرده بود بنابراین دیگه قدرت راه رفتن نداشت او را با برانکارد از بهداری به راهروی مرگ منتقل کردند من در اون روز در این قسمت راهروی مرگ نشسته بود درست روبهروی ناصر منصوری و با او خداحافظی کردم.
صحنه دیگر صف اعدام است، یک صف اعدام آنهایی که حکمشون رو از هیأت مرگ گرفته بودند در این صف قرار میگرفتند حمید عباسی یا حمید نوری اسامی اونها رو از دادگاه میگرفت آنها در مرکز راهرو قرار میگرفتند یک به یک اسامی شون رو صدا میکرد و اونها رو آماده رفتن به بندشون میکرد، اصطلاحی که برای بردن افراد به محل اعدام گفته میشد، برید به بندتون.
در این صف دوستان زیادی رو من از دست دادم، جمشید شریعت، ابراهیم فدایی، محمد تقی جناب زاده، هادی صابری، عابد کریم زاده، محسن محمد باقر که او هم فلج مادر زاد بود.
با اونها خداحافظی کردیم دیگه اونها رو من ندیدم اونها رفتند، به قیمت جانشون راه آزادی مردم ایران رو باز کنند و این اتاقی است که اونها وصیت نامه شون رو مینوشتند بعد از اینکه وصیت نامه رو مینوشتند اگر کسی ساعتی داشت ساعتش رو میشکوند تا به خانواده و بستگانش بگه که ما در چه ساعتی اعدام شدیم بسیاری از خانوادهها دیدند که ساعت فرزندانشون شکسته شده.
اینها کسانی بودند که در این مسیر قرار گرفتند راه آزادی ایران، وقتی که این صفها میرفتند و دوباره صفهای جدید تشکیل میشد حمید عباسی جعبه شیرینی ای میآورد و به سربازان و پاسداران و کسانی که در این جنایت دست داشتند شیرینی تقسیم میکرد و در نهایت به دیوار خودکارش رو میکشید و میگفت عاشورای مکرر مجاهدین.
سفیر یوآخیم روکر رئیس شورای حقوقبشر مللمتحد (۲۰۱۵)
باید از کمیسر عالی حقوق بشر فولکر تورک و شورای حقوقبشر بخواهیم
که یک هیأت تحقیق در رابطه با قتلعامهای۱۳۶۷ ایجاد کنند
و این بهنظر من نتیجة بسیار خوبی از جلسة امروز خواهد بود
سفیر یوآخیم روکر - رئیس شورای حقوقبشر مللمتحد (۲۰۱۵)، سفیر آلمان در این شورا (۲۰۱۶)
متشکرم. میهمانان ارجمند، خانمها و آقایان، بسیار دشوار است که بعد از این قطعهٴ بسیار، بسیار تکاندهنده صحبت کنم که سخنان یکی از قربانیان، بازماندگان بود، اما با این وجود، اجازه بدهید بگویم که من از روی اعتقاد بهاینجا آمدهام. من در حمایت خود از «بنیاد عدالت برای قربانیان قتلعام۶۷» بسیار صریح هستم. فکر میکنم آنها شایستهٴ هر گونه حمایتی هستند و فکر میکنم حضار امروز و جلسهٔ امروز، ۳۵سال پس از قتلعام۱۳۶۷، گواه آن است. فکر میکنم ما خیلی مدیون سیستم سازمانملل هستیم که در چهارچوب خاص خودش کارآیی داشته، بهویژه گزارشگران ویژه در ارتباط با ایران، زمانی که من رئیس شورای حقوقبشر سازمان ملل بودم، ما چندین گزارشگر ویژه را مأمور و جایگزین کردیم. این سیستم کارآیی دارد. همین کار را برای هیأتهای تحقیق نیز انجام دادیم و من فکر میکنم اینها ابزارهای بسیار مهمی برای جامعهٔ بینالمللی است و باید از آنها استفاده کرد. آنچه بسیار خوشحالکننده است این است که شورای حقوقبشر مللمتحد در ۲۴نوامبر۲۰۲۲، در یک اجلاس ویژه دربارهٔ وضعیت ایران، یک هیأت حقیقتیاب را برای تحقیقات حول موارد نقض حقوقبشر مطرحشده در جمهوری اسلامی مأمور کرد که مرتبط است با اعتراضاتی که از ۱۶سپتامبر۲۰۲۲ آغاز شد و من فکر میکنم این یک چیز بسیار خوب است که شورای حقوقبشر در رابطه با موارد وحشتناکی که ما شنیدهایم و تا بهامروز هم در حال وقوع است اقدام کرد. و امیدوارم این کمیسیون قادر باشد حقایق مربوط به اخبار وحشتناکی را که میشنویم پیدا کند و بتواند بهآنها رسیدگی کند. از جمله سرنوشت بسیاری از افراد که در چند روز و هفتهٔ اخیر شنیدهایم، البته الآن همهٔ ما و کسانی که امروز اینجا جمع شدهاند میدانیم، در ضمن من شنیدم که بسیاری از بازماندگان اکنون در آلبانی هستند و در این چارچوب، فکر میکنم همهٔ ما موافقیم که کافی نیست کمیسیون حقیقتیاب برای سرکوب جاری مردم از ۱۶سپتامبر۲۰۲۲ تاکنون تشکیل شده باشد، چون ما بهواقع میخواهیم ببینیم که اتفاق مشابهی در رابطه با سال۱۳۶۷ نیز رخ بدهد. هیچ راهی بهتر از این نیست که اینرا بهزبان سازمانملل بگوییم که جامعه بینالمللی میفهمد، بههمان روشی که عاصمه جهانگیر آنرا در زمان تدوین گزارشش بیان کرد و بهشورای حقوقبشر مللمتحد و مجمع عمومی اطلاع داد. او گفت و من نقلقول میکنم: بین ژوئیه و اوت۱۹۸۸، هزاران زندانی سیاسی، مرد، زن یا نوجوان طبق گزارشها بر اساس فتوای ولیفقیه وقت خمینی، اعدام شدند. طبق گزارشها، یک هیأت ۳نفره ایجاد شد با هدف تعیین اینکه چه کسی باید اعدام شود. در طول سالها، تعداد بالایی از گزارشها دربارهٔ قتلعامهای۱۳۶۷ منتشر شده است. اگر تعداد افرادی که ناپدید و اعدام شدند میتواند قابل بحث باشد، شواهد قاطع نشان میدهد که هزاران نفر بهنحوی شتابزده کشته شدند. بهتازگی برخی در بالاترین سطوح حکومت بهاین کشتارها اذعان کردهاند. خانوادههای قربانیان حق دارند حقیقت را دربارهٔ این حوادث و سرنوشت عزیزان خود بدانند، آنهم بدون خطر انتقامجویی. آنها حق جبران خسارت دارند که شامل حق یک تحقیقات مؤثر در مورد حقایق و افشای عمومی حقیقت و حق جبران خسارت میشود. پایان نقل قول.
من فکر میکنم هیچ راه بهتری برای بیان وقایع وجود ندارد و هیچ راه بهتری وجود ندارد که برای جامعهٔ بینالمللی قابل درک باشد، زیرا این زبانی است که آنها کاملاً آنرا میفهمند.
بنابراین من فکر میکنم که ما باید بهطور مشترک به درخواست خود ادامه بدهیم، همانطور که در چند ماه گذشته بهطور فشرده از جامعهٔ بینالمللی درخواست کردهایم، ولی باید همچنین از کمیسر عالی حقوقبشر فولکر تورک و شورای حقوقبشر بخواهیم که یک هیأت تحقیق در رابطه با قتلعامهای۱۳۶۷ ایجاد کنند و این بهنظر من نتیجهٔ بسیار خوبی از جلسهٔ امروز خواهد بود. بسیار از شما متشکرم، بهترین آرزوها را برایتان دارم.
ادامه دارد