بحران مسکن در رژیم درمانده آخوندی که طی سالیان اخیر به یکی از ابر بحران ها برای جامعه دردمند ایران تبدیل گردیده، اکنون چهره کریه خود را در کانکس خوابی، حلبی آباد، ماشین خوابی، چادر خوابی، کارتن خوابی، خیابان خوابی، پشت بام خوابی، خانه های اشتراکی و یا حاشیه شهرها نمایان کرده است.
دراین راستا داده های قطرهای حکومت سخن از دارند که جمعیت حاشیهنشین در کشور با رقم ۱۰ میلیون درسال ۱۳۹۵ اکنون با رشد بی سابقه ای روبرو و به بالای « ۲۴ میلیون » رسیده است.
ابعاد این وضعیت برای میلیون ها خانوار و قشر ضربه خورده بحدی است که بنابرداده های رسانهای « یک کارگر حداقلبگیر باید بیش از ۱۷۰ سال کار کند تا بتواند یک آپارتمان ۸۰ متری بخرد».
یک رسانه حکومتی دررا بطه با بحران مسکن و فرار مردم از بزرگ شهرها گزارش کرده است: « مستاجران که قادر به پرداخت اجاره نیستند، با انبار کردن اسباب و اثاثیه در کانتینرها به شهرستان خودشان می روند. کار به جایی رسیده که بسیاری از خانوادهها دیگر توان اجاره یک واحد با حداقل متراژ را هم ندارند و به ناچار اسباب و اثاثیه خود را در کانتینرهای حاشیه پایتخت انبار میکنند و خودشان به خانه پدر و مادر باز میگردند یا به شهرستان مهاجرت میکنند».( سایت حکومتی خبربان ۸مرداد ۱۴۰۲)
این روند ضد انسانی در حالی است که بدلیل وجود فقر گسترده و رکود شدید اقتصادی در شهرهای کوچک و یا مناطق ضربه خورده، میلیون ها خانوار در جستجوی کار و معیشت ناچار به ترک خانه و کاشانه خود شده بودند. حال با چرخشی که با باز گشت آنان از شهرهای بزرگ صورت گرفته ، می توان به بروز تنش های اجتماعی، گسترش بیکاری و فقر و فلاکت در میان آنان رسید.
براین اساس سرابی که رژیم فاسد و غارتگر آخوندی در بزرگ شهرها برای میلیون ها ایرانی رقم زده بود، اکنون به مانند حبابی ترکیده و بسیاری از اقشار ضربه خورده را هرچه فقیر و فقیر تر نموده است.
دراین راستا بحران مسکن در ایران آخوندزده اکنون بحدی است که برای نمونه بخش قابل توجهی از سبد هزینههای خانوار را به خود اختصاص میدهد.
گزارش فوق در ادامه با اشاره به این واقعیت می افزاید: « بنا به آخرین آمار، به طور میانگین حدود ۷۰درصد از درآمدهای هر خانوار ایرانی، صرف اجاره مسکن میشود. طبق آخرین آماری که روزنامه دنیای اقتصاد از وضعیت اجارهخانه در جنوب تهران منتشر کرده، هزینه رهن کامل یک خانه ۵۰ متری در محله «سیمتری جی»، ۴۵۰ میلیون تومان است».
همچنین باید به نقش مخرب رژیم آخوندی بعنوان متولی اصلی برای بروز این فاجعه اجتماعی اشاره نمود. وجود مافیای قدرت بویژه در ساختمان و آپارتمان سازی که تماما بخشی از تیول زیر شبکههای سپاه مردم کش پاسداران میباشند، در این راستا نقش ویژهای ایفا نمودهاند.
این وضعیت نیز در روند خود بحدی بحران را افزایش داده که برای نمونه قیمت هر متر مربع مسکن در تهران اکنون از مرز « ۷۰ میلیون تومان » نیز فراتر رفته است.
یک رسانه حکومتی نیز پیشتر اعتراف کرده بود: « اگر بخواهیم روی بحث حق مسکن کارگری بحث و مذاکره کنیم باید تورم مسکن کشور را محاسبه کنیم و در این زمینه باید بگوییم که از سال ۱۳۹۵ تاکنون در مدت هفتساله شاهد تورم ۱۰۰۰ درصدی مسکن هستیم». (سایت حکومتی خبرآنلاین ۲۴ فروردین ۱۴۰۲).
این آمار و ارقام به یقین نشان از نوک کوه یخی بنام فساد ساختاری، غارت و بلبشو و شکست سیاست های خانه سازی از سوی دولت نحس سیزدهم را دارند.
خاطرمان هست که آخوند جلاد ابراهیم رئیسی در دوران نمایش انتخابات وعده ساخت « ۴ میلیون مسکن » را داده بود،!!
حال با نیم نگاهی به اوضاع وخیم مسکن و رشد و نمو پدیده های فوق، می توان بهتر به پوچی و شعار های بیمارگونه رژیم در راستای سیاست « امید درمانی » پی برد.