تاریخچه سرکوب در حاکمیت آخوندها، از آغاز پابه‌پای شکنجه و کشتار مخالفان و عملیات کنترل جامعه، یک کارزار موازی دروغ‌پراکنی و شیطان‌سازی را نیز نشان می‌دهد که مهمترین سوژه آن جنبش اصلی مخالف دیکتاتوری آخوندی، یعنی مجاهدین خلق بوده است.
خصلت اصلی کارزار شیطان‌سازی درهم‌تنیدگی آن با عملیات سرکوب است؛ چنان‌چه همیشه یکی مکمل و مقوم دیگری بوده است.
بخشی از هدف‌های کمپین شیطان‌سازی مجاهدین، جا انداختن این دروغ است که گویا مجاهدین بعد از رسیدن به قدرت بدتر از رژیم فعلی خواهند بود تا به‌خیال خود آلترناتیو دمکراتیک رژیم ولایت فقیه را بسوزانند. در پیش‌برد این سیاست رژیم به‌طور گسترده از بریده مزدوران تحت عنوان «اعضای سابق مجاهدین» یا «مجاهدین جدا شده» استفاده می‌کند.
اما این تنها مورد استفاده رژیم از افرادی که دست به خیانت زده‌اند نیست. رژیم حتی در کشتار و قتل‌عام مجاهدین از آنها استفاده می‌کند. این افراد خودشان را به‌طور کامل در اختیار رژیم جنایتکار قرار داده‌اند.
در زمان حضور مجاهدین در عراق، نیروی تروریستی قدس همراه با مزدوران عراقی به‌خصوص در زمانی که نوری مالکی نخست‌وزیر عراق بود اشرف را بارها با خودروهای نظامی، نفربرهای هاموی و حملات موشکی مورد حمله قرار داد. هدف رژیم از این حملات نابودی کامل مجاهدین بود. در این عملیات جنایتکارانه، نیروی تروریستی قدس بخش اعظم اطلاعات مورد نیاز خود را از تخلیه و به‌کارگیری بریده مزدوران تأمین می‌کرد. رژیم در صحنه عملیات نیز برای شناسایی و حمله از این عناصر استفاده می‌کرد. مزدور قربانعلی حسین‌نژاد قبل از حمله مزدوران نیروی تروریستی قدس به اشرف در ۱۰شهریور۹۲ در روی خاک‌ریزهای مسلط به اشرف همراه با عناصر نیروی تروریستی قدس حاضر شده و در شناسایی محل‌های استقراری مجاهدین به آنها کمک نمود.
نمونه دیگر، مسعود دلیلی است که همراه با مزدوران نیروی قدس در حمله ۱۰شهریور۱۳۹۲ حضور داشت و آنها را به سمت محل استقرار اصلی مجاهدین مستقر در اشرف هدایت کرد. در این حمله ۵۲تن از مجاهدین شهید شده و ۷تن نیز به گروگان گرفته شدند، در صورتی‌که این خائن در صحنه حضور نمی‌داشت مطمئناً رژیم نمی‌توانست این قتل‌عام را در این ابعاد انجام دهد.
در طرح تروریستی مارس ۲۰۱۸ برای عملیات انفجاری در محل اجتماع مجاهدین که توسط پلیس آلبانی خنثی شد، علیرضا نقاش‌زاده یکی از خائنین مزدور که توسط وزارت اطلاعات عضوگیری شده بود در این عملیات تروریستی شرکت داشت. وی به‌بهانه دیدار مادرش ۵بار از اتریش به آلبانی سفر کرده و محل هدف را مورد شناسایی قرار داده و اطلاعات آن را در اختیار نیروی تروریستی قدس قرار داده بود.
در داخل ایران نیز وزارت اطلاعات با ایجاد تشکل‌هایی مانند انجمن نجات از بریده مزدوران بهره‌برداری می‌کند، هدف اصلی رژیم از ایجاد انجمن نجات علاوه بر شیطان‌سازی مجاهدین، سرکوب خانواده‌های مجاهدین و ایجاد ترس و وحشت در بین آنها است.
در خارج از ایران استفاده عمده دیگر رژیم از بریده مزدوران به‌کارگیری آنها به‌عنوان «منبع» برای خبرنگاران دوست رژیم می‌باشد.
در سال‌های ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ تعدادی از خبرنگاران دوست رژیم، به بهانه تهیه گزارش از اشرف۳ به آلبانی سفر کردند. وزارت اطلاعات در پشت‌صحنه، امور این سفرها را هدایت و کنترل می‌کرد، به‌صورتی‌که این خبرنگاران گزارشات خود را بر اساس مصاحبه با بریده‌مزدوران تحت‌عنوان اعضای سابق تهیه‌کرده و در رسانه‌های خود درج می‌کردند. گزارشات مزبور چیزی جز تکرار اتهامات کذب وزارت اطلاعات در نوع انگلیسی یا آلمانی آن نبود.
کارکرد دیگر این بریده‌مزدوران برای وزارت اطلاعات فرستادن آنها نزد حامیان بین‌المللی مجاهدین و مقاومت ایران یا سازمانهای مدافع حقوق‌بشر برای پیش بردن خط شیطان‌سازی مجاهدین است.
کتاب حاضر، مجموعه‌یی از اسناد مزدوری سه تن از مأموران وزارت اطلاعات رژیم ایران است که پس از استخدام توسط وزارت اطلاعات، با گذراندن آموزش و توجیهات لازم در ایران، برای شیطان‌سازی و جنگ‌روانی علیه مجاهدین به خارج کشور فرستاده شده‌اند.
این اسناد دربرگیرنده گزیده‌هایی از اطلاعیه‌های کمیسیون امنیت و ضدتروریسم شورای ملی مقاومت و نیز گزارشهای منتشر شده از سوی سازمان مجاهدین خلق ایران می‌باشد، که سه تن از مزدوران دستگاه اطلاعات آخوندها به نام‌های «فرشید نصراللهی»، «عیسی آزاده» و «داوود باقروند» را افشا کرده است. کسانی که در عین استفاده از پوشش پناهندگی در اروپا، در خدمت دستگاه جاسوسی فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران قرار دارند.
این مجموعه هم‌چنین حاوی گزیده‌ای از برگردان فارسیِ کتاب «مأموران وزارت اطلاعات ایران در اروپا» می‌باشد که توسط «کمیته بین‌المللی در جستجوی عدالت» در مهرماه ۹۶ (اکتبر۲۰۱۷) منتشر گردید و در آن شمه‌یی از فعالیت‌های وزارت اطلاعات آخوندها در اروپا مورد بررسی قرار گرفته است.
