خامنه ای گفته که پیغمبره
حرف خدا از دهنش می پَره
گفته که یک روز حدود غروب
منقل و وافور و کمی جنس خوب
بر اثر دود، فضا دلنشین
بوده هوا همچو بهشت برین
می شده پخش از همه جا بانگ ساز
نغمه ای از چنگ و نی دلنواز
بر اثر خوردن نان و کره
گشته پر از عشق فضا یکسره
چند نفر از علمای عظام
همسخن و همنفس و همکلام
سرخوش از آن منقل و آن جنس ناب
بحث وضو، بحث حَدَث، بحث خواب
نشئه شده حضرت آسیدعلی
صاف نشسته روی یک صندلی
بانگ برآورده که ای اهل خواب
من شدم ار سوی خدا انتخاب
گرچه که من بهر شما رهبرم
وحی به من شد که پیام آورم
هرچه بگویم به شما از دهان
هست سخنهای خدای جهان
ورکه بگویم سخنی با دو دست
آن سخنان حرف خود بنده است
زین سخنان آن علمای عظام
خنده نمودند به وضع نظام
یک نفر از آن سه نفر اهل دود
نشئه از آن جنس دل انگیز بود
خنده کنان گفته به آسیدعلی
آنچه که گفتی تو روی صندلی
حاصل این جنس خفن بوده است
باقی حرفات هنر روده است
پانزدهم دیماه ۱۴۰۲