با تو سرشار از بهارانم
من پُر از آرزوی پروازم
با قفس خو نمیکند جانم
نشوم نا امید از هستی
گرچه از پا فتاده، ویرانم
از فراز و فرود اینهمه سال
نه غمآلوده، نه پشیمانم
تو درخت همیشه رویانی
در تن تو همیشه پیچانم
بوده ای با من از دل تاریخ
با تو تا انتهاش میمانم
مادر خوب من ،مِهین بانو
بی تو امّا عجب پریشانم
بی تو پاییز در دلم روید
با تو سرشار از بهارانم
دیدمت باز خسته و دلتنگ
وایِ من،وای،وای، ایرانم
دردهایم اگر چه بسیارند
گلبهارِ لب تو درمانم
حال تو خوب میشود مادر
این یقین من است وُ ایمانم
از تو گیرد فروغ هستیِ من
نور چشمان وُ مِهر تابانم
« دوست میدارمت» مرام من
شیوهیِ آشکار و پنهانم
با غم تو همیشه غمگینم
میکند شادی تو شادانم!