در آغاز به همه هممیهنان عزیزم -که ناخواسته سرزمین مقدس میهن را ترک کرده و مجبور به پناهندگی و ترک ایران زمین شدهاند، درود میفرستم. امیدوارم که روزی همه ما به آن میهن مقدس و سرزمین اهورایی که یکی از بنیادگزاران تمدن بشری بوده و اولین اعلامیه حقوق بشرش ازجمله در دفاع از پیروان ادیان دیگر در سنگ نوشتهیی به قدمت تخت جمشید در سازمان ملل متحد نصب است، شاد و سرفراز برگردیم.
این روزها، جمع معدودی که به خارج کوچ کردهاند- فریاد صلح و عدم خشونت در مقابل رژیم و پاسدارانش سر میدهند و هرگونه مبارزه جدی و دفاع مشروع در مقابل فاشیسم خمینی-خامنهای را رد کرده و آرزو میکنند که با دیالوگ با خامنهای جلاد، دمکراسی بیش از یکصد سال نابود شده را به ایران زمین برگردانند!
از این درماندگانی که درعمل همکار رژیم فاشیستی آخوندها هستند، باید پرسید چرا در چین و روسیه و کره شمالی پناهنده نشدید؟ آنها نمیدانند و یا نمیخواهند بدانند، یا میدانند اما بهخاطر مصالح نظام به روی خودشان نمیآورند که به کشورهایی آمدهاند که ملتهای درزنجیرشان در دهههای گذشته چه فداکاریهایی کردند تا اینکه سرانجام کشورهای خود را از دست فاشیسم و نازیسم هیتلر وموسیلینی و فرانکو و پولپوت وهیروهیتو و... آزاد کردند تا کشور آزاد شده پذیرای پناهندگانی باشد که از دیگر دیکتاتوریها آمدهاند. آری، چه خونها که ندادند وچه مبارزات مسلحانهیی که در کانونهای شورشی و در دشتها وکوهها و هستههای زیرزمینی در سراسر شهرها و روستاها انجام ندادند.
آخر این درماندگان حامی مستقیم وغیرمستقیم رژیم، حتی فرصت ندارند خیابانهای اروپا و دیگر کشورهای آزاد شده از دست نازیسم وفاشیسم هیتلری را ببینند. چون کافی است در پاریس مدتی فقط فروشگاهای لباس و عطرو مد را ول کنند و ببینند که در جایی کتیبهیی سنگی با گل و سبزه نصب شده و بر روی آن نوشته شده: بهیاد جوانان ومردمی در این محل که با تشکیل هستههای مقاومت و کانونهای شورشی علیه نازیسم هیتلر وموسیلنی و شرکا مسلحانه جنگیدند و جان باختند...
در دیوارهیی در ابتدای بلوار سن ژرمن پاریس هنوز جای سوراخهای اصابت گلوله بر سیمان دیوار پاک نشده ... هنوز نقش تاریخ مبارزه کانونهای شورشی علیه پاسداران و بسیجیهای هیتلر و شرکا پاک نشده و همچنان آثاری از آن مبارزه تاریخی برای آزادی فرانسه و اروٰٓپا را در جان و دل ودیوار تاریخ حفظ کرده اند. یک بار ماکرون، رئیسجمهور فرانسه، در سالگرد آزادی اروپا بهصراحت اعلام کرد که نقش این کانونهای مقاومت وشورشی در آزادی فرانسه و اروپا بسیار تعیین کننده بوده است.
حالا به این جمع کوچک و ورشکسته که خود را به خیل عظیم ایرانیان آزادیخواه در خارج از کشور چسباندهاند و در مقابل رژیم هزاران بار بدتر از هیتلر، دم از «عدم خشونت» میزنند، مانند وراجِ کیچن نشینی که مصداقی بسیار گویا و روشن از مزدوری و درماندگی است، چه میگویید!
عبرت روزگار را ببینید، همانها که خود اعتراف کردهاند که در زندانهای خمینی سوار بر خودرو گشت برادران دادستانی و سپاه در خیابانهای تهران، مجاهدین و مبارزین را لو داده و به اوین می بردند، حالا به جای لاجوردی که به درک واصل شده، چکمه های ثابتی سردژخیم ساواک را لیس میزنند و برای بقایای ساواک دم تکان میدهند! آخر شما با چه رویی در دادگاه دژخیم و خونخوار حمید نوری نشستید و به این سؤال پاسخ ندادید که چند نفر از آنانی که شما لو دادید بعداً در زندان گوهردشت در قسمت چپ راهروی مرگ نشستند و به دار کشیده شدند و حمید نوری چهارپایهها را از زیرپای آنها کشید! شما باید در کنار حمید نوری در صندلی اتهام قرار میگرفتید!
در پایان چند سند از بیشمار اسناد تاریخ مدرن بشرکه اسنادی افتخارآمیز هستند را چون میخهایی بر تابوت بریدگی و وادادگی و کین و حسد بی پایان شما همنوایان با فاشیسم خمینی-خامنهای و شرکای منحوستان اضافه میکنم:
۱. در جریان مبارزه مردم امریکا برای کسب استقلال از سلطه و حکومت امپراطوری انگلیس، مردمی که هر روز در خیابانها تظاهرات صلحآمیزبرپا میکردند، توسط پاسدارهای بریتانیای کبیر- که بدلیل رنگ قرمز لباسهای رسمیشان به آنها «رد جاکت» یعنی «کت قرمز» خطاب میکردند- به گلوله بسته میشدند. یک روز یک افسر ارتش ملی آمریکا بهنام ستوان وبر- تپانچه را در جلو صف تظاهرکنندگان بیسلاح بیرون آورد و تیری شلیک کرد. این حرکت شجاعانه ستوان وبر سمبلی مهم برای آغاز مسلح شدن مردم و تشکیل کانونهای شورشی مسلحانه شد. روزنامههای مهم جهان غرب در باره این شلیک سمبولیک ستوان وبر نوشتند: این تیری بود که در سراسر جهان صدا کرد...
باری، به شهادت تاریخ این سرآغاز تشکیل ارتش آزادیبخش ملی به فرماندهی جورج واشینگتن شد، کسی که پس از استقلال آمریکا اولین رئیس جمهور این کشور شد.
2- کتیبهها و نقش پاک نشده گلولهها در پاریس که در بالا به آن اشاره شد.
3- بخشی از مقدمه اعلامیه جهانی حقوق بشرکه قانون اساسی بشریت ومهمترین دستاورد تاریخی در این زمینه است:
Whereas it is essential, if man is not compelled to have recourse, as a last resort, to rebellion against tyranny and oppression, that human rights should be protected by the rule of law.
ترجمه رسمی:
از آنجا که ضروری است - اگر انسان میخواهد که مجبور نشود بعنوان آخرین چاره دست به شورش علیه خودکامگی و سرکوب بزند- پس باید حقوق بشر توسط حکومت و قانون حفاظت و رعایت گردد.
4-مدتهاست که تصویر میساک مانوکیان، از رهبران ارتش آزادیبخش فرانسه علیه نازیسم و فاشیسم هیتلر و شرکاء، همراه با تصاویر و نام جمعی از یارانش بر سردر و دیوار نمای اصلی ساختمان معبد تاریخی ومهم پانتئون در پاریس آویخته شده است. در کنار این تصاویر نوشته شده
احترام وافتخار والا از طرف ملت فرانسه به میساک مانوکیان و رفقای او در مقاومت.
رئیس جمهور امانوئل مکرون این مراسم و کارزار را افتتاح کرده است.
تصویر این ساختمان که هزاران هزار جهانگرد و عابر از آن بازدید کرده و به تماشای آن میروند و با آنها عکسهای یادگاری میگیرند در زیر این مقاله درج شده است.
پرویز خزایی-پاریس