وی که با سایت یوفا مصاحبه کرده در این خصوص نکاتی گفته که اهم آن در پی می آید:
بعد از پایان بازیهای آسیایی داخل سالن ویتنام در سال 2009 برای سرمربیگری و مربی تیم ملی فوتسال یک قرارداد یک ساله پیشنهاد شد اما به دلیل این که با قسمت امور بانوان به ریاست خانم دکتر شجاعی کار کردن بسیار مشکل بود، ما با شش ماه آن موافقت کردیم.
به سختی می توانستیم موافقت خانم شجاعی را برای خرید بلیت و رفتن به شهرهایی که مسابقات لیگ برتر در آن انجام می شود جلب کنیم، ایشان علاقه داشت فقط بازی هایی که در تهران برگزار می شود را تماشا کنیم. این را هم بگویم که تهران در فصل گذشته فقط یک تیم داشت. با این حال نمی توانستیم به سفر برویم که هیچ در مورد سفر به بندر عباس به شدت حساس بود چون بلیت آن نسبت به سایر نقاط ایران گران تر بود. وقتی هم که موافقت کرد تا بتوانیم بازی ها را از نزدیک ببینیم، شرطی گذاشتند که مربی و مترجم همراه خودم نبرم!
یک بار با یک پیشنهاد کاملا غیرحرفه ای از طرف دکتر شجاعی غافلگیر شدیم که از ما خواستند که در هفته پایانی لیگ فوتسال به آبادان رفته و تیم صنعت نفت را تمرین دهیم. فکر نمی کنم این مساله در هیچ جای دنیا سابقه داشته باشد که مربی تیم ملی، یک تیم باشگاهی را تمرین بدهد. صنعت نفت در آن روزها در شرایط سقوط بود و شاید ایشان اطلاع ندارند که هر مربی باشگاهی برنامه تمرینی و روش خودش را دارد و من نمی دانم که این مساله در هفته پایانی لیگ چقدر می تواند تاثیر گذار باشد.
من فکر می کنم تا زمانی این تفکر بر فدراسیون فوتبال ایران حاکم است و با مدیریت خانم دکتر شجاعی همه مربیان خارجی از ایران فرار کنند، اما ایشان تلاش دارند که این گونه نشان بدهند که او آن ها را بابت حرفه ای نبودن از کار برکنار می کند در صورتی که دقیقا برعکس است.
ما قراردادمان به پایان رسیده بود و ترجیح می دادیم دیگر با فدراسیون ایران کار نکنیم، ولی درست در زمانی که ما در مرخصی بودیم که البته با اطلاع فدراسیون فوتبال و بر اساس قرارداد مان بود، خانم دکتر شجاعی بدون حضور مربی های تیم ملی و به دلایلی که برای ما مشخص نیست جلسه ای تشکیل می دهند و سر مربی تیم ملی را که قرارداد ندارد را برکنار می کند.
چند وقت پیش از من هم یک مربی اوکراینی دیگر به نام اولگا گلودنو برای فوتبال نوجوانان به ایران آمد که او هم در مدت 4 ماه کار در ایران دچار مشکلاتی شده بود که هیچ علاقه ای به ماندن نداشت، او هم معتقد بود با این وضع مدیریت در امور بانوان که در راس آن دکتر شجاعی است فوتبال زنان در ایران هرگز رشد نخواهد کرد.
خانم شجاعی معتقد بود که هزینه رفت و آمد به اردوی تیم ملی بر عهده خود بازیکنان است و برای این موضوع هزینه نمی کند، هرکسی هم به اردو نیاید محروم می شود. برای همین مجبور شدیم به آقای کفاشیان مراجعه کنیم که بعد از آن با موافقت ایشان هزینه رفت و آمد بازیکنان به تیم ملی پرداخت شد.
هزینه اردو نمی دادند، اسم اشتباه در لیست می رفت، برای میوه و ویتامین بازیکن در اردو مشکل داشتیم، مدت ها در غذای کمپ مشکل داشتیم و متاسفانه شاهد میز رنگین برای پسران بودیم و باید با غذاهای بدی که بچه ها گاهی از آن نمی خوردند کنار می آمدیم، برای ویزای بازیکن تیم ملی دقت نمی کردند و مجبور بودیم دائم در استرس باشیم! خودم که سرمربی تیم ملی بودم به خاطر بی توجهی مسئولان فدراسیون با کادر به اردوی تایلند نرفتم! یک روز بعد تا چند ساعت قبل پرواز خودم در سفارت تایلند ویزا گرفتم! یک نفر هم از فدراسیون همراهم نبود، با هزار مشکل به فرودگاه رسیدیم که با پرواز بحرین به تایلند برویم! یک سال در ایران بودم حتی زمان ورودم به کشورتان کسی به استقبال من نیامد. به نظر من در امور بانوان احتیاجی به مدیریت حرفه ای نیست، چون خانم شجاعی حتی مایل به انجام ساده ترین کار برای تیم ملی کشورش نیست.
از همه بدتر اصلا به اعتبار تیم ملی کشورشان فکر نمی کردند، ما را راهی یک تورنمنت کردند بدون بج، پرچم، نماد فدراسیون و هدایای فرهنگی، اینها همه نمونه ناتوانی نیست؟!
تا تیم جوان و تغییر کرده من در تورنمنت روسیه شکست خورد همه گفتند، ناموفق است! مدتی پس از من مربی برزیلی تیم ملی امید پسران در تورنمنت چین شکست های سنگینی را متحمل شد، چرا او را برکنار نمی کنید! در حالی که 4 سال هست با آن تیم کار می کند؟ من فقط شش ماه کار کرده بودم
من برکنار نشدم! به این دلیل که قراردادی با فدراسیون شما نداشتم، قرارداد من در وقت خودش تمام شده بود و من هم تمایلی برای ادامه همکاری نداشتم! ولی خانم شجاعی به قول خودشان زرنگی کرد تا با حرکتی غیر حرفه ای لج بازی خودش را ثابت کند. با این وجود به مسئولین فدراسیون در جلسه ای توضیح دادم که شما چنین حقی برای انتشار خبر برکناری ندارید! من را به استناد کدام قرارداد برکنار می کنید، من پس از تورنمنت روسیه قراردادی با شما نداشتم.
من برای پول به ایران نیامدم، من عاشق فوتبال و فوتسال هستم! اگر قرار بود برای پول به ایران بیایم، اردن و امارات جاهای بهتری بود. رقم قرارداد من آن قدر کم بود که مسئولان فدراسیون بارها به من تاکید می کردند که دوست داریم شما در ایران بمانید، ولی در آخر حتی از جریمه 136 دلاری که بابت اشتباه فدراسیون و کمیته المپیک در گرفتن ویزای کار من هم بود نگذشتند و از حقوقم کم کردند!
خیلی دلم برای بچه ها و دوستانم در ایران تنگ شده، ماههای اول به من خیلی سخت گذشت ولی مترجم خوبی داشتم که خیلی به من کمک کرد. خوشحالم در زمان حضورم در تیم ملی فوتسال فضای اردو سالم بود و بازیکنان مستعد و لایق را نامزد پوشیدن پیراهن تیم ملی ایران کردم!