- ـ از شامگاه روز جمعه ۲۴ آبان ۹۸ قیام سراسری مردم ایران علیه بیداد حکومت شروع شد و به مدت یک هفته ادامه پیدا کرد. خروش شکوهمند و بی سابقه زنان و مردان ایران زمین در سراسر کشور توسعه یافت و با رزم دلیرانه قیام کنندگان، بنیاد رژیم و مظاهر حاکمیّت آخوندی مورد تهاجمهای شدید مردم قرار گرفت. این قیام خواستها و نیازهای برآورده نشده مردم ایران را از دریچه گرانی بنزین نمایان کرد و کنش متّحد خلق، استبداد سیاسی ـ مذهبی و ماشین سرکوبشان را درهم کوبید.
از بامداد شنبه ۲۵ آبان با وجود بارش برف و باران در شهرهای مختلف، مردم با آتشزدن لاستیک و وسایل مختلف، جادههای ورودی به شهرها و خیابانهای شهرها را بستند. قیام مردم به سرعت به شهرهای مختلف گسترش پیدا کرد و شعارها رادیکالتر شد. مردم شعار میدادند: «مرگ بر خامنهای»، «مرگ بر دیکتاتور»، «دیکتاتور حیا کن، مملکتو رها کن»، «توپ، تانک، فشفشه، آخوند باید کشته شه».
در این روز اعتراضات در بیشتر از ۱۶۰شهر شکل گرفت. مردم به بانکها، پمپ بنزینها، کلانتریها، استانداریها، فرمانداریها، بخشداریها، کانکسهای نیروی انتظامی، خودروها و موتورهای نیروهای سرکوبگر، پایگاههای بسیج و سپاه، فروشگاههای بزرگ متعلّق به سپاه پاسداران، مراکز حوزه علمیه، دفاتر ائمه جمعه، عابر بانکها، صندوقهای کمیته امداد، مراکز دولتی و هر آنچه متعلّق به رژیم بود، تهاجم کردند و آنها را به آتش کشیدند. ولی به هیچ محل یا مکان مربوط به مردم عادی، آسیبی وارد نکردند. در این قیام بیشترین درگیریها در شهریار، شهر قدس، شیراز، بهبهان، اصفهان و تهران بود.
آخوند علیرضا ادیانی، مسئول عقیدتی سیاسی نیروی سرکوبگر انتظامی و نماینده ولی فقیه در این نیرو، در مورد همگانی شدن شورش مردم در روز پنجشنبه ۳۰ آبان گفت: «حوادث چند روز اخیر کشور نسبت به حوادث سال ۷۸، ۸۸ و ۹۶ پیچیدهتر و فجایع آن عمیقتر بود... در یک روز ۱۶۵ شهر در ۲۵ استان و در ۹۰۰ نقطه کشور ناامنی به وجود آمد که از نظر وسعت و شدّت به مراتب، خشنتر و تا حدّی متفاوت تر از فتنه های سالهای گذشته بود، چرا که تا حدودی انگیزههای سیاسی در بستر اعتراضات اقتصادی شکل گرفت» («بسیج نیوز»). درهمین روز سرکرده عملیات بسیج، پاسدار سرتیپ سالار آبنوش، گفت: «به عنوان کسی که در صحنه بودم معتقدم فقط خدا ما را نجات داد!» («ایسنا»).
پاسدار دریادار علی فَدَوی، جانشین سرکرده سپاه، در روز جمعه اول آذر گفت: «روز اوّل، ۲۸ استان و ۱۰۰ محله و شهر درگیر این موضوع بودند... در برخی مواقع این اغتشاشات انسان را یاد کربلای 4 می انداخت» («بصیرت»).
پاسدار یدالله جوانی، معاون سیاسی سپاه پاسداران، گفت: «این وقایع با این گستردگی و ابعاد در طول عمر چهل ساله انقلاب اسلامی در نوع خود بینظیر بود.... مسأله یی گسترده و جدید بود که گرچه نمونه هایی از آن، مانند حمله به حوزه بسیج و آتش زدن آن و آتش زدن بانکها و مراکز دولتی در اغتشاشات سال ۸۸ و ۹۶ دیدیم امّا به لحاظ گستردگی در ابعادی بسیار کوچک تر از حوادث اخیر قراردارد.
اعتراضات از روز جمعه به صورت محدود شروع شد و در روزهای شنبه و یکشنبه به صورت گسترده و در ۲۹ استان و در صدها شهر ادامه یافت. یکی از این استانها استان اصفهان بود که در ۱۱۰ نقطه از استان اعتراضات و درگیریها رخ داد و از حیث تجمّعات بعد از استانهای فارس و تهران رتبه سوم را در کشور در اختیار دارد» («تسنیم»، جمعه ۸ آذر ۱۳۹۸).
۲ـ آخوند ذوالنّوری، رئیس کمیسیون امنیّت مجلس رژیم، در روز یکشنبه ۳ آذر در مصاحبه با تلویزیون حکومتی گفت: «فقط در روز یکشنبه ۲۶ آبان در تهران 147 درگیری و در سراسر کشور هم در ۸۰۰ نقطه درگیری بوده است و ۹۰۰پمپ بنزین در کشور آتش زده شد... دشمن طرّاحی کرده بود برای پایان دی ماه و اوایل بهمن ماه، که این بحران را در کشور درست کنند. طرّاحی کرده بودند، ما اطلاع داریم. این اتّفاقی که افتاد آن موضوع را جلو انداخت. هول شدند و آمدند جلو از این بستر استفاده کردند. خوب، مقام رهبری آب را ریخت روی آتش و این صف جدا شد. کسی در اطراف بهارستان مسلّح دستگیر شد که محل اختفای ۵۰ کلت را لو داد. به یک پایگاه بسیج ۵۰ نارنجک اشک آور زدند تا بتوانند تسخیر کنند، اینها آموزش دیده بودند، تیمهای ۴ نفر تا ۸ نفره. اینها مأمور بودند و خمیرهای خاصی داشتند، وقتی به ستون یا دیوار می زدند دیوار را می شکافت، ستون را از کار می انداخت و تخریب می کرد. تیمهایی که به شمار سه بتوانند قفل را بشکنند بروند تو، یک تیم می آمد این کارها را انجام می داد، تیم بعدی می آمد کار بعدی را انجام می داد. طرف می آمد تو خیابان یک شعار را جلوی ماشین می گرفت همین که چهل ـ پنجاه نفر جمع می شد، جیم می شدند، از داخل جمعیت می رفتند».
روز سه شنبه ۵ آذر، عبدالرّضا رحمانی فضلی، وزیر کشور، گفت: «در پنج استان درگیر بحران شدیدتری بودیم... بیشترین خسارتها در ملارد، بهارستان، شهر قدس و اسلامشهر بود ... [روز] شنبه [۲۵ آبان] در تهران صد نقطه دچار حادثه و درگیری بود... بیش از پنجاه مورد پایگاه و پاسگاه نظامی مورد حمله قرار گرفتند... به آقای علی عسکری زنگ زدم و گفتم ۵۰۰ نفر از اشرار در حال حرکت به صدا و سیما هستند. البته با ورود به موقع نیروهای انتظامی، حتّی نگذاشتیم آنها به سه کیلومتری صدا و سیما برسند... مجبور شدیم اینترنت را به صورت مقطعی و موضعی قطع کنیم. دستور دادیم نخست، محدودسازی شد و بعد، نتیجه گرفتیم که باید مسدودسازی شود» (ایرنا).
۳ـ از خراسان تا خوزستان، از بلوچستان تا آذربایجان، از گیلان و مازندران تا سواحل خلیج فارس و از کردستان تا اصفهان و شیراز، مردم مصمّم و بدون تردید، با شعار «مرگ بر دیکتاتوری»، «مرگ بر خامنه ای»، وارد نبردی شدند که سرنوشت مردم و حاکمیّت را ورق زد. بنا به اعتراف سرکردگان سپاه و گماشتگان خامنه ای، درگیری در بیش از هزار نقطه جریان داشت. مردم به میدان آمدند تا دایره محدود جنبشهای مطالباتی روزانه را درهم شکسته و طی یک هفته پیکار، بساط حاکمیّت منحط را جمع کنند.
شهرهای آبادان، اهواز، اسلامشهر، اصفهان، ایرانشهر، ایلام، بهارستان، بوکان، بوشهر، بهبهان، بندر ریگ، تبریز، تهران، جوانرود، خرّم آباد، رشت، رباط کریم، سنندج، ساری، سیرجان، شاهین شهر، شیراز، شادگان، شهریار، شهر قدس، شوشتر، قم، کمال شهر، کازرون، کرمانشاه، کرج، کرمان، کنگان، گچساران، گرگان، گوهردشت، مریوان، مشهد، ماهشهر، مهرشهر، ملارد و دهها شهر دیگر در همه استانهای کشور، شاهد خروش پرتوان لشکر فرودستان و به حاشیه رانده شدگانی بود که رژیم ارتجاعی را با تمام هستی خود به چالش کشیدند. قیام مردم آن چنان توانمند بود که در دو روز اوّل نیروی سرکوب را فرسوده کرد و آنان را واداشت که برای دریافت نیروی تقویتی التماس کنند.
در رأس شهرهای شورشی، شیراز قرار داشت که در سیل فروردین همان سال به شدّت داغدار بود. در شیراز، در روز اول و دوم قیام دست کم ۱۲۰ مرکز و مقرّ بسیج و نیروی انتظامی و حوزه های علمیه و پادگان و بانک و پمپ بنزین توسط مردم و جوانان شورشگر در هم کوبیده شد. روز شنبه ۲ آذر یک کارشناس امنیّتی رژیم، که نخواست نامش فاش شود، به خبرگزاری حکومتی «ایرنا» گفت: «شهر شیراز در کنار تهران، اصفهان، تبریز و اهواز دارای بیشترین سطح تحرّکات گسترده اشرار و مرتبطان منافقین بود. حجم سنگین خسارات وارده به بانکها، پمپ بنزینها و تأسیسات شهری، تعداد نقاط درگیری و طرّاحی برای فلج کردن شهر شیراز از طریق بستن شاهراههای حیاتیِ دسترسی شیراز به خارج شهر، بسیار خطرناک و گسترده تر از سایر شهرهای کشور بوده است... اقتدار [بخوانید سرکوب وحشیانه] نیروهای انتظامی، سپاه و بسیج و همکاری با مجموعه اداره کل اطلاعات، در مجموع باعث شد شهر شیراز از یک خطر بسیار جدّی [بخوانید آزادشدن شهر] مصونیت پیدا کند... و با دستگیری لیدرهای اصلی جریان مرتبط با منافقین ... آرامش و امنیّت به طور کامل در استان فارس و شهر شیراز محقّق شود» .
۴ ـ قیام سرنوشت ساز آبان، برجسته ترین و صریح ترین شکل بروز اعتلای شرایط انقلابی را نمایان کرد و تهیدستان با خیزشی سترگ در شهرهای کوچک و بزرگ وارد عمیق ترین مبارزه برای «نان ، کار، آزادی» شدند. این قیام در هنگامی رخ داد که عمق استراتژیک رژیم با قیامهای مردم عراق و لبنان زیر ضرب رفته بود. جهانیان دیدند و شنیدند که زنان و مردان ایرانزمین چگونه کانون اُم القُرا و باندهای فاسد و تبهکار حاکم را با قیام رهاییبخش خود؛ با فروزان کردن شعله های خشم و نفرت خود؛ با به آتش کشیدن مراکز ستم و ارتجاع؛ با شعار «بجنگ تا بجنگیم»؛ با بستن جاده ها و بزرگراهها، با تهاجم و به آتش کشیدن بانکها و مراکز غارت و سرکوب، با آتش زدن ساختمانهای دولتی و دفاتر امام جمعه ها و تصاویر خامنه ای؛ با فتح مراکز سرکوب و کلانتریها و آزادسازی بخشهایی از شهرها، دچار لرزه سرنگونی کردند .
حجم خسارتهای ناشی از قیام توسط کارگزاران رژیم۲۰ هزار میلیارد تومان و خسارات ناشی از بستن اینترنت حدود یک و نیم میلیارد دلار ارزیابی شده است. در مجموع، بیش از ۱۸۹۰ مرکز سرکوب و غارت و چپاول و تبلیع ارتجاع، به شرح زیر، مورد تهاجم قیام کنندگان قرار گرفت:
بانکها بیش از ۱۰۰۰ شعبه، پمپ بنزینها بیش از ۲۰۰جایگاه، مراکز نظامی (انتظامی و سپاه و...) بیش از ۴۱مرکز، دفاتر امام جمعه ها و حوزه های جهل و خرافات بیش از ۱۹ مرکز، مراکز دولتی و سایر نهادهای رژیم بیش از ۱۸۲ مرکز، فروشگاههای زنجیره یی بیش از ۸۰ واحد، خودروهای نیروهای سرکوبگر بیش از ۱۲۰ دستگاه و تعداد زیادی خودروهای عمومی، که برای انتقال نیروهای سرکوبگر مورد استفاده قرار میگرفت.
بنا به اعتراف کارگزاران رژیم، نیروی انتظامی با وجود آماده باش قبلی، توان سرکوب قیام را نداشت و از صحنه فرار می کرد. بنابراین از ساعت ۱۴ روز شنبه۲۵ آبان، سپاه پاسداران فرماندهی صحنه سرکوب را در دست گرفت. در تهران، فرماندهی به عهده قرارگاه ثارالله، و در استانها، به عهده فرماندهی سپاه بود.
روز ۲۶ آبان خامنهای گفت : «در این دو روز، تقریباً یعنی دو شب و یک روزی که از این قضایا گذشته همه مراکز شرارت دنیا علیه ما این کارها را تشویق کردند، از خانواده منحوس خبیث خاندان پهلوی تا مجموعه خبیث و جنایتکار منافقین، اینها مرتباً در فضای مجازی و در جاهای دیگر دارند تشویق میکنند ترغیب میکنند که این شرارتها انجام بگیرد».
«مسئول شورا» بلادرنگ اعلام کرد: «خامنه ای بیهوده تلاش میکند با قراردادن بقایای شاه در کنار مجاهدین و مقاومت ایران گذشته را با آینده درهم آمیزد تا به نفع حال (یعنی حاکمیّت شیخ) تمام بشود. امّا هیهات که زمان و عقربه های ساعت به عقب برنمیگردد. در دیماه ۹۶ میگفت که نقشه را آمریکا کشیده و پول را عربستان داده و اجرا بر عهده مجاهدین است. این بار امّا جرقّه را خودش با بنزین زده و پول گرفتن مجاهدین از عربستان هم به برگ سوخته تبدیل شده است» (اطلاعیه ۲۶ آبان).
۵ ـ ولی فقیه روز یکشنبه ۲۶آبان با غیظ و غضب و به تکرار و تأکید دستور سرکوب داد و گفت: «اینها اشرارند» و«مسئولین حفظ امنیّت کشور به وظایفشان عمل کنند». خامنه ای گفت: «اینها اشرارند. این آتش زدن و خراب کردن و ویران کردن و دعوا کردن و ناامنی ایجاد کردن مال چه کسی است؟ این را بفهمند توجه کنند که میفهمند، مردم هم ملتفتند و از اینها فاصله بگیرند. این آن توصیه ماست، مسئولین کشور به وظایفشان به طور جدّی عمل کنند».
این سخنان خامنه ای ترس و وحشت او را از خطر برافتادن نظام برملا میکند و از روی آن میتوان عمق، وسعت و بالندگی خیزش آبان را دریافت. او با صدور فرمان سرکوب بی محابا، دست مزدورانش را برای کشتار بازکرد و آنها با وحشیگری و قساوتی کم نظیر دستکم ۱۵۰۰ تن از مردم محروم و شورشگر ایران را با شلیک مستقیم گلوله به شهادت رساندند. شمار شهیدان، گواه عمق و ارتقای قیام مردم ایران، از خیزش ۱۳۸۸ و شورش ۱۳۹۶ تا آبان ۱۳۹۸ است. دبیرخانه شورا در برابر لاپوشانی رژیم، به طور مداوم اسامی و تصاویر شهیدان قیام را منتشر کرد.
بعد از دستور سرکوب بی محابا از جانب خامنه ای، شلیک به سر تظاهرکنندگان برای بالابردن تعداد تلفات و ایجاد رعب و وحشت یک تاکتیک رایج شد. دستگیریهای کور و گسترده در کف خیابانها، مراجعه به بیمارستانها و کنترل کردن مجروحان، خارج کردن اجساد شهدا از سردخانه گورستانها، کنترل سیستم کامپیوتری پزشک قانونی به منظور پنهان ماندن آمار واقعی شهدا، از دیگر شیوه های سرکوب و شقاوت علیه مردم به پاخاسته و پنهانسازی جنایتهای ارتکابی بود. اسناد سازمان اورژانس کشور در تهران در مورد انتقال مجروحان قیام شامل اسامی و مشخّصات و نحوه تیرخوردن آنها، که توسط «کمیسیون امنیت و ضدتروریسم شورا» در ۷ نوبت در خرداد و تیر ماه منتشر شد، گواه انکارناپذیر همین حقایق است.
مزدوران ولایت خامنه ای برای مهار قیام از تمامی ابزار سرکوب، از باتون و گاز اشگ آور تا کلت و سلاحهای خودکار استفاده کردند. در برخی از مناطق مانند ماهشهر از ماشین زرهی، هلی کوپتر و تیراندازی با دوشکا نیز استفاده کردند. در ماهشهر، مأموران مسلّح رژیم جوانان را تعقیب کردند و آنها به ناگزیر وارد یک نیزار شدند. سپس سرکوبگران، با دوشکا به سمت جوانانی که در نیزار پناه گرفته بودند، شلیککردند و عده زیادی را کشتند.
یکی دیگر از شیوه های وحشیانه و ضدّ انسانی، نفوذ پاسداران به داخل صفوف تظاهرات و شناسایی افراد و شلیک مستقیم با کلت و از فاصله یک متری به تظاهرکنندگان بود. علی فدوی، جانشین سپاه، سعی کرد تا این اقدام را به تظاهرکنندگان نسبت دهد که گویا با کلتِ دارای صدا خفه کن شلیک کرده اند.
خامنه ای در روز سه شنبه ۲۸ آبان، باردیگر درباره سرکوب قیام صحبت کرد و این بار صورت سرخ شده از سیلی مردم را علامت پیروزی قلمداد و اعلام کرد که «دشمن را عقب زدیم». گرچه کشتار وحشیانه قیام کنندگان به بهانه «امنیت عمومی جامعه [بخوانید امنیت نظام]» شیوه همیشگی حاکمیت بوده، امّا ابعاد سرکوب ددمنشانه نظام در هفته آخر آبان بدون تردید کشتاری بی سابقه در خیابان طی دوران حاکمیت آخوندهاست.
میشل باشله، کمیسر عالی حقوقبشر سازمان ملل متحد، روز ۶ دسامبر ۲۰۱۹ (۱۵آذر۹۸) در باره سرکوب و کشتار تظاهر کنندگان در ایران اعلام کرد: «بنا بر گزارشها از شروع اعتراضات گسترده در ۱۵ نوامبر(۲۴آبان)، دست کم ۷۰۰۰ نفر در ۲۸ استان از ۳۱ استان بازداشت شده اند. نیروهای امنیتی در برخی موارد به معترضان غیر مسلّح که هیچگونه تهدید فوری جانی یا آسیب جدّی محسوب نمیشده اند، تیراندازی کردند. بنابر گزارشها، نیروهای بسیج و نیروهای سپاه پاسداران در تیراندازی علیه معترضان نقش داشته اند. نیروهای امنیّتی با اسلحه از پشت بام ساختمان دادگستری در یک شهر، و از هلیکوپتر در شهر دیگر به معترضان تیراندازی کرده اند. تصاویری نشان میدهد که نیروهای امنیتی به معترضان در حال فرار از پشت سر تیراندازی می کنند یا به طور مستقیم به صورت و اعضای حیاتی معترضان تیراندازی میکنند، به عبارت دیگر، تیراندازی به قصد کشتن. این موارد، نقض آشکار تعهّدات و اصول بینالمللی استفاده از زور، و نقض وخیم حقوق بشر است».
کمیسر عالی حقوقبشر اضافه می کند: «در میدان جراحی در ماهشهر نیروهای امنیتی ایران علیه تظاهرکنندگان ـ از جمله افرادی که در حال فرار بودند و افرادی که در نیزار نزدیکی میدان پنهان شده بودند ـ از سلاحهای سنگین استفاده کردند که به کشته شدن دست کم ۲۳ نفر، و احتمالاً بسیار بیش از آن، منجر شده است».
۶ ـ قیام آبان ۹۸ در مقایسه با خیزشهای سال ۸۸ و ۹۶، سازمانیافته تر بود و کانونهای شورشی به مثابه نیروهای پیشتاز در آن مداخله جدّی داشتند. زنان قهرمان و ستمدیده ایران در خیزش آبان نقش بسیار برجسته داشتند و در رهبری عملی و در کف خیابان جسارت و سرعت عمل زیاد، که لازمه هر قیام است، از خود نشان دادند. سخنان گوناگون کارگزاران نظام به این سازمان یافتگی مُهر تأیید می زند.
سخنگوی سپاه منفور پاسداران، رمضان شریف، به این واقعیّت اعتراف کرد و گفت: «خشونت بالا و سازماندهی و بهره گیری از خانمها برای ایجاد درگیری اوّل تجربه جدیدی بود» («خبر فوری»، دوشنبه ۴ آذر ۱۳۹۸).
حسن روحانی در روز ۱۳ آذر ۱۳۹۸ طی سخنانی تهدیدآمیز، مردم قیام کننده را «آشوبگران» نامید که «سازمان یافته، برنامه ریزی شده و مسلّح بودند» و اضافه کرد: «آنهایی که سازمانیافته در این داستان آمدند توی اعترافاتشان، که حالا در آینده پخش می شود و شما خواهید دید، برنامه ریزی اینها بیش از دو سال است. دو سال است اینها برنامه ریزی کرده بودند. پارسال در یک مقطعی میخواستند زمان مناسب نبوده، امسال میخواستند در یک مقطعی مناسب، بیشتر هم به فکر مثلاً آخر دی و بهمن یا نزدیکی انتخابات در آن ایّام، اینها برنامه ریزی کرده بودند. وقتی که این مسأله اعلام شد آنها اربابانشان از خارج بهشان گفتند الآن موقع آن هست آن را اجرا کنید، آن طرحی که بنا بود آمدند بیرون. خوب باید با اینها برخورد بشود».
پاسدار جنایتکار، علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیّت رژیم، عصر روز یکشنبه ۲۶ آبان در یک کنفرانس مطبوعاتی گفت: «این افراد به دولتها و مجاهدین وصل بودند.... فکر میکنم ۳۴ نفر از مجاهدین تاکنون دستگیر شدند و یک شبکه وسیعی از کانالهایی که نه به اسم مجاهدین بلکه با خط و مشی مجاهدین عمل میکردند نیز شناساسی شدند». روز بعد او در جلسه غیرعلنی مجلس گفت: «تعدادی از افراد که اقدام به تحریک مردم در خیابانها میکردند، مشخّص شد که با سازمان مجاهدین در ارتباط هستند». (اطلاعیه دبیرخانه شورا، دوشنبه ۴ آذر ۱۳۹۸).
حسین نقوی، سخنگوی کمیسیون امنیّت ملی و سیاست خارجی مجلس رژیم، در روز دوشنبه ۴ آذر به نقل از نمایندگان وزارت اطلاعات و نیروی انتظامی، که در جلسه محرمانه کمیسیون شرکت کرده بودند، گفت: «در این جلسه نماینده اطلاعات سپاه بیان داشت که در این حادثه همه ظرفیّتهای ضدّ انقلاب و معاند، که سالها تدارک دیده بودند، به صحنه آمده و با سوء استفاده از اعتراضهای مردم سعی کردند آشوب ایجاد کنند» (ایسنا).
حسام الدّین آشنا، رئیس مرکز بررسیهای استراتژیک و مشاور سیاسی روحانی و معاون سابق وزارت بدنام اطلاعات، قیام سراسری آبان را «عملیات فروغ جاویدان۲» توصیف کرد و روز پنجشنبه ۳۰ آبان در حساب توئیتری خود نوشت: «خیال کردند عملیات فروغ جاویدان ۲ را کلید زده اند ولی حالا به خوبی فهمیدند که در واقع عملیات مرصاد ۲ کلید خورده است» («ایرنا»).
آخوند احمد سالک کاشانی، عضو فراکسیون نمایندگان ولایی مجلس، در روز چهارشنبه ۲۹ آبان گفت: «اتّفاقاتی که در لبنان و عراق اتّفاق افتاده بود، مقدمه یی برای انجام اتّفاقات در ایران بوده است... و الآن کسانی که دستگیر شدند به نوعی ارتباط با منافقین و عناصر بیگانه دارند. آنها هم آموزشهای لازم را در طول دو سال اخیر دیده بودند برای این که این اتّفاقات را رقم بزنند» («افکار نیوز»).
۷ـ اعترافهای ناگزیر کارگزاران نظام نشان داد که راهبرد کانونهای شورشی در جنبش ضدّ دیکتاتوری درست بوده است. اگر در دیماه ۱۳۹۶، حرف اصلی در کف خیابان پایان ماجرای بازی درون رژیم بود، این بار پیام کف خیابان، آغاز مسیر شورش و قیام برای تحقّق یک جایگزین دموکراتیک به مثابه تنها راه حل و مسیر رو به پیش و کارساز است. این نکته با خطوط درشت و با رنگ سرخ در سرلوحه قطعنامه خیابان آبان ۱۳۹۸ نوشته شد.
در این باره، مسئول شورای ملی مقاومت، در نگاهی به دو موضعگیری ولی فقیه، می گوید: «قیام خلق از داخل، زنگها را در ۱۹۰ نقطه در پیکر این خلق و این میهن به صدا در آورده است. در ۲۶آبان خامنهای از مصیبت ناامنی و از مجاهدین تحت عنوان "مجموعه خبیث و جنایتکار" شکوه میکرد که گوئیا با بقایای شاه به "شرارت" ترغیب میکنند... امّا اکنون در کمتر از دو ماه با برملاشدن جزئیات قیام خلق و شِمّهیی از اسامی و آمار و ارقام شهیدان، در درس "دشمنشناسی"، که درس پایهیی حوزه و رژیم ولایت است، پس از فروکش کردن دود و دمها و نمایشات پوشالی انتقام گیری سخت از آمریکا، خامنهای پرده را درباره دشمن اصلی کنار میزند و عقدهگشایی علیه مجاهدین و مقاومت ایران را تا خالی کردن دقدل بر روی آلبانی امتداد میدهد. گوش کنید.
خامنهای ۱۸دی ۹۸: "آنچه که وظیفه ما بهعنوان مردم، بهعنوان آحاد جمهوری اسلامی است، اولاً دشمنشناسی است. در شناخت دشمن اشتباه نکنید، نگویید که خُب همه میدانیم. بله، شما میدانید که دشمن کی هست، دشمن استکبار است؛ دشمن صهیونیزم است؛ دشمن آمریکاست. اینها را میدانید شما، امّا تلاش وسیعی دارد انجام میگیرد برای اینکه این قضیه را به عکس کنند، نظر مردم را عوض کنند با شیوههای پیچیده تبلیغاتی. همه باید مراقب باشند. دشمنشناسی بسیار مهم است. یکی این، بعد دانستن نقشه دشمن، دشمن چه کار دارد میکند، چه کار میخواهد بکند، و بعد، دانستن شیوه مقابله با نقشه دشمن. این را باید مردم ما بدانند... در میدان مسائل امنیتی، چند روز قبل از قضایای آبانماه، این قضایای مربوط به بنزین و این حرفها، در یک کشور اروپایی، یک کشور کوچک امّا شریر واقعاً خبیث در اروپا، یک عنصر آمریکایی با یک تعداد ایرانی مزدور، وطنفروش، جمع شدند دور هم علیه جمهوری اسلامی بنا کردند برنامهریزی کردن و نقشه درست کردن. نقشه هم همان چیزی بود که ما چند روز بعدش در قضایای بنزین دیدیم یعنی مردم از حادثه بنزین اوقاتشان تلخ بود یک عدهیی از مردم آمدند بیرون بهعنوان اعتراض، به مجرّد اینکه مردم، یک تعدادی از مردم البته خیلی هم نبودند، وارد میدان شدند این فریب خوردگان، این مغرضین، این عُمّال دشمن، همان برنامه را شروع کردند اجراکردن. یعنی بیایند تخریب کنند، آتش بزنند، آدم بکشند، ویران کنند؛ هم مراکز دولتی را، هم مراکز مردمی را، جنگ راه بیندازند. این نقشه
قبلی بود. البته اینکه میگویم چند روز قبل از این، این چند روز، تجدید نقشه بود. این کارهایی بود که از قبل کرده بودند؛ افراد را آماده کرده بودند؛ یک عده مزدور را پول داده بودند. این کارها را هم میکنند. هر چه بتوانند انجام میدهند“.
خامنهای درست میگوید خلق ما و مقاومت ما، با مجاهدان پیشتاز و جوانان و کانونهای شورشگرش، آنچه را بتوانند برای سرنگونی این رژیم و دستیابی به آزادی و حاکمیّت جمهور مردم انجام میدهند. با این تفاوت که مزد و مزدوری که منطق ارتجاع و غارتگری است و میخواهد بر روی ما فرافکنی کند وصله ناچسب است و کسی باور نمیکند.
لجنپراکنی فروخورده علیه آلبانی، یکسال پس از اخراج سفیر رژیم نیز یادآور خوابهای پنبهدانه خامنهای و همریشان و همریشگان است که گوئیا مجاهدین که از عراق بروند بهسرعت در خارجه و در دنیای بورژوازی مضمحل و بیخطر میشوند و بهقول کارشناسان اطلاعاتی و امنیّتی رژیم "صورتمسأله" که "تشکیلات" آنها باشد، در وادی جنسیّت و فردیّت خودپرستانه، غرق میشود!» (۱۸دی ۹۸).
۸ ـ مردم با رزم کم سابقه خود و با شعارهای صریح، شفّاف و قاطع خود نشان دادند که جنبش آزادیخواهی و رهایی بخش مردم ایران وارد مرحله جدیدی شده و رژیم ولایت فقیه با همه دسته بندیها و باندهای درونی آن که عامل اصلی مشکلات و دشواریهای جامعه و مردم است، در کانون ستیز با مردم قراردارد. حاکمیّت، زندگی و کرامت مردم را به سُخره گرفته و لگدمال می کند و جامعه با خیزش خود برای تغییر بنیادی به پا خاسته تا بساط حاکمیّت را به زبالهدان تاریخ بریزد.
مسئول شورا در 6 آذر۹۸ اعلام کرد: «استراتژی ظفرنمون ارتش آزادی در کانونها و محله ها و شهرهای شورشی مِحَک خورد. مردم و مقاومت ایران با بهای سنگین و خونین به جهشی عظیم و بازگشت ناپذیر دست یافتند. بار دیگر ثابت شد که این رژیم زبانی جز قهر و قدرت و قاطعیّت نمی فهمد. باقی، فریب و فسانه است... این، بیمه نامه ما در تحوّلات آینده است... از فردای قیام دیماه ۹۶ گفته بودیم که این قیام تداوم دارد، گسترش و عمق پیدا می کند. با مقاومت سازمانیافته پیوند و پشتوانه دارد. رژیم در برابر آن هیچ راه حل و برون رفت و برگ برنده ندارد».
مسئول شورا «نسبت دادن رزمآوران ارتش آزادی به دستگاههای امنیّتی غربی و سعودی» را «یاوهگویی اطلاعات آخوندی» خواند و اضافه کرد: «دستگاههای امنیّتی غربی کجا و از چه موقع در فکر سرنگونی رژیم و آزادکردن محلههای شیراز بودهاند؟! عربستان سعودی هم اگر میتوانست به حملات موشکی و پهپادی رژیم به تأسیسات نفتی خودش و به سلسله حملات زنجیرهیی به فرودگاهها و شهرهایش، پاسخی درخور میداد. ناراحتی رژیم از این کشور، جدای از بحث منطقه و آمریکا، عمدتاً بهخاطر حمایت از برخی گروههای قومی و حمایت و پوشش تبلیغاتی برای بقایای شاه و ریزشیهای شیخ است و البته در این میان اطلاعات آخوندها بهوضوح کارکرد و نفوذ عوامل خود را دارد تا درباره تأمین هزینههای مجاهدین توسط عربستان سعودی داستانسرایی و یاوهگویی کنند».
مزدوران خدابنده و مصداقی ـ تلویزیون ایران اینترنشنال ۹تیر ۹۷، همزمان با توطئه تروریستی رژیم در ویلپنت:
«مصداقی: در طول لااقل سه دهه گذشته مشخصاً عربستان سعودی و کشورهای حوزه خلیج فارس بخشی از هزینههای مجاهدین را تأمین کردند...
خدابنده: من سه تا کامیون طلا، من خودم از ریاض آوردم...
ـ چه زمانی بود دقیقاً اینکه میفرمایید؟
خدابنده: کمی قبل از جنگ اوّل خلیج، یعنی اون موقع که تازه شکرآب شده بود رابطه [مجاهدین] با صدّام... هنوز ولی بد نشده بود تا اون حدّ، رابطه با عربستان بوده! پول همین الآن هم میرسه!... باز من برمیگردم به این مسأله که ایشون [مصداقی] هم گفتند...».
۹ ـ در شب یلدا، که همزمان با چهلم شهدا بود، مردم در تهران و سایر شهرها با گذاشتن شمع و تصاویری از شهیدان، یاد آنها را در خیابانها گرامی داشتند. عدهیی بر سر مزار شهیدان رفتند و مراسم برگزار کردند.
بعد از این که در فضای اینترنت، برگزاری مراسم چهلم شهدای قیام آبان۹۸ پخش شد، رژیم در وحشت از شکل گیری مجدّد اعتراض و قیام و بروز خشم و نفرت عمومی، اجازه برگزاری هیچگونه مراسم و تجمّعی را برای چهلم شهیدان نداد و در سطح شهرهای مختلف و به طور خاص در نقاطی که اعلام شده بود مراسم شهدا شکل میگیرد، دست به اقدامات پیشگیرانه و سرکوبگرانه زد. با اینحال، مردم برای گرامیداشت یاد شهیدان به مزار آنان شتافتند و مراسم گرامیداشت آنها در نقاطی شکل گرفت. رژیم به شماری از مراسم حمله و تعدادی را دستگیر کرد.
در میان پرشمار شعارهای مردم، همگانیترین و گسترده ترین آنها چنین بود: «مرگ بر دیکتاتور»، «مرگ بر اصل ولایت فقیه»، «مرگ بر خامنه ای»، «خامنه ای قاتله، ولایتش باطله»، «روحانی حیا کن، مملکتو رهاکن»، «سیدعلی ببخشین، دیگه باید بلند شین» ، «مرگ بر این ولایت، این همه سال جنایت»، «نه غزّه، نه لبنان، جانم فدای ایران»، «بیزیم دوشمن بوردادی، یالاندی آمریکادی/ دشمن ما همینجاست، دروغ میگن آمریکاست»، «پول نفت گم شده، خرج بسیجی شده»، «توپ، تانک، فشفشه، آخوند باید گم بشه»، «ما مردمیم نه اوباش»، «بنزین باید ارزون شه»، «برده داری کافیه، ملت ما عاصیه»، «ننگ ما، ننگ ما، رهبر الدنگ ما»، «به من نگو فتنه گر، فتنه تویی، ستمگر».
۱۰ـ در مراسم گرامیداشت چهلم شهیدان قیام آبان ۹۸ در اشرف۳ خانم مریم رجوی گفت: «این مراسم بزرگداشت شهیدان از سوی مادری است که در پی پیکر متلاشی شده فرزندش میدوید و فریاد میکشید که این پسر من است؛ و از سوی پدرانی است که مجبورشان می کنند پول تیرهایی را بپردازند که بر سر و قلب فرزندانشان نشست؛
این مراسمی است از سوی خانوادههای دختران و پسران سیزده ـ چهارده ساله که توسط پاسداران به قتل رسیدند؛ و این مراسمی است برای دادخواهی خون شهیدان و آتشباری به شقاوت خلافت خامنه ای خونخوار در ایران اشغال شده...
بنا بهگزارشهایی که تا امروز به دست آمده، شمار شهیدان قطعاً بیشتر از ۱۵۰۰ نفر است. البته تعداد واقعی بسا بیشتر است. اما تا همینجا هم رژیم دستکم ۶۰ بار بیشتر از قیام دیماه ۹۶کشتارکرده و جوانان ایران را به شهادت رسانده و تعداد بسیار بیشتری را مجروح و مصدوم کرده است. با تیغ و تبر و گلولههای ساچمهای...
جهان میبیند که رژیم آخوندها حتی از کشتار کودکان و نوجوانان ۱۳ ـ ۱۴ ساله ابا نمیکند. امیر رضا عبدالّلهی نوجوان ۱۳ ساله در اسلامشهر، نیکتا اسفندانی ۱۴ ساله در خیابان ستارخان تهران، آرمین قادری ۱۵ ساله، در محله دولت آباد کرمانشاه و خالد غزلاوی ۱۶ ساله در خرمشهر و رضا نیسی، ۱۶ ساله، در منطقه پاستوریزه اهواز. تازه اینها بخشی از نوجوانان شهید ما در این قیاماند. راستی، امیررضا و نیکتا و آرمین بهچه گناهی کشته شدند؟ خالد و رضا چرا خونشان بر زمین ریخت؟ فریاد به آسمان رفته خون آنها این است که بِأَی ذَنبٍ قُتِلَتْ؟ به کدامین گناه کشته شدید؟ در بین شهیدان سرفراز قیام، نامهای زنان دلیر ایران را میبینیم. آنها که پاسداران را مغلوب شور و جنگاوریشان کردند و بارها رژیم به نقش تعیینکننده آنها در این قیام یعنی قیام آبان۹۸ اعتراف کرد. همه شهیدان قیام چه آنها که در سنین نوجوانی بودند یا آنها که مادر چند فرزند بودند یا آنهاکه از فرزندان مردم بسیار زحمتکش و محروم ما هستند، و در ابتدای دوران جوانی خود هستند، بله همه در یک ویژگی مشترکند و آن مظلومیّت آنهاست. این عزیزان در روزهای قیام در مقابل هیولای سنگدلی و بیرحمی بیدفاع و دست خالی بودند.
چه بسیار سرهای پر شور و قلبهای بیآلایش آنها که هدف گلولههای جنگی قرارگرفت و بسیاری از آنها هنوز اجسادشان ناپیداست. امّا بگذارید تأکید کنم رژیمی که این جوانان و نوجوانان برای سرنگونیاش به خیابانها آمدهاند غیرممکن است که دیگر بتواند خود را سرپا نگهدارد. اگر خامنهای و پاسدارانش فکر میکنند با پرکردن نیزارهای ماهشهر از پیکرها و خون مردم بیدفاع ما، میتوانند بهحکومت خود ادامه دهند سخت در اشتباهند؛ اگر فکر میکنند با به خاک و خون کشیدن جعفرآباد و دولتآباد کرمانشاه یا صدرا و معالی آباد شیراز یا بهبهان و مریوان میتوانند این رژیم پوسیده را حفظ کنند سخت در اشتباهاند... این قهرمانان و این شهیدان سرفراز ما هستند که خامنه ای را به عنوان دستور دهنده اصلی این کشتار بزرگ در خیابانهای ایران به منفورترین دیکتاتور خون آشام این زمانه تبدیل کرده اند».
۱۱ ـ جمعبندی
یکم ـ قیام به سرعت شکل گرفت و مردم و محرومان در شهرهای مختلف در سراسر ایران علیه رژیم به پا خاستند.
دوّم ـ شعارها به سرعت رادیکال شده و خامنهای را نشانه رفت (مرگ بر خامنهای، مرگ بر دیکتاتور).
سوّم ـ نسل جدید که در این رژیم متولّد شده و پیوسته در معرض تبلیغات و القائات همین رژیم مخصوصاً علیه مقاومت بوده، هسته مرکزی خیزش بود.
چهارم ـ نقش زنان به عنوان نیروی پیشتاز و رهبری کننده این قیام، بسیار چشمگیر و تأثیرگذار بود.
پنجم ـ در این قیام تمامی مراکز دولتی، نظامی و وابسته به رژیم مورد حمله و تخریب مردم قرار گرفت. به هیچ وسیله یا اماکنی که مربوط به مردم بود، آسیبی وارد نشد. هر چه بود، توسط مأموران رژیم بود که به خودروها و امکان مردم آسیب رساندند.
ششم ـ باند مغلوب یا اصلاحطلبان، کاملاً همراه با باند غالب برای سرکوب مردم بودند. در این قیام اصلاح طلبان به طور کامل سوختند.
هفتم ـ در خیابان و میدان عمل هیچ نشانی از شاهدوستان و دیگر مدّعیان «خشونت پرهیز» نبود.
هشتم ـ استراتژی کانونهای شورشی و شهرهای شورشی، در صحنه عمل، آزمایش خود را پس داد.
نهم ـ به لحاظ تاکتیکی کانونهای شورشی به بهترین شکل فرماندهی را در صحنه به دست گرفتند.
دهم ـ هیچ یک از افراد و گروهها و رسانههای دور و نزدیک، که سالها علیه مقاومت ایران و استراتژی و مواضع آن حرف میزدند به روی خود نیاوردند که اکنون کدام خط مشی در خیابان جریان دارد و کدام استراتژی است که سخن میگوید».
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
- بیانیه «سی و نهمین سالگرد تأسیس شورای ملی مقاومت ایران»، ۳۱مرداد ۱۳۹۹، فصل اول: «قیام آتشین آبان و اعتلای بحران» انقلابی».