بیست و دومین روز از ماه بهمنِ ۱۳۵۷، در تقویم سرزمین ما، با پیروزی انقلاب و دفن رژیم دیکتاتوری و وابسته سلطنتی در گورستانِ تاریخ، به ثبت رسیده است.
جمع شدن بساط حکومتِ دیکتاتوری شاه، با هزینه ای سنگین برای ملت ایران ممکن و میسر گردید. بهترین جوانانِ ایران زمین در زیر شکنجه های وحشیانه حکومت "آریامهری" جان باختند و یا در مقابل جوخه های اعدام، نوید فتح و پیروزی سر دادند.
اما سرانجام، بهمنی عظیم از راه رسید و تومار رژیم استبدادیِ "ظل الله" را چنان در هم کوبید، که "نه از تاک نشان ماند و نه از تاک نشان". شاه رفت و دیوی پلید، برآمده از اعماق متعفن ترین لجنزارهای تاریخ، قدمِ نحس خود را بر خاک تازه آزاد شده سرزمینِ ما گذاشت.
نیاز به توضیح نیست که شاه با قلع و قمع نیروهای مبارز و پیشرو مانند مجاهدین و فدائی ها، میوه انقلاب را که حاصلِ رنج و شکنج و خونِ آنها بود، در دامانِ ارتجاعِ ردا بر دوش گذاشت.
شاه رفت، اما میراث شوم خود را به کفتارِ درنده ای به نام خمینی واگذار نمود، تا جنایاتِ به پایان نرسیده را، با وحشی گری و شقاوت هر چه بیشتر به پایان برساند.
با این همه شعله های مقاومت برای آزادی، نه تنها فروکش نکرد، که با تدبیر و سرعت عمل مجاهدین و رهبر تاریخی شان "مسعود" سوزان تر و برافروخته تر گردید. خمینی از برکت خونهای پاکِ بر زمین ریخته شده، از "ماه" به "چاه" فرو غلتید و با کنار رفتن نقاب از چهره ولی فقیهِ خونریز، ماهیت واقعی او بر همگان آشکار گردید.
حماسه ای دیگر در بهمنِ خونین سال ۱۳۶۰:
از پیروزی انقلابی که "ملاخور" شد و اولین قربانی اش "آزادی" بود، چند صباحی نگذشته بود، که در قلبِ تاریخ بهمن ماه، یک حماسه دیگر با جوشش خونِ شهیدانِ گرانقدرش به ثبت رسید. "موسی" و "اشرف" همراه با تعدادی دیگر از هم رزمانشان، قد برافراشته در مقابلِ ظلمتِ شیخ، در طلوعِ سپیده دم ۱۹ بهمن ۱۳۶۰، اصالت و استمرارِ مبارزه ای خستگی ناپذیر تا به انتها را با خونهای پاک خویش، مُهر و بیمه کردند.
بهمن این بار به گونه ای دیگر در تاریخ مبارزات ملت ایران، به ثبت رسید. حماسه ای سرخ و با شکوه رقم خورد و صدای رسای "سردار خلق" آمیخته با یقینی شگفت انگیز، به اقصی نقاطِ سرزمینِ به خون تپیده رسید، که با ایمان و صلابتی ستودنی، بانگ برآورده بود:
"آینده مال شماست. به این نکته ایمان داشته باشید. یقین داشته باشید که آینده مال شماست. آینده مال انقلابیون است. نیروهای میرا از صحنه حذف خواهند شد."
یک بهمن دیگر، در همین نزدیکی ها:
شنبه ۲۰ بهمن ۱۴۰۳، پاریس میدان "دانفر روشرو" یکی دیگر از همان "بهمن" های به یاد ماندنی در تاریخ ایران رقم خورد.
سیل جمعیت از خیابانهای اطراف به سوی میدان، سرازیر بود و مقاومت ایران، یکی از به یاد ماندنی ترین آثار تاریخی خود را، در شنبه ای که گذشت، در آن میدان قدیمی به یادگار گذاشت. بهمنِ شاه بر باد دِه و شیخ رسوا کن، هرگز طی بیش از چهار دهه گذشته، با چنین شکوه، عظمت و گرامیداشتی، از سوی خیل عظیم آزادی خواهان، مواجه نشده بود.
خانم "مریم رجوی" رئیس جمهور برگزیده مقاومت در بخشی از سخنان خود به مناسبت پیروزی انقلاب ضد سلطنتی، به این نکته اشاره کرد که:
"انقلاب بهمن برای ورثه شاه شوم است، اما برای کهکشان شهیدان و شورشگران، جشن پیروزی بر دیکتاتوری سلطنتی است. هر چند که آخوندها آن انقلاب را ربودند، اما دورانشان به سر آمده. انقلابی دیگر در شرف تکوین است".
در هنگام راهپیمایی کثرت جمعیت به گونه ای بود که با وجود خیابانهای پت و پهنِ پاریس، در بعضی نقاط هموطنان به ناچار پیاده روها را نیز به تسخیر خود در آورده بودند.
در این اثنا حال و روز رسانه های استعماری، که در یک فرار به جلوی مذبوحانه، هدفشان را دسترسی به اخبار واقعی اعلام می کنند! به راستی که بسیار رقت انگیز و چندش آور است. دریغ از یک جو شرف و وجدانِ خبرنگاری.
انگار نه انگار که بخش عظیمی از خیابانهای پاریس، شنبه گذشته زیر گامهای استوار هزاران ایرانی با شعار "مرگ بر ستمگر، چه شاه باشه، چه رهبر" به لرزه افتاده بود.
در مقابل، دورهمی های چند نفره شاه پرستان در ضدیت با انقلاب شاه شکن بهمن را چنان حلوا حلوا می کنند، که گویی شرفِ ناداشته را، فارغ از هر گونه شرم و خجالت، در معرض دید عموم قرار داده اند.
استعمار، ارتجاع و پسمانده های استبدادِ دفن شده در بهمن ۵۷ می توانند، کر و کور شوند و آلترناتیو اصلی و واقعی را باز هم انکار کنند، اما با خورشید درخشانی که از پشت ابرهای تیره، سر برآورده و انوار امید را در قلوبِ مشتاقانِ آزادی، در سرزمین "ستار" و "میرزا" و "مصدق" و "حنیف" شعله ور کرده، چه خواهند کرد؟!
بیهوده می پندارند که می توانند با تکیه بر "حرامزاده ترین نوع سانسور" و شیطان سازی و چرخش های مهوع در دایره ای که با "پرگار" های استعماری و ارتجاعی رسم کرده اند، سد و مانعی در مقابل گسترش و اقبالِ روز افزونِ پایدارترین و با اصالت ترین مقاومت عصر حاضر، با مجاهدین و اشرف نشانها و کانونهای شورشی اش در سرزمینِ آماده خیزش و قیامِ نهایی ایجاد کنند.
پاریس و خیابانهای مملو از جمعیت شیفتگانِ رهایی میهن و عملیات بی شمارِ کانونهای قهرمان، اسناد مستندی بر این ادعایند. اگر دیگران ادعایی بهتر از این و یا حتی چیزی در حد این دارند، بفرمایند. این گوی و این هم میدان.
اما ما، از آن بهمنِ خونین تا این بهمن، هر روز بیش از پیش ایمان آورده ایم که:
"آینده از آنِ انقلابیون است. نیروهای میرا از صحنه حذف خواهند شد".
آری! "انقلابی دیگر در شرف تکوین است".