پرویز خزایی: مریم رجوی و زنان مبارز در تاریخ بشریت

 

مبارزات زنان ایرانی علیه فاشیسم مذهبی حاکم بویژه زنان قهرمان مجاهد و کانونهای شورشی به رهبری مریم رجوی مرا برانگیخت تا نگاهی به زندگی شماری از زنان در تاریخ ایران وجهان بیاندازم که متناسب با زمانه و موقعیت جغرافیایی خود نقش رهبری کننده داشته اند.

از زمان پیدایش نسل انسان و مهاجرات از آفریقا به مرکز وشمال جهان از طریق خاورمیانه - به گمان من سرکوب زن توسط مرد یکی از ثابت ترین اشکال استثمار و ظلم و ستم بوده است.

به مرور زمان این سرکوب بد تر و پیچیده تر شد و دین فروشان مرد سالار این سرکوب را به یکی از بلاهای تاریخ بشر تبدیل کردند که هنوز شوربختانه بنحو بسیار وحشتناکی ادامه دارد. از سوزاندن زنان- که پاپ قرون وسطی فتوا داد که نجس هستند- تا احکام بسنگسار خمینی پرست ها و داعش مسلکها و تا امروز که زنان در افغانستان حق تحصیل و کار ندارند و بسی بدتر ضرب و قتل زنانیکه در ایران روسری- آنهم در استاندارد آخوندهای خامنه ای پرست- به سرندارند، کشته شدند سفاکانه ژینا امینی دختر معصوم خطه کردستان طغیان دیگری برانگیخت در آن زمان- و تیر اندازی توسط پاسداران کثیف و قاتل ولایت مطلقه اندر مطلقه فقیه با تفنگ ساچمه ای به چشم زنان و دختران در قیام 1401  که در طول آن بسیاری از آنها از یک چشم و یا حتی دو چشم نابینا شده اند  موضوعی که در سطح بین المللی با خشم و تنفر از این رژیم ایرانسوز مواجه شده وجامعه جهانی یکصدا و با تنفر و شوک عمیق آنرا محکوم کرده است.  دیدن این دختران عزیز ایران زمین سرفراز ما غمی بزرگ در ایران و جهان بر انگیخته است.

 جنایت مخوف دیگر که قلب هر انسانی را تکان میدهد اجازه ازدواج هر مردی در هر سن و سالی با دختران خردسال  و حتی هفت ساله است. چند وقت پیش در رسانه های خود رژیم منحوس تصویر دختران ۱۴ ساله و کمتر را نشان میداد که باردار بودند و در کنار هم نشسته بودند.!!!!

در قانون این آدمخواران یک مرد میتواند چهار زن دایم داشته باشد – وبسیاری زنان دیگررا در ازدواج موقت برای مدت معلوم و پرداخت مبلغ معلوم داشته باشد.  یعنی بخوانید ترویج و قانونی کردن فحشا و خریدن موقت زن.

فقرو فساد و فحشا زیر سایه خامنه ای جنایتکار به جایی رسیده که  همین روزها فیلم دختران و زنان نگونبختی در این رژیم پخش میشود که برای سوار شدن و رفتن با پولدارها صف کشیده اند که در یک صحنه زنی با زن نگونبخت دیگر بر سر نوبت دعوا میشود!!! لعنت تاریخ براین رژیم مخوف در تاریخ انسان باد.

اما زن ایرانی در برابر این همه وحشیگری سکوت نکرده است. مبارزه و مقاومت و صفی طولانی از شهیدان که امروز با شعار زن مقاومت آزادی به میان سیاستمداران خارجی هم راه پیدا کرده است. با سیر و سفر در لیست شهیدان سازمان مجاهدین وقتی سیمای معصوم دختران مجاهد اعدام شده را می بینم احساس غرور و افتخار میکنم و اشک از چشمانم سرازیر می‌شود که این ایران من است،  نه آنکه آخوندهای جنایتکار نشان میدهند. البته به غرور و افتخار  ختم نمی‌شود بلکه احساس مسئولیت سنگینی بر دوش خود احساس می‌کنم که تا روزی که جان در بدن دارم هرچه در توان دارم در خدمت آرمان آزادی مردم ایران و در صفوف این مقاومت به کار بگیرم.

 

باری زنان مبارز و افتخارآمیز  تاریخ – که از ابتدای تاریخ نوشته شده برای آزادی و رهایی خود و میهن خود جنگیدند بسیار زیادند که نمونه های آن را در ژاندارک فرانسوی تا طاهره قره العین درکشور عزیز خودمان در مخالفت با حجاب اجباری در حکومت سرکوبگر قاجاریه  تا زنانیکه در مقاومت فرانسه و نروژ و دیگر کشورها علیه نازیها در جنگ دوم و دیگر حکومت های سرکوبگر تاریخی- با ایدئولوژی ها مذهبی وغیرمذهبی و فاشیستی- می توان یافت که شهید و نامدار تاریخ شدند.

اما در چند دهه اخیر در ایران ما هزاران ژاندارک داشته ایم. همه زنانی و دخترانی‌که بهمراه مردان و پسران به سوال آیا هنوز هوادار مجاهدین هستید پاسخ بلند و دندان آخوند و پاسدارشکن دادند و در قتل عام و فاجعه بزرگ تاریخ معاصر ایران در محاکمات یک دقیقه ای سر بدار شدند- تا دیگر زنان شجاع زندانی پریروز و دیروز و امروز که نامشان بسیار متعدد است کسانی که تمام هست و هستی خود را سر دست گرفته و نام مقدس شان در تاریخ ایران و تاریخ بشر ماندگار است.....

آری دختران مجاهدی دربندی که در سال ۱۳۶۷ در دادگاه های چند دقیقه ای که رییسی جلاد گور بگور شده هم در آن شرکت داشت، با گفتن اینکه بله من به مجاهدین وفادار هستم صد ها صد ها حلق آویز شدند و مقیسه ای که اخیرا مجازات شد و دژخیمان دیگر مانند لشکری وحمید نوری جانی صندلی را از زیر پای بردار رفته ها میکشید. آری دیگر حافظه تاریخ هم عاصی شده است و اشک میریزد.

 آری نام های این دختران عزیز ایران زمین تا ابد در تاریخ بشر و در قلب مردم ایران ماندگار است. نقش سازمان مجاهدین و خانم رجوی در تربیت این نسل از زنان و دختران برکسی پوشیده نیست. در طول تاریخ زنان بزرگی را در ایران و در جهان می شناسیم که نقشهای بسیار بزرگی ایفا کرده اند که من ذیلا به برخی از آنها اشاره میکنم، اما آنچه مریم رجوی و سازمان مجاهدین را متمایزمیکند اینست که فقط ما با یک زن رهبر بزرگ مواجه نیستیم بلکه نسلی از زنان رزمنده و مسئول وسیاستمدار تربیت شده اند که بالاترین مسئولیتها را در عرصه های نظامی، اجتماعی، سیاسی و مدیریتی بر عهده گرفته اند. هرکس یک روز را دراشرف در عراق یا در اشرف ۳ در آلبانی به سربرده باشد این حقیقت را در می یابد که مریم رجوی در نسلی از زنان تکثیر شده است. آنها مبارزه با یک رژیم زن ستیز و وحشی را هدایت میکنند که روی انگیزیسیون قرون وسطا را سفید کرده است. 

+++++

و اما حالا به اختصار بپردازیم به شماری از زنانیکه راهبران مقاومت ها و جنبش های استقلال و آزادیخواهی در کشور یا منطقه خود شدند به اختصار اشاره میکنم باشد درنوشته های آینده موارد و نام های بیشتری به آن اضافه کنم:

 

۱-کلئوپاترا زن نامداری که چنددهه قبل از میلاد مسیح که از سرزمین باستانی مصردفاع کرد و در مقابل زیاده خواهی و تجاوز و زورگویی امپراطوران روم که تشنه و گرسنه خوردن و بلعیدن کشور بزرگ مصریان بودند سالها ایستاد و از تنگناها و توطئه ها و بازی های کثیف دشمنان عبور کرد و در پایان راهی بس خطیر و سرشار از زیر و بم افتان و خیزان کشور محبوب خود مصر را نجات داد که مثنوی هفتاد من کاغذ در تاریخ بشر است و همینجا بسنده میکنیم.

۲-ژان دارک فرانسوی میهن پرست شهید فرانسوی دختر جوانی که در ۱۹ سالگی در مقابل ارتش اشغالگر انگلستان سینه سپر کرد و ارتش فرانسه که نا امید و در هم شکسته بود به حرکت در آورد و در 1431 توسط انگلیسی ها به اسارت در آمد و با فتوای گروهی از آخوندهای فرانسوی به درخواست حکومت انگلستان، به بهانه ادعای دریافت الهام از قدیسین و استفاده از پوشش مردانه، به جرم ضدیت با قوانین کلیسا، او را به کفر و ارتداد محکوم کرده و در میدان ویومارشه شهرِ روآن سوزانده شد. ۱۵ سال بعد از شهادت او، در یک دادگاه تجدیدنظر در سال ۱۴۵۶، «بی‌گناهی» وی را پذیرفتند که دیگر نوشدارو بعد از مرگ سهراب بود.

ببینید بنیاد گرایی دینی قرون متمادی که وارث کنونی آن خمینی وخامنه ای و داعش وووووو هستند چه کرده و میکنند. لعنت تاریخ بر اصل و نسب و ریش و ریشه آنان باد.

ژاندارک سال پس از مرگش به اسطوره ای تاریخی تبدیل شد و از مرزهای فرانسه بسا فراتر رفت و جالب اینکه پاپ در سال 1920 یعنی 5 قرن پس از شهادتش او را قدیس اعلام کرد.

۳- گریس اٌمالی Grace O'Malley ایرلندی(1530 تا 1603 میلادی). هنگام پا گرفتن امپراطوری بریتانیای کبیر به عنوان بزرگترین قدرت استعماری که کشورهای مختلف از آسیا و افریقا و امریکا را تحت سلطه در می آورد قصد داشت که در اروپا کشور همسایه ایرلند را نیز تصرف و به امپراطوری بریتانیای کبیر ملحق کند. اما ملت آزادیخواه و استقلال طلب ایرلند در مقابل این استعمار بپا خواستند که داستان آن دراز و پر حادثه است. در این میان گریس اٌمالی زنی بود که به مقاومت مسلحانه – تاکید میکنم مقاومت مسلحانه- در مقابل امپراطوری بریتانیا برخاست و در یک جدال بزرگ و مقاومت همه جانبه سرانجام بریتانیای کبیر تسلیم شد و این کشور را بحال خود گذاشت.

۴- سردار مریم بختیاری لر (۱۲۵۳شمسی تا 1316) زنی بزرگ در جنبش مشروطیت در زمانیکه محمد علی شاه و نیروهای ضد مشروطیت استبداد صغیر برقرار کرده بودند او همراه با رهبری نیروهای آزادبیخش مشروطه خواه علیه نیروهای سلطنت مطلقه شاه اللهی جنگیدند و در پیروزی جنبش مشروطه و فتح تهران نقش بسیار موثری ایفا کرد.

این شیرزن تاریخ ایران بخلاف سنتهای آن روزگار از همسرش که مخالف پشتیبانی او از آزادی‌خواهان بود جدا شد و خانه اش در اصفهان پایگاه مشروطه‌خواهان و پناهگاه شخصیت‌های بزرگی چون دکتر محمد مصدق و علی اکبر دهخدا شد.

مشروطه ای که باید دمکراسی و مردم سالاری می آورد با اندوه فراوان بدست سرگروهبان رضا خان قزاق و پسرش محمد رضا به نابودی کشیده شد. علیه مصدق کبیر فرزند واقعی انقلاب مشروطه با کمک آمریکا و انگلیس کودتا کرد و نظام تک حزبی رستاخیر برقرار کرد که منجر به انقلاب بزرگ ۵۷ و سرنگونی سیستم تک حزبی فاسد شاه اللهی گردید. از آنجایی که شاه هیچ حزب و تشکیلات سیاسی و دمکراتیک باقی نگذاشته بود و انقلابیون و آزادیخواهان همه اعدام شده یا در زندان بودند، این انقلاب نیز متاسفانه توسط ملاها ربوده شد. آخوندها تنها دستگاهی بودند که شاه آنها را آزاد گذاشته بود و اکنون ایران زمین مقدس و تاریخی ما در چنگال مخوفترین – تاکید میکنیم مخوفترین- و زشت ترین حکومت تاریخ جهان است.

۵- قدم خیر قلاوند لر ایران این شیر زن لر ایران در هنگام توطئه ها و تجاوزات دربار سلطنتی ارتشی از تفنگداران مبارز و آٰٓزایخواه لر به رهبری خود تشکیل داد و با نیروهای دولتی جنگید برادرانش در سال ۱۳۰۸ بدست نیروهای رضاخانی کشته شدند و خودش نیز در غم از دست دادن برادرانش در ۱۳۱۲ درگذشت. شرح سوار کاری و تیر اندازی و شجاعت و رشادت این زن جوان دهه ها است که در شعر و ادب و داستانها و ترانه های لری - بنام قدم خیر- در تاریخ و فرهنگ و اشعار لری سرشار است و کسی نیست شعرهای حماسی لری او را نشنود ونخواهد با نوای کمانچه اصیل وتنبک لری و رقص لری سراسری در خطه لرستان همراه شود. من که در کوهدشت لرستان از مادر و پدر لک متولد شده ام مانند بسیاری از هم نسلانم کردی لکی و لری را درکنار فارسی شیرین مان از کودکی همزمان یاد گرفته و صحبت میکردم و با آن ها میخوانم و میرقصم. یک همرزم مجاهدم که او را برا سیف – یعنی برادر سیف خطاب میکنم- با شوخ طبعی خود میپرسید: فلانی تو که در جلسه أشرف یک و و گردهمایی های اخیر اشرف ۳ رقص لری را طولانی میرقصیدی آیا « دوپینک کرده بودی»!

۶- ایندیرا گاندی زن بزرگ تاریخ مدرن هند دختر جواهر لعل نهرو از رهبران و کوشندگان راه استقلال هند -که یکی از مردان بزرگ تاریخ مدرن بود- که خانم ایندیرا از کودکی از او بسیار آموخت.

ایندیرا بعنوان رهبر حزب کنگره ملی و نخست وزیر هندوستان در دو مقطع (سالهای ۱۹۶۶ تا ۱۹۷۷ و ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۴) نقش بزرگی همانند پدرش در راه وحدت هند و دوستی و همراهی همه ادیان و قبایل متعدد هندوستان بزرگ داشت که یکی از بغرنج ترین و پیچدیده ترین دوره های تاریخ هندوستان بعد از آزادی و استقلال پر رنج هندوستان بزرگ به رهبری مهاتما گاندی بزرگ و نهرو ویارانشان چون ابوالکلام آزاد و ذاکر حسین و پاتل و سایر رهبران در استقلال هندوستان بود.

من همزمان با نخست وزیری بانو ایندیرا گاندی چهارسال در کنسولگری ایران در جنوب هند و بعد سرکنسول ایران بودم و تجارب بسیار زیادی از رویکردهای این بانوی بزرگ دارم. این زن شجاع و بزرگ که علیه بنیادگرایی دینی و قومی می‌جنگید و مدام تحت تهمت و تهدید جدی بود سرانجام در ۱۹۸۴ توسط یک متعصب و بنیادگرای قومی دینی با ضرب گلوله به قتل رسید و به خیل شهدای تاریخ پیوست.

 

مریم رجوی

خانم مریم رجوی احتیاجی به معرفی من ندارد نقش سیاسی، اجتماعی و فرهنگی او در تاریخ معاصر میهن ما عیان تر از آن است که نیاز به توضیح داده باشد. نقش او در ۴۰ سال گذشته در کنار رهبر سرفراز مقاومت ایران آقای مسعود رجوی در هدایت سازمان مجاهدین خلق و شورای ملی مقاومت ایران پایدارترین ائتلاف سیاسی تاریخ ایران متشکل از احزاب و شخصیتهای سیاسی با گرایشهای مختلف سیاسی در نبرد با وحشی ترین حکومت تاریخ ایران همواره در تاریخ ایران جاوید خواهد بود.  

مریم رجوی تنها یک رهبر سیاسی نیست او در ادامه خط بنیانگذاران سازمان مجاهدین در برابر ارتجاع خطرناک دینی که توسط آخوندها از خمینی و خامنه ای و همتایانشان با استفاده از قدرت سیاسی و نظامی پیش برده میشود، معرف یک اسلام دموکراتیک است. نقشی که فراتر از مرزهای ایران یک خدمت بزرگ به جهان اسلام است. او زنی مسلمان و معتقد است که پرچم جدایی دین و دولت را بر افراشته و اگر به قول مسعود رجوی «بزرگترین سانسور قرن» در کار نبود در میان همه مسلمانان نفوذ میکرد. بدون تردید در سالها و دهه ها و قرنهای آینده از مریم رجوی به عنوان پرچمدار اسلامی که دموکراسی و حاکمیت مردم عنصر کانونی آنست نام برده میشود. او مبلغ و عمل کننده به همان ایده ایست که از روز اول بنیانگذار سازمان مجاهدین اعلام کرد که   مرز بندی واقعی بین دیندار و بی دین و با خدا و بی خدا نیست بلکه بین سرکوب شونده و سرکوب کننده بین استثمار شده و استثمارگر است

در همین جا و با تاکید جدی همه هم میهنان آزادیخواه و دمکراسی دوست رجوع میدهم به طرح ده ماده ای اعلام شده از مریم گرامی ایران زمین -که خلاصه ای است از اعلامیه جهانی حقوق بشر که حرف مقدس تاریخ بشر است. برنامه دموکراتیکی که ۴۰۰۰ قانونگذار در اروپا و آمریکا آنرا حمایت کرده و پیشرفته ترین برنامه متصوردر جهان کنونی می دانند. برنامه ای که بنیادش بر دموکراسی و حاکمیت مردم و برابری همه انسانها اعم از با دین و بی دین، سفیدپوست یا رنگین پوست، از این نژاد یا آن نژاد است.  برنامه ای که فریاد خامنه ای ولی وقیح جاهلان و تمامی آخوندهای بزرگ و کوچک و مزدوران لباس شخصی و پاسداری را در آورده است و مرتب به شورای پرافتخار ملی مقاومت ایران و به این زن ارزشمند تاریخ امروز ناسزا میگوید.

اما پاسخ دندان آخوند شکن این زن ارزنده تاریخ معاصر ایران، توسط ملت در زنجیر و هزاران رهبر و پارلمانتر و انسانهای نامدار کشورهای دمکراتیک جهان حمایت شده است و او را سمبل آزادی زنان میهن که نام و ذکرشان رفت میدانند. آری افراد سرشناسی در تمامی جهان به زبانها و اصل و نسب متفاوت . بیاد شاعر شهیر

هم نوایی نیکی و دلبندی است. یار با بیگانگان هم بندی است

ای بسا هندو و ترک همزبان. وی بسا دو ترک چون بیگانگان

پس زبان هم نوایی دیگراست. همدلی از همزبانی خوشتر است

داستان جنبش ها و مقاومت های سازمانیافته تاریخ بشررا نگاه کنید کدامیک ا زقبل از پیروزی و رسیدن به حکومت حکم اعدام را لغو کرده است. کاری که مریم رجوی از همین امروز اعلام کرده است. این شوخی نیست وسرسری از آن رد نشویم. به موزه وکتاب وخاطرات و اسناد کشورهای آزاد شده نگاه کنید که چگونه بعد از رهایی از دست آن سیستم های ضد بشر هزاران نفر جانی و پاسدار و خائنین را تیرباران کردند.

اما حیف است که به یکی از بزرگترین کارکردهای مریم رجوی اشاره نکنم، شاخص اسلامی که مریم رجوی از آن دفاع می‌کند، آزادی و رهایی زن است. این جدی ترین نقطه تعارض دیدگاه او با آخوندهای حاکم است. او فقط از رهایی و برابری زنان حرف نمیزند بلکه میگوید اسلامی که من از آن حرف میزنم درست در نقطه مقابل آخوندهای حاکم هیچ فرقی میان زن و مردم قائل نیست، به عکس هر گونه تبعیض و ظلم و ستم علیه زنان را قویا محکوم میکند، اما مهمتر اینکه او در ۴۰ سال گذشته برابری زنان بویژه در رهبری طولانی ترین و پیچیده ترین مقاومت تاریخ ایران نهادینه کرده است. او یک زن نیست که جنبش مقاومت را رهبری میکند بلکه نسلی از زنان را تربیت کرده است که تضمین برابری و رهایی زنان در ایران آینده است. نسلی از مردان مجاهد را تربیت کرده است که رها از فرهنگ حاکم مردسالارانه رهبری زنان را با طیب خاطر نه تنها پذیرفته بلکه مشتاقانه مدافع آن هستند.

این ها در مقابل رژیمی زن ستیزی است که ازدواج دختران خرد سال و ازدواج موقت ولو چند ساعته یعنی فحشا را قانونی کرده است. امری که در بسیاری از کشورها از جمله نوردیک جرم محسوب میشود و مردانی که چنین سوء استفاده ای بکنند مجازات و حتی زندانی میشوند.

برای حسن ختام قسمت کمی از سخنرانی خانم رجوی در شهرداری اسلو در سال ۱۳۷۴یعنی ۲۹ سال پیش که من افتخار حضور در آن را داشتم نقل میکنم. روشن بینی ژرف اندیشی و عمق اعتقاد او به دموکراتیسم را نشان میدهد. توصیه میکنم متن کامل این سخنرانی که به خطرات بنیادگرایی اسلامی، اندیشه های ارتجاعی آخوندها و سیاست مماشات و راه حل درست در برابر این رژیم می پردازد را بخوانید:

«آخوند آذری‌قمی، یکی از معروفترین نظریه‌پردازان ولایت فقیه، در این مورد نوشت: «ولایت فقیه ولایتی است مطلقه، تشریعی و قانونی. ولایت بر ‌دنیاست و آن‌چه در دنیاست ‌ـ‌ اعم از موجودات زمینی و آسمانی و جمادات و نباتات و حیوانات و آن‌چه که به‌نحوی به ‌زندگی جمعی و انفرادی انسانها ارتباط دارد، و همهٌ شئون انسان و متعلقات و داراییهای او را شامل می‌گردد…»

این نظریه، هم‌چنان‌که در عمل نیز خمینی و حکومتش انجام داده‌اند، وقتی به ‌موضوع زنان می‌رسد، وحشیگری و جباریت را به ‌اوج می‌رساند. همین آذری در مورد ازدواج دختران باکره می‌نویسد: «در اسلام ازدواج دختر باکره بدون اجازهٌ پدر و رضایت دختر مجاز نیست و هر دو باید رضایت داشته باشند، ولی در عین حال ولایت رهبری الهی بر‌ ولایت این پدر و دختر در امر ازدواج حاکم و مقدم است و ولی فقیه می‌تواند بر‌خلاف رأی پدر و دختر نظرش را اعمال کند»، یعنی به‌زور او را شوهر بدهد.

 به ‌این ترتیب رژیم حتی در خصوصی‌ترین امور زندگی مردم، به‌ویژه زنان، دخالت می‌کند. از حجاب اجباری تا انواع و اقسام تضییقات و فشارهاعلیه زنان و ممنوعیت خنده برای آنان و سنگسار و…

 زن ستیزی اساسیترین ویژگی ولایت فقیه است و ساختار نظام آخوندی بر‌حذف زن بنا شده است... در مدیریت جامعه و به‌خصوص در رهبری سیاسی، هیچ زنی وجود ندارد و در قانون اساسی رژیم، زنان از قضاوت و ریاست‌جمهوری و رهبری به‌طور مطلق و به‌صراحت محروم شده‌اند.

مضمون همهٌ ارزشگذاریها، قوانین و عملکردهای رژیم ملایان این است که زن ضعیفه و متعلقه و کالایی در مالکیت ‌دیگری است و هیچ جایی در رهبری و مدیریت جامعه ندارد. باید در کنج خانه باشد و کار اصلیش بچه‌داری و آشپزی است و فقط برای همین کارها نیز آفریده شده است.

زن ستیزی آخوندها، به‌ جنایتهای هولناک و تحمیلهای ضدانسانی بی‌سابقه‌یی راه برده است. اعدام هزاران زن و حتی تیرباران زنان باردار، رکورد بی‌سابقه‌یی در کشتار زنان و خاص این رژیم ضدبشری است. شلاق زدن و شکنجهٌ زنان در ملأعام، شلیک در رحم زنان برای اعدام آنها، تشکیل «خانه‌های مسکونی» در زندانها، یعنی مؤسسه‌یی برای نابودی مطلق یک زن اسیر بیدفاع، و انواع شکنجه‌ها و جنایتهایی که توسط آخوندها ابداع شده، وحشیگری بی‌مانند رژیم آخوندی را در ضدیت با زنان نشان می‌دهد.

... در این‌جا بایستی تصریح کنم تفکرات و تئوریهای ملایان در مورد حکومت و ولایت فقیه را در تمامیتش به‌هیچ‌وجه نمی‌توان یک تفسیر یا برداشت از اسلام تلقی کرد. آنان اولین کسانی هستند که چنین برداشتهای جنایتکارانه‌یی از اسلام، آن‌هم در تمامی ابعاد، ارائه می‌دهند. چنین چیزی هیچ سابقه‌یی در تاریخ اسلام ندارد. حتی بسیاری از آخوندهای سنتی بالاتر از خمینی یا هم‌شأن او در حوزه‌های قم یا نجف، قویاً با نظریهٌ ولایت فقیه او مخالف بودند. خمینی و جانشینانش درواقع اسلام را فقط و فقط متناسب با مقتضیات و منافع دیکتاتوری خود تفسیر می‌کنند.

...

اما راه‌حل چیست؟

بنا به‌ تجربهٌ ۱۶سالهٌ ما در مبارزه برای دموکراسی، تنها راه‌حل، ارائهٌ یک آلترناتیو سیاسی و فرهنگی برای رژیم خمینی است.

ما حتی قبل از حاکمیت خمینی خطر ولایت فقیه را درک کرده بودیم، چون از نزدیک آخوندها و شخص خمینی را می‌شناختیم. آقای مسعود رجوی، رهبر مجاهدین، در ماههای قبل از سقوط شاه، درحالی‌که زندانی بود، بارها جریانهای واپسگرای مذهبی را تهدید اصلی جنبش دموکراتیک ضد شاه معرفی کرد و در مورد خطرات فاشیسم مذهبی هشدار داد. در سال۷۹ خمینی، با اتکا به مرجعیت و مشروعیت مذهبی، با سوءاستفاده از بی‌تجربگی مردم و با بهره‌گرفتن از سرکوب گستردهٌ جنبش دموکراتیک و اعدام و دستگیری رهبران آن توسط رژیم شاه، توانست رهبری انقلاب را به‌سرقت ببرد و با حمایت عظیم مردم که خواهان آزادی و استقلال بودند، به‌ چنان قدرت خطرناکی تبدیل شود که همه چیز را در سر راه خود از بین ببرد.

از همان ابتدا مجاهدین وظیفهٌ خود می‌دانستند که عوامفریبی و اسلام‌پناهی دروغین خمینی را افشا کنند. آنها یک چالش فرهنگی، ایدئولوژیک، سیاسی با آخوندهای حاکم و یک کار توضیحی پیگیرانه با مردم را آغاز کردند. این آغاز ارائهٌ یک آلترناتیو فرهنگی در مقابل رژیم خمینی بود.

آن‌چه ما از اسلام، قرآن و زندگی محمد(ص) پیغمبر اسلام، می‌شناختیم،  تماماً‌مخالف رفتار حکام جدید بود. اسلام مثل همهٌ ادیان بزرگ، دین رحمت، بردباری، رهایی و برابری است. قرآن مکرراً تصریح می‌کند که هیچ اجباری در انتخاب دین نیست، و در زندگی سیاسی و اجتماعی، بر شورا و دموکراسی و احترام به‌ آرای دیگران تأکید می‌کند. اسلام‌خواهان ترقی و پیشرفت و تکامل اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جامعه است.

۱۴قرن پیش، در شرایطی که اعراب دختران نوزادشان را زنده‌به‌گور می‌کردند، اسلام هویت مستقل و حقوق برابر سیاسی، اجتماعی و اقتصادی برای زنان قائل شده است. پیغمبر اسلام بیشترین احترام را به زنان می‌گذارد و اولین مسلمان یک زن بود. ۴تن از۱۰مسلمان اولیه،  زن بودند.

... کلاسهای درس اسلام‌شناسی آقای رجوی در سال۱۹۸۰، که در یکی از بزرگترین دانشگاههای تهران تشکیل می‌شد و هر هفته ۱۰هزارنفر از دانشگاهیان و روشنفکران در آن شرکت می‌کردند و نوارها و جزوه‌های آن در صدهاهزار نسخه پخش می‌شد، نظریه‌های ارتجاعی خمینی را، تحت نام اسلام، افشا می‌کرد. این کلاسها خمینی را در میان جوانان مذهبی به‌غایت بی‌اعتبار کرد. به‌دلیل نفوذ گستردهٌ مجاهدین در تمام دانشگاهها، خمینی در بهار ۸۰ تحت نام «انقلاب فرهنگی»، طی یک یورش وحشیانه، کلیهٌ دانشگاههای کشور را برای سالها تعطیل کرد. اما مقاومت ایران تلاش در این زمینه را، به‌عنوان یکی از مبرمترین وظیفه‌های خود، به‌طور مستمر ادامه داده ‌است. تهاجم بر‌قلب فرهنگ آخوندی و ولایت فقیه، یعنی برخورد کاملاً ارتجاعی و زن‌ستیز آخوندها با زنان، از ابتدا یکی از اصلی‌ترین وجوه این مبارزهٌ فرهنگی بوده است. ما در این زمینه به ‌افشاگری صرف قناعت نکرده‌ایم. در عمل زنان ما با تلاش بی‌نظیر، مسئولیتهای سنگینی را در بالاترین سطوح مقاومت به‌عهده گرفته‌اند.

 به‌دلیل ماهیت زن‌ستیز رژیم ملایان، بدون شک تحقق آزادی در ایران مشروط به ‌این است که در جریان مبارزه برای سرنگونی این رژیم، به مسألهٌ رهایی زن و برابری زن و مرد پاسخ داده شود.

 ...

زنان ما در مقاومت، عملاً  ثابت کردند که برای زن، درست مثل مرد، قبل از هرچیز، انسانیت او و جایگاه و مسئولیتهای انسانی، اجتماعی و سیاسی ناشی از آن اصالت دارد و او حق دارد که برای انجام این وظایف پشت هیچ مانعی متوقف نشود. ...

امروز در ایران اساساً بنیادگرایی مذهبی، به‌مثابه یک موضوع و مسألهٌ اجتماعی، وجود ندارد و فقط با یک حکومت فاشیستی تحت نام مذهب مواجهیم. ... هرگونه سیاست مماشات‌جویانه با این رژیم محکوم به ‌شکست است. قانونمندیهای یک دیکتاتوری مذهبی با سایر تجربیات و قانونمندیهای جامعهٌ جهانی در دههٌ آخر قرن بیستم مطلقاً متفاوت است. قوانین این رژیم متعلق  و برخاسته از قرون وسطی است. قاطعیت تنها زبانی است که می‌توان و باید با آن با رژیم صحبت کرد.

‌ـ‌ هرگونه یکسان کردن حساب رژیم خمینی و اسلام اشتباه استراتژیک و خطرناکی است که فقط ملایان از آن سود می‌برند.

معرفی، حمایت و شناسایی آلترناتیو دموکراتیکی که بیشترین احترام را برای اسلام به‌عنوان دین اکثریت مردم ایران قائل است و در کانون آن یک جنبش مسلمان دموکراتیک قرار دارد، تنها راهی است که سبب می‌شود ملایان ‌نتوانند در عرصهٌ بین‌المللی دشمنی و مخالفت و قاطعیت علیه خودشان را به‌دشمنی با اسلام تعبیر کنند و از آن سوءاستفاده نمایند.

به این ترتیب جامعهٌ جهانی و دولتهای غربی مجبور نخواهند شد در مقابل باج خواهیهای ضدبشری رژیم تحت عنوان اسلام و ویژگیهای فرهنگی و مذهبی ایران و کشورهای اسلامی، عقب‌نشینی نموده و با مخدوش نمودن اصول جهان‌شمول حقوق‌بشر، به این رژیم ضدبشری امتیاز بدهند؛ امتیازاتی که متأسفانه تاکنون رژیم خمینی در موارد متعددی دریافت نموده است».