آهنگ رام: لغو حکم اعدام باید شفاف و جاودانه باشد.

 

 

روبر بدنتر پایه گذار لغو حکم اعدام در فرانسه : زندگی از مرگ قوی تر است.

 

رژیم آخوندهای جنایتکار تعداد اعدام ها را هر روز افزایش میدهد. رژیم از روز اول سر کار آمدنش برای بقای خود ماشین قتل و کشتار را به راه انداخت وتا به امروز اشخاصی که توسط او اعدام می‌شدند مرتکبان جرائم سنگین یعنی قاچاقچیان ، قاتلان و متجاوزان اعلام می‌کرد.

 در حقیقت اما بزرگترین قاتلان مردم عزیزمان هنوز و در قیام ها خود اوست، گسترده ترین قاچاق مواد مخدر در دست سپاه پاسدارانش است و تجاوز به عنف توسط شکنجه گرانش به جوانان در زندانهای کشور صورت میگیرند.

با این حال بیشترین اشخاصی که آخوندهای جنایتکار در طی ۴۷ سال اعدام کرده اند زندانیان سیاسی و عقیدتی هستند که آمار رسمی آن هرگز درست نبوده و ثابت شده که تعداد واقعی آنها بسیار بالاتر از آن است که اعلام می‌شوند.

رژیم وحشت زده از شرایط فلاکت بار کنونی اش و از ترس قیام برای ایجاد نا امیدی و وحشت بخصوص در جوانان عزیزمان اعدام می‌کند. آخوندها در حال سقوطند و در این اعدامها بدنبال امنیت روانی خود هستند ومی‌خواهند انتقام شکست های پی در پی خود را از هر لحاظ از زندانیان سیاسی بسیار مقاوم بگیرند.

اعدام ها چه در خفا و پنهانی در سیاه چالها ، چه درزندانهای مخوف کشور و چه در ملأ عام انجام گیرند در شرایط بسیار خشن ، قرون وسطایی، در بیشتر موارد بعد از انفرادی های طولانی مدت ، شکنجه های بسیار و بعد از کشیدن دوران زیادی از محکومیت همینطور تحت فشارهای طاقت فرسای جسمی و روحی انجام می‌شوند.

آخوندها به طرز عجیب و غیر قابل توصیفی علاقه دارند کرامت انسانی را زیر پا له کنند!

به تازگی یک نهاد رسمی و چند تن از سران رژیم به این مسأله اشاره کرده اند که « چرا باید تجربه سال ۱۳۶۷ را تکرار کرد »و از این قتل عام هولناک دفاع کرده اند.

در اینجا لازم است که اشاره بسیار کوتاه و کلی به قتل عامها بکنم.

 قتل عام جنایتی است که رژیم آخوندی امروز در زندانها انجام می‌دهد اعدام چندین زندانی در یک روز و هر روز.

امروزه بر کسی پوشیده نیست که آخوندها بقای خود را بر خون بیش از ۱۲۰ هزار زندانی سیاسی گذاشته اند که سی هزار از آنها در سال ۱۳۶۷ در عرض چند ماه بدون روند قضایی اعدام شدند! قتل عام سال ۶۷ بزرگترین جنایت علیه بشریت بعد از جنگ جهانی دوم محسوب می‌شود که کیفر نداده باقی مانده!

نه تنها رژیم آخوندها بلکه جامعه بین‌الملل هم که از همان روزهای اول از وقوع چنین قتل عام بی‌رحمانه‌ای بر جوانان و نوجوانان نازنینمان توسط مقاومت مردم ایران با خبر بود با بی اعتنایی به این جنایت هولناک، بخاطر سیاست مماشات چشمان خود را بر روی آن بست. اینگونه همه مرزهای اخلاقی و انسانی را زیر پا گذاشت.

 اما در نهایت کتمان جنایت توسط رژیم، پنهان کردن مزار شهیدان و سعی بر هویت زدایی از قربانیان نتوانست مانع افشای جهانی جنایت علیه بشریت و نسل کشی زندایان سیاسی شود که ۹۰ در صد آنها را مجاهدین سر موضع تشکیل داده بودند. (جاوید رحمان گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور ایران در سال ۲۰۲۴ قتل عام سال ۶۷ را نسل کشی و جنایت علیه بشریت خواند.)

اما نتیجه سیاست مماشات و بی عملی جامعه بین‌الملل در قبال نسل کشی و جنایت علیه بشریت سال ۶۷، جنایت علیه بشریت در قیامهای دیماه سال ۹۶ ، آبان سال ۹۸ و شهریور سال ۱۴۰۱ و همینطورنسل کشی و جنایت علیه بشریت در اشرف و لیبرتی و به قتل رساندن بهترین فرزندان ایران عزیزمان و عاشقان آزادی وطن دلبندمان شد! و رژیم آخوندی به جنایاتش در داخل و اعمال تروریستی اش در خارج از ایران ادامه می‌داد.

 بعد از بازگرداندن اسدالله اسدی و حمید نوری به رژیم ایران پس از محاکمه آنها در بلژیک و سوئد و به اتمام نرساندن دوران محکومیتشان (هر دو به بیش از پانزده سال حبس محکوم بودند) دنیای بهت زده با پدیده جدیدی در دنیای دموکراتیک آشنا شد :

پیروزی سیاست مماشات بر عدالت! یعنی فاجعه!:

دستاوردهای بزرگ بعد از جنگ بین الملل دوم به یک باره زیر پا گذاشته شدند. حقوق بشر پایمال شد. حکومت قانون زخمی شد. نقش مهم قوه قضاییه که مهمترین رکن دموکراسی است و بر دو قوه دیگر یعنی مقننه و مجریه نظارت میکند کمرنگ شد.....

همانگونه که ''اعدام'' تروریست ها ، حکومت ها را با آنها در یک کفه جنایت قرار می‌دهد، عدم مجازات کامل آنها و برقراری عدالت هم اگر هدف منفعت طلبانه باشد حکومت ها را با آنها همدست می‌کند.

آنزمان رژیم آخوندی خیلی خوشحال بود و نمیتوانست تصور کند که تنها یک سال بعد از آزادی حمید نوری یعنی امروز در یک بحران اقتصادی اجتماعی عظیم گرفتار شده و در یک انزوای کامل سیاسی بسر خواهد برد. برنامه هسته ای اش خاکستر شده و نیروهای نیابتی اش بشدت تحلیل خواهند رفت و تنها راه سرکوب برایش میماند و سیاست مماشات بر زمین مینشیند.

اگر امروز سران جنایتکارش از قتل عام ۶۷ دفاع می‌کنند و فراموش کرده اند که تا سالها و حتی همین امروز نهایت سعی خود رامی‌کردند و میکنند تا کامل افشاء نشود و ابعادش پنهان بمانند دفاعیاتشان خود بزرگترین اعتراف آنها به این است که '' زندانیان سیاسی '' را اعدام می‌کنند! بخصوص حضور پررنگ مجاهدین عزیز و هواداران آنها مانند مهدی حسنی و بهروز احسانی که قهرمانانه اعدام شدند و تعداد زیاد دیگری از وابستگان مجاهدین که در لیست بلند محکومان به اعدام قرار دارند. این دقیقأ همان نسل کشی و جنایت علیه بشریت است!

 آخوندهای پلید تا کنون از اعترافات اجباری زندانیان سیاسی جهت تبلیغات برای خود استفاده می‌کردند. امروز با وعده آزادی بعد از اعتراف اجباری بسیاری از آنها را اعدام کرده اند.

این عمل شنیع ورای همه مرز سرخ های اخلاقی ، انسانی و قانونی است!

و همان نقطه ای است که سرانجام همه دیکتاتورهاست.:

 اگر اعدام کنند نفرت اجتماع از آنها بیشتر می‌شود، انگیزه جوانان برای مبارزه و سرنگونی آنها باز هم بالاتر میرود و زودتر سقوط میکنند و اگر اعدام نکنند یعنی توقف ماشین قتل و کشتار که سرنگونی آنها توسط مردم عزیزمان را تسریع می‌کند!

اعدام و قتل عام ها در اوایل انقلاب ، در دهه شصت ، در سال ۶۷ در اشرف و لیبرتی ، در قیامهای متعدد مردم نازنینمان و امروز....هرگز نتوانسته مقاومت و مبارزه برای سرنگونی جنایتکاران عمامه به سر را از بین ببرد! این گواه تاریخ است که به بند کشیدن آزادی ، نابودی عدالت، بی حرمتی به شأن و کرامت انسانی و برقراری حکومت قتل و جنایت تا جاودان به طول نمی انجامد.

در زندانهای کشور عزیزمان سه شنبه های نه به اعدام ادامه دارند. اعتصاب غذای ۱۵۰۰ زندانی محکوم به اعدام در زندان غزل حصار صدای رسای '' نه به اعدام '' است که همه جا طنین افکنده. اگر چه رژیم رویای نسل کشی و جنایت علیه بشریت سال ۶۷ جدیدی را در سر می‌پروراند ولی دیگر قدرتی با ابعاد گذشته برای اجرای آنرا ندارد و دیگر هرگز نخواهد داشت.

کانونهای شورشی قهرمانمان هر روز عملیات گسترده‌تری برای سرنگونی اش انجام می‌دهند.مقاومت با شکوه مردم ایران هر روز قدرتمندتر شده و لحظه ای دست از دفاع از حقوق مردم عزیزمان برای یک حاکمیت ملی و برقراری یک نظام دموکراتیک بر نمی‌دارد.

اعضای فداکار آن وکلای واقعی مردم ایران در سطح بین‌الملل‌اند و خواهان اجرای عدالت با موازین و ارزش های انسانی اند حتی برای غیر قابل بخشش ها!

آنها میدانند که عدالت بدون شفقت فقط به انتقام تبدیل می‌شود، سرچشمه مبارزه خود را از عشق به مردم عزیزمان میگیرند و با تبعیت از رهبران بی‌نظیرشان حافظان کرامت انسانی اند.

لغو حکم اعدام در برنامه ده ماده ای فوق العاده خانم مریم رجوی برای ایران آزاد فردا نوشته شده است.

سخنرانی های متعدد خانم رجوی در طی سالیان در کنفرانس های مهم بین‌المللی از زیباترین لحظات حقوق بشرند!

زمان آن رسیده که جنایتکاران ، عاملان ، آمران و بزرگترین ناقضان حقوق بشر یعنی سران رژیم آخوندی در مقابل عدالت در دادگاه های بین‌المللی قرار بگیرند شورای امنیت و اتحادیه اروپا بهتر است همین امروز اقدام کنند و چشمشان را بر روی قزل حصار و سایر محکومان به اعدام و قتل عامهای هر روزه در ایران دلسوخته نبندند. چرا که بخصوص امروز با تضعیف سیاست مماشات رویکرد با نسل کشی و جنایت علیه بشریت آزمایش احترام و وفاداری جامعه بین‌الملل به ارزش های بسیار والا و زیبای حقوق بشری است و بهترین دلیل و بزرگترین و با شکوهترین انگیزه برای جلوگیری از یک فاجعه انسانی است!