سینا دشتی - تظاهرات هنوز انجام نشده و واکنشهای تابه حال انجام شده!

بار اول که به نیویورک رفتم، موضوع تظاهرات سفر خاتمی رئیس جمهور رژیم بود و قصد این بود که در زیر دود و دم مغازلات متمدانه غربیان در کل و آمریکا علی الخصوص، با رژیم ولایت فقیه  داد ی بزنیم و در جمع چند هزار نفری  باشیم که آزادی میخواستند. حالا بر همه عیان است که آنچه جمع تظاهرکنندگان می خواستند همان چیزی بود که الان میلیونها ایرانی می خواهند، ما هم می خواستیم آنجا باشیم. یکی باشیم در جمع یکدلان. البته آنروزها هم سنگسار بود و  هم تیرک دار و جوخه اعدام برقرار! اما چشمهایشان نمیدید و زبانشان نمیچرخید! همه شان شیفته کج عمامه و روشن عباو نیم لبخند مصنوعی بودند که ماسک وگریم سیرک خاتمی بود.

مجاهدین و مقاومت و به تبع آن هواداران مقاومت نه مطلوب بودند و نه محبوب، بر عکس زیر تیغ رسانه و تبلیغی که گویا لشکری از ایشان قصد تهاجم و تصرف ملل متحد دارد و چه اقدامات و تدابیر ویژه که راه تظاهرات را ببندند، به ایزار و اذیت وتعدی دست گشاده بودند و از نجابت این مقاومت سرمست، تمام تلاش برای کم و ناچیز شمردن مجاهدین و مقاومت و گنده کردن وبال وپر دادن به اصحاب خامنه ای و رفسنجانی و خاتمی!

در آرزوی تغییر رفتار رژیم از دهانشان آب می چکید و ما هم در دلمان به دراز بودن شب و آرزوی زودهنگام حضرات میخندیدیم!
از آن وقت تا الان دنیا چند بار بالا وپائین شده و خیلی معادلات عوض شده اند اما باز هم رژیم دارد تدارکچی به نیویورک می فرستد و باز هم هموطنان قصد تظاهرات دارند و فریاد "مرگ بر اصل ولایت فقیه" و "زنده باد آزادی" سر بدهند و از قیام آفرینان  و پیشتازان انها در اشرف  حمایت کنند.

امسال البته هنوز هم دستگاه سنگسار بر قرار و دار وداغ و درفش هم به وفور موجود اما فرزند خلف خاتمی دیگر اهل تمدن بودن و ادای مدرن بودن را در چاه جمکران انداخته و میخواهد آش شور ولایت فقیه را در منطقه و جهان به حلق رقیب متمدنش و رفیق سابق، را  با زور سپاه بدر و گلبدین حکمتیار و.... بچپاند. جاه طلبی هسته ای هم مزید بر علت شده و حالا حضرات ناظر سابق هم از کلبه سکوت  در آمده و بر حال وروز یک قربانی رژیم - البته به حق- گریه کرده و زبان اعتراض و شماتت گشوده اند. باز هم مبارک است و جای خوشحالی و تبریک به حضرات دارد. اما واکنشهای فقاهتی  بیشتر از هر چیزی افشاگر ترس عمیق رژیم است از ضربه کاری وشاید نهائی مقاومت به برچسب ظالمانه، غیر قانونی، ارتجاعی واستعماری"تروریستی"  بر مجاهدین خلق ایران،
آخوندها دیدند که در اروپا دو سال و خرده ای بعد از لغو نامگذاری کذائی، فوج فوج اکثریتهای پارلمانی در گرد همآئی تاورنی در حمایت از مجاهدین اشرف، در کنار مردم و مقاومت ایران ایستاده و به ابراز همبستگی خود با "ایران آینده" پرداختند.

ابراز ترس رژیم از تظاهرات در راه ایرانیان در نیویورک از زبان خبرگزاری پاسداران و البته با فرافکنی های خاص و نه چندان هوشمندانه ساندیسی را بشنویم:
به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از پایگاه اطلاع رسانی انجمن دوستداران عدالت، گروهک تروریستی منافقین قصد دارد همزمان با سفر محمود احمدی‌نژاد به اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک با فراهم کردن سفر اتباع غیر ایرانی و پرداخت پول تو جیبی و اسکان در هتل‌های نیویورک در روز دوم مهرماه (24 سپتامبر) تجمعی برگزار کند.

و رسالت  فغان سر داد:
«بر این اساس قرار شده چنانچه گروهک منافقین بتواند در ایام سفر احمدی‌نژاد به نیویورک جهت شرکت در نشست سازمان ملل تظاهراتی در مقابل سازمان ملل و یا هتل محل اقامت هیئت ایرانی برگزار کند به گونه‌ای که اصل سفر رئیس‌جمهور ایران را تحت‌الشعاع قرار دهد آمریکا هم ...نام این گروهک تروریستی را از لیست تروریست‌ها خارج کند»
با حضور در نیویورک دیگر موضوع دفاع از حقانیت یک مقاومت نیست بلکه تهاجم  به آخرین راهبندهای ارتجاعی واستعماری در سر راه مقاومت مردم ایران است. در فردای یکسال قیام سراسری و هفت سال پایداری بی نظیر و سی سال مقاومت سازمان یافته که تمامی تیرها و توطئه ها رنگارنگ برای نابودی این مقاومت به سنگ خورده و بی اثر مانده، رژیم در حضیض عدم مشروعیت داخلی و انزوای جهانی راهی جز انقباض مستمر، فلج شدن و زمینگیر شدن تا سرنگونی تام وتمام  برایش باقی نمانده است. گسترش و ارتقا فعالیتهای مقاومت در اینجاست که دهها و صدها بار بیشتر از گذشته به حکومت کهریزکیها ضربه می زند. دلم برای  خیابان نزدیک ساختمان ملل متحد از همین الان تنگ شده است.