حسن حبیبی- آی ...گند گاو چاله دهانٍ ضدانقلاب

 دیرگاهیست که به برکت آخوند خاتمی شیاد، رنج دیگری به رنجهای جانکاهی که از سی و  اندی سال پیش گریبان مردم محروم وآزاده میهن  ما را گرفته افزون شده است. رنج تحمل جانوران خونخواری که سالها به جان این مردم افتاده و کمک کار موثر فقیه آدمخوار بوده  وبرایش دستگاه سرکوب و کشتار می ساخته اند و اکنون دعوی مخالفت بارژیم و رفیق قافله بودن را دارند.

این متهمان به جنایت، (هرچند که دهها هزارآزادیخواه ایرانی در دورانی که آنها در این دستگاههای آدمکشی فعالیت و مسئولیت داشته اند تیرباران وحلق آویز شده یا در زیرشکنجه کشته شده اند ولی هنوز امکان محاکمه و رسیدگی به جرائم آنها فراهم  نشده است) با حقه بازی وشیادی حیرت انگیزی خودشان را به میان جامعه ایرانیان خارج کشور انداخته  و بعضا تا آنجا پیش رفتند که به شیوه احمدی نژادی و با قیل و مقال «فداکاریهایی» ز نوع سه ساعت اعتصاب غذا به مدت سه  روز؟؟؟ خود را  رهبر اپوزیسیون درخارج کشور خواندند. صد البته امدادهای غیبی خارج کشوری هم به کمک آنها شتافته و انواع و اقسام جایزه ها و تیتر و عنوانهای از نوع خر مهره ای را نثار آنها کردند تا به گمان خودشان "آدم های" آینده شان را از همین حالا آنجا که باید، بکارند. بگذریم....

روی سخن من اما در این نوشته یکی از این جانوران موذی است که عمد دارد دلقک بازی تهوع آورش را که اگر بد روزگار نبود امروز اورا در معیت لوطی محمود حسابی به نان و نوایی می رساند، به حساب طنز پارسی بگذارد و خود را نویسنده طنز پرداز بنامد که این خود نیز توهینی است شنیع به ساحت نویسندگی و طنز و مستحق محاکمه...

 این دلقک آلوده دهان به نام ابراهیم نبوی، به تازگی  در مطلبی که به بهانه درگذشت بانوی بزرگ آواز و هنر ایران مرضیه نوشته، هرزه دری را از حد گذرانده و تا آنجا پیش رفته که انقلاب تاریخی مردم ایران را که گامی پرافتخار در مسیر دستیابی میهن ما به آزادی و پیشرفت و ترقی است "تهوعی به نام انقلاب 57" خوانده
است.
.http://balatarin.com/permlink/2010/10/15/2221905

بر همه کس آشکار است که فقط واخوردگان نظام پیشین با انقلاب بزرگ مردم ایران دشمنی  کرده و می کنند.زیرا که انقلاب واقعی مردم آنها را مزایای" انقلاب سفید " محروم کرد و"ضد انقلاب"بودنشان هم کاملا قابل فهم است.

ولی سوال اینجاست که این دلقک رسوا که خدا میداند چندین و چند دختر و پسر جوان  آزادیخواه این مملکت را به بهانه خمینی ساخته "ضد انقلاب " در کنار لاجوردی بازجویی و شکنجه کرده و به یمن خواندن بیشمارگزارشهای بازجویی شکنجه شدگان " قلم زن و نویسنده " شده، به برکت کدام پشتک و واروی سیاسی یکدفعه خودش "ضد انقلاب" شده است. نکند به این خاطر است که می خواهد خودش راخیلی  خیلی مخالف رژیم جا بزند و از هول حلیم تا آنجا در دیگ افتاده که انقلاب را با رژیم آخوندی قاطی کرده و بر آن  می تازد تا شاید بقیه رادیکالیسم ایشان را باور کنند؟
 
جناب "ضد انقلاب" مطمئن باش مردمی که بلای خمینی بر سرشان نازل شد دیگر گول هیچ  شیاد دیگری را نخواهند خورد. آن خرمهره پخش کن ها هم هنوز معنی انقلاب ایران را نفهمیده اند وگرنه سر خویش می گرفتند وبه جای این که هر روز از کیسه شان جایزه نوبل ونشان لژیون فلان و بهمان و هزار کوفت و زهر مار دیگر در بیاورند، به فکرچاره برای«سربازان گمنام امام زمان»  که در حومه های فقیرنشین شهرهای بزرگشان نسل در نسل در مسجدهای زیرزمینی پرورش میابند و می روند که به زودی حدود  شرعی اسلام عزیز را در پاریس و لندن و واشنگتن جاری کنند، می افتادند.

بله، انقلاب درمیهن ما نه از سال 57 که از بیش از صد سال پیش با مشروطه آغاز شد وآنچه که جایگاه رفیع فرهنگ و تمدن پارسی را در میان ملل مشرق زمین برجسته می کند همین سه دوره فراز و نشیب انقلابی است که آزادیخواهان کشور ما را به تنها امید برای رشد و ترقی و تعالی بشریت تبدیل کرده است. در کجای جهان معاصر ملتی را می توان یافت که به سه انقلاب طی یک قرن مزین باشد ودههاهزار جوان آزادیخواهش به خاطر اصرار بر آزادیخواهی شجاعانه مرگ را انتخاب کرده باشند.

با این وجود و  برخلاف تصوراین ضد انقلاب قلابی وسایر"ضد انقلابی های دفع شده" و یا «دزدان انقلاب» در طول این سال ها، انقلاب ادامه یافت و برومند شد ومرحله به مرحله دشمنان واقعی مردم را رسوا و حذف کرد و بالطبع دوستداران واقعی مردم را از گزند «اجماع جهانی ضدانقلاب» و ترور وسانسورو استرداد ولیستهای سیاهش، حفظ کرد.
در پایان حیفم میاید که به این پاسدار سابق و ضدانقلاب امروز یک توصیه هم نکنم هر چقدر که می توانی بر انقلابیون و مبارزین واقعی بتاز.هرچه می توانی با قلمی که با خون و رنج همین جوانان پروار شده است بر بازماندگان وادامه دهندگان راهشان بتاز. اگر که پاسخی به تو نمی دهند فقط به این خاطراست که ااز قلم زهر آگین تو به جز خمینی و ارتجاع هار چیزی جاری وساری نمی شود. پس بهتر است که بیشتر بنویسی تا بیشتر آشکار شوی. بنویس........