در یک ضربه کاری به دیکتاتوری آخوندی و شبکه مزدورانش در خارج کشور، شعبه ۱۶ دادگاه جنحه پاریس، روز چهارشنبه ۱۰ نوامبر رأی خود را در مورد محکومیت چاقو کش مزدور آخوندها به نام جیمز قره گوزلو که همراه با دیگر ماموران اطلاعات آخوندی در پاریس، از جمله حسین سبحانی دستگیر شده بود صادر کرد و او را به ۲ سال زندان، شامل شش ماه زندان قطعی، و همچنین به پرداخت ۱۸۰۰۰ یورو محکوم کرد.
مزدوران که همزمان با ساگرد ۱۷ژوئن  در ۲۷خرداد ۱۳۸۶برای توطئه علیه مقاومت وحامیانش در پوشش برگزاری یک جلسه در پاریس  گردآوری شده بودند، در محل سالنهای فیاپ و درهنگامی که مورد سؤال چند تن از ایرانیان مخالف رژیم قرار گرفتند، با چاقو و گاز اشک‌آور وحشیانه به پناهندگان ایرانی حمله ورشدند و آنها را مضروب و مجروح کردند.
چاقوکش مزدور، پس از ارتکاب جنایت قمه خود را در زیر زمین ساختمان فیاپ مخفی نمود اما این کار از طرف افراد حاضر در محل به اطلاع پلیس رسید وآلت جرم همان روز کشف شد. در عین حال تلویزیون مدار بسته ساختمان فیاپ نیز ورود وخروج وی به زیر زمین را ضبط نمود. این سند نیز بعدا  در اختیار پلیس قرار گرفت. یک چاقوی دیگر نیز دو سه روز بعد در همان زیر زمین کشف شد وتحویل پلیس وضمیمه پرونده گردید. 
در یک نگاه اولیه قابل فهم بوده و انتظاری غیر از این هم نمیرفت که دادگاه با در دست داشتن مدارک کافی از قبیل فیلم دوربین های مستقر در هتل لافایت و چاقوی مزدور رژیم که در محل توسط پلیس در همان روز ارتکاب جرم ضبط شده بود ، به طور منطقی باید به محکومیت چاقوکش مزدور رأی و حکم می داد. اما بحث در فرازی بالاتر به محکومیت تمامی تبلیغات شیطان سازی میرسد که وزارت اطلاعات و مزدوران رسوا ئی مثل کریم حقی، خدابنده، سینگلتون، سبحانی و... در اروپا و آمریکا علیه سازمان مجاهدین خلق ایران و رزمندگان ارتش آزادیبخش ملی ایران و رهبری مقاومت، به آن مشغول بوده اند.
محور اصلی تبلیغات رژیم  برگردانیدن مقوله بنیادی نقض حقوق بنیادی بشر در رژیم به سمت مقاومت و مجاهدین بوده و میباشد.
سمپاشی که علیه مجاهدین در محافل سیاسی و مطبوعات صورت می گرفت در زرورقهای دلسوزی برای قربانیان نقض حقوق بشر در مجاهدین و همراه با انبوهی از جعلیات با أبعاد نجومی به عنوان مدرک و سند ارائه می شد و در بوقهای استعماری مثل بخش فارسی بی بی سی پخش می شد.  مجریان  سیاست ضد ایرانی مماشات، هم زمینه سازی و هم پرده داری این سیرک سیار وزارت جهنمی اطلاعات ولی فقیه را بر عهده گرفته بودند. خزعبلات این مزدوران اسناد محرمانه ای تلقی شد که پایه حقوقی گنجانیدن نام مجاهدین در لیست کذائی تروریستی و بهانه بمباران وکشتار مجاهدین را تشکیل می داد.
به درستی باید گفت این تنها نیروی سیاسی است که به دفعات به دادگاه رفته و سرفراز بیرون آمده است. در انگلستان، در سوئیس، در فرانسه، در دادگاه لوگزامبورگ، در آمریکا،
 اما همانطور که آقای مسعود رجوی بارها گفته است در هر دادگاهی که قطره ای از عدالت و حقوق در آن باشد مجاهدین و مقاومت ایران پیروز هستند. مجاهدین در هیچ بررسی بیطرفانه قضائی محکوم نشده اند. شایان اشاره یک دادگاه شکایت رفسنجانی از یک خبرنگار سویسی در سالهای ١٩٩٠ میلادی بود که در آن خبرنگار با استفاده از منابع مقاومت ایران، رفسنجانی، رئیس جمهور وقت رژیم را به دست داشتن در ترورهای رژیم متهم کرده بود و او را از جمله آمرین و تصمیم گیرندگان ترور شهید حقوق بشر ایران پروفسور کاظم رجوی قلمداد کرده بود. این دادگاه به اولین صحنه شهادت دادن اعضا و هواداران مقاومت ایران به عنوان قربانیان نقض حقوق بشر رژیم ضد بشری در یک محکمه ی اروپائی بود که مستقیم و بدون هیچ شاخ و برگی تقابل مقاومت سازمان یافته ایران و رژیم آخوندی را مورد قضاوت بیطرفانه قرار داد و در نتیجه به محکومیت رژیم انجامید. در کارزار های حقوقی عظیم و به واقع تاریخ ساز به چالش کشاندن و در نهایت باطل کردن بر چسب تروریستی در انگلستان و اتحادیه اروپا که بیش از هشت سال طول کشید، باز هم این حقیقت و حقانیت مقاومت و مردود شمردن شارلاتانیسم آخوندی، مهر خورد.

 در صحنه تاریخ مبارزات مشروع خلقهای جهان در دوران پس از جنگ سرد، نام مجاهدین خلق ایران به عنوان طرف پیروز کارزارهای قضائی ثبت شد. این در واقع چیزی جز مهر تاکید بر مشروعیت مقاومت تمام عیار و برحق بودن بیش از سی سال نبرد برای کسب حاکمیت مردم ایران، نبوده و نیست. آری در هر مکانی و کشوری و در هر دادگاهی، مقاومت ایران پیروز خواهند بود. این حقیقت ناشی از جوهر عادلانه مقاومت برای آزادی ایران و خطوط ترسیم شده توسط رهبری آن واعتقاد عمیق و وفاداری این سازمان و ارتش آزادیبخش ملی ایران به اصل جهانشمول آگاهی انسان برای انتخاب، نشأت گرفته است. پیروزیهای سلسله وار قبل از هر بحث حقوقی یک شهادت دادن وجدان بشریت معاصر به منزه بودن این مقاومت از هر شائبه ارتجاعی و پاکی از هر ذره غبار ناشی از تلاطم آخوندی است.
احکام متعدد این دادگاهها در کشورهای مختلف بیان باز بودن چشمها ودیدن واقعیت مقاومتی است که از احترام به کرامت و آزادی وشرافت انسان برآمده وپا به میدان نبرد همه جانبه سیاسی و اجتماعی و اعتقادی با ارتجاع ضد بشر خمینیسم، گذاشته است. این سیمای درخشان، امید بخش، انگیزاننده و رو به آینده مقاومت و مجاهدین است که از پشت هر ناخن کشیدن و تیغ زدن و خود فرافکنی آخوندی، سالم بیرون آمده و مزدوران خود فروخته را مبهوت و بور پشت سر گذاشته است. به معلم و معمار این بنای گزند ناپذیر درود!