نسرین ستوده، وکیل آرش رحمانی پور، شوکه شده از این اعدام گفته است موکلش در فروردین ماه، یعنی چندین ماه پیش از شروع قیام دستگیر شده است. بنابراین نمی توانسته در بسیاری از اتهامات وارده شرکت عملی داشته باشد. اما واقعیت این است که رحمانی پور در یک شوی تلویزیونی برخی اتهامات را هم پذیرفته بود. خانم ستوده در این باره هم توضیح داده است : «آرش رحمانی پور به دلیل تهدیدات علیه خانوادهاش قبول اتهامات کرده بود».
در یک کلام آخوندها که هنوز در سرگیجه ضربه قیام عاشورا به سر می برند، و در حالی که لرزه سرنگونی را با تمام وجودشان احساس می کنند دو نفری را اعدام کرده اند که هیچ ربطی به قیام نداشته اند.
اما چرا؟ پاسدار فیروزآبادی، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح رژیم آشکارا گفته است: «فرصت زیادی نیست، در 22بهمن امسال همه به صحنه خواهند آمد» از این روشن تر نمی شد گفت که رژیم به خوبی دریافته که گذشت زمان به نفعش نیست. و ناگزیر از همین حالا با تمام «قوا» به صحنه آمده است. و هیچ «قوا»یی ندارد جز تختهای شکنجه و دارهای افراشته.
این اعدام نشانه آن است که آخوندها دستهای خونین خود را بیرون آورده اند تا به همه نشان دهند که از هیچ خونریزی سفاکانه ای ابا ندارند. و برای زهرچشم گرفتن از مردمی که آماده قیام بزرگتری در 22بهمن آتی می شوند دست به خونریزی زده اند.
منطق حاکمیت آخوندها تا کنون، طی حاکمیت ننگینشان، منطق دار و شکنجه بوده است. و حالا که دیگر «تجاوز و شکنجه» اثر نداشته، لازم است که با زیر پا گذاشتن تمام معیارهای انسانی و قوانین بین المللی دست خود را به خون بیگناهان آغشته کنند.
از همین رو است که ما نیز باید خطر را دریابیم. جان تمام زندانیان سیاسی، و تمام دستگیرشدگان روزهای قیام در خطر است. باید که برای نجات آنان برخیزیم. هرگونه که قادریم صدای اعتراض خود را بلند کرده علیه این همه بیداد فریاد بزنیم.
آرام نمانیم که برادران و خواهران و فرزندان ما در پشت میله های زندان به ما چشم دوخته اند.