نکاتی که مطرح شدند بسیار بسیار قوی بودند و چند مورد را هم خودم مطرح میکنم، ولی درحالی که ما اینجا نشستهایم و گوش میدهیم، شاید بهطور کامل قدر و اهمیت آنچه را که شما میکنید ندانیم، اینکه چقدر مهم است که شما برای حمایت از آزادی اینجا هستید. هیچ آرمانی بالاتر از آزادی نیست. وقتی انسانهایی وجود دارند که آزادیشان سلب شده، حمایت از آزادی مهمترین آرمانی است که میتوانیم داشته باشیم. و این آرمانی است که دولت من، دولت ایالات متحده و کشور من که بسیار دوستش دارم، همانطوریکه هموطنانم دوستش دارند، باید صددرصد از آن حمایت کند، چرا که در تحلیل نهایی ما بدون آزادی وجود نخواهیم داشت.
من برای سالهای زیادی در دولت و در سیاست بودهام. سازش، مذاکره، حل اختلافات و معاملهکردن، بخشی از نحوه پیشبرد امور است، روش کار دولت است، روش کار تجارت است، روشی در زندگی است. خوب، ولی بعضی چیزها هستند که مذاکرهپذیر نیستند. بعضی چیزها هستند که بیش از حد اهمیت دارند و از آن جمله است: آزادی، کرامت انسانی، حق رأی، حق زنان برای احترام و برابری با مردان. این چیزها در جوامع مدرن و متمدن قابلمذاکره نیستند.
ما وقتی این تصور را ایجاد میکنیم که این چیزها قابل مذاکره هستند اشتباه عظیمی را مرتکب میشویم. چرا که به این ترتیب سرکوبگران، دیکتاتورها و مستبدانی مانند رژیم ایران را تشویق میکنیم که گویا میشود به این کارهای سرکوبگرانه بدون هرگونه عقوبتی دست زد.
ما شهری را پیدا نمیکنیم که بیش از این شهر پاریس، از مماشات رنج برده باشد. هیچ شهری در اروپا بیش از پاریس از حماقت استمالت از هیتلر رنج نبرده است. در قرن بیستم، همة ما که تاریخ را خوانده ایم و آگاه هستیم و برای آزادی ارزش قائلیم باید درس بزرگی گرفته باشیم که استمالت از دیکتاتورها منجر به جنگ، ویرانی و از دست رفتن جان میلیونها انسان میشود.
اگر اروپا در دهه 30 به چرچیل گوش داده بود، شاید، شاید این شهر برای 5 یا 6 سال اشغال نمیشد. شاید نصف اروپا نابود نمیشد. و شاید میلیونها یهودی و دیگران در اردوگاههای مرگ قتلعام نمیشدند. شاید… ولی قطعاً میدانیم که با استمالت از او، او را قدرتمندتر کردیم، جاهطلبیهای او را دامن زدیم، او را دچار این باور کردیم که میتواند جهان را فتح کند. او را دچار این باور کردیم که میتواند بعد از فتح اروپا شوروی را فتح کند، بزرگبینی دیوانهوار او را دامن زدیم، و همه اینها را با استمالت از او، با مذاکره با او، با گفتن اینکه شاید او منطقی باشد و باید بتوانیم با او به راهحلی برسیم، انجام دادیم.
اصولی که شما مدافع آن هستید همان اصولی است که ما در آمریکا از آن دفاع میکنیم. شما برای مردمتان آزادی میخواهید. شما خواستار حق انتخاب حکومت هستید. شما آزادی اقتصادی میخواهید. شما میخواهید با زنان به شکل مساوی و با احترام برخورد شود. شما یک سیستم قوانین منصفانه میخواهید. شما آزادی مذهب میخواهید تا انسانها بتوانند در مهمترین کارشان یعنی در رابطه با خالقشان آنطور که خودشان به آن اعتقاد دارند عمل کنند. اینها چیزهای عالیست که شما از آن حمایت میکنید. اینها چیزهای زیبایی است که شما از آن حمایت میکنید.
اینها از مهمترین خواستهای وجود انسانی است که شما از آن حمایت میکنید و اینکه سازمان شما بهعنوان یک سازمان تروریستی توصیف شود یک افتضاح است. اینکار به بدترین دلایل انجام شده است. به دلیلی انجام شده که ریشه مشکل ماست و همچنان داریم به آن ادامه میدهیم. شما به این دلیل بهعنوان یک سازمان تروریستی نامگذاری شدید که رژیم ایران خشنود شود. تصور این بود که این کار، آنها را عاقلتر میکند. آنها را مثل آدمهای معقول میکند که میشود با آنها کار کرد و مسائل را مورد بحث قرارداد. جایی که مثلاً بشود چانه زد، مثلاً من چیزی را میدهم و تو چیزی را میدهی و ما به راهحلی میرسیم که به نفع هر دو طرفمان است. برخی میگویند با انگیزههای خوب این کار انجام شد. شاید از جهاتی چنین انگیزههایی درکار باشد، ولی با بدترین محاسبه بوده است. و این نفی تجربه تاریخی بود که برایتان نقل کردم. روشی که بهطور مطلق بدترین شیوه برخورد با دیکتاتورها و مستبدان است. و حالا بدون شک روشن است که شما یک سازمان تروریستی نیستید. عالیترین دادگاهها در انگلستان و در اتحادیه اروپا و بسیاری از سازمانها شما را مورد تحقیق قرار دادهاند. شما آنقدر مورد تحقیق قرار گرفتهاید که انگار یک سیاستمدار آمریکایی هستید. این یک شوخی بود. ولی برخلاف یک سیاستمدار در آمریکا، شما بیگناه هستید! شما گناهی نکردید و وقت آن رسیده است، وقت آن رسیده است که ایالات متحده درکنار شما بایستد.
بیش از صد تن از نمایندگان کنگره از این مسأله حمایت کردهاند.
روشن است که این موضوع درحال حاضر، فقط چیزی نظیر این که اهداف عالی سازمان شما را بد وانمود میکند و لذا باید حل شود نیست. این موضوع الان تبدیل به یک تاکتیک برای بقای رژیم ایران در قدرت شده است. این تاکتیکی است که مثل رفتارشان با کمپ اشرف، از آن استفاده میکنند تا بقای خودشان را ازطریق شیطانسازی از دشمنانشان دنبال کنند و دشمنانشان را از منابع حمایتی که ممکن است در جهت سرنگونی رژیم کسب کنند، جدا کنند. بنابراین، خیلی وقت پیش باید این کار انجام میشد، چرا که این همه سازمان بینالمللی خواهان برداشتن این نامگذاری شدهاند. بسیاری حتی الزاماً موافق هدف ما نیستند. ولی آنها منصف و صادق هستند و به این نتیجه رسیدهاند که این یک نامگذاری نادرست بوده است.
در این دوران که ما در ایالات متحده یک همکاری دو حزبی داریم و بهترست از آن استفاده کنیم چرا که هرگز مطمئن نیستم چقدر طول بکشد، وقت آن رسیده که از این همکاری دو حزبی استفاده کنیم تا ایالات متحده این نامگذاری را لغو کند.
ایالات متحده نهتنها باید طرف شما باشد بلکه ایالات متحده باید مشتاقانه طرف شما باشد. شما از آنچه ما از آن حمایت میکنیم، حمایت میکنید شما نماینده آن چه که ما امید آن را داریم هستید. شما آن چه ما برای ایران امید آن را داریم هستید. شما آنچه ما برای ایران آرزو داریم هستید. این همان چیزی است که ما برای کشور شما میخواهیم. ما کشوری میخواهیم که بر پایه اصولی که شما مدافع آن هستید ساخته شده باشد. پس ما باید از شما حمایت کنیم، به جای این که موانع را سر راه شما بگذاریم.
ایالات متحده اشتباه کرد که حفاظت کمپ اشرف را به دولتی داد که آماده تقبل این مسئولیتها به شکلی منصفانه و عادلانه نبود.
این بدترین سلب حقوق بشر است. یازده نفر تاکنون کشته شدهاند و هنگامی که این اتفاق افتاد پانصد نفر نیز مجروح شدند و اسیران از دیدن خانواده و وکلایشان منع شدند. در دنیایی که با کوچکترین اشتباهی که ایالات متحده در نگهداری از اسیران در هر کجا میکند خیلیها ناراحت میشوند، باید پرسید که فریاد دنیا در باره آنچه در اینجا صورت میگیرد کجاست؟ فریادی در دنیا نیست و این بخشاً به این خاطر است که ایالات متحده این را تبدیل به یک موضوع نکرده است.
ما باید از این افراد حفاظت و حمایت کنیم و کمک کنیم و مطمئن شویم که با آنها مطابق استانداردهای بنیادین کنواسیون ژنو رفتار میشود و مطابق استانداردهای رفتار انسانی و این موضوعی است که باید همین حالا عوض شود
من میخواهم جهانی را ببینم که این رژیم ایران بدون تسلیحات هستهیی باشد. موضوع ، ایران نیست. موضوع ، احمدینژاد و رژیم حاکم و ملاها هستند.
. نمیتوانیم اجازه بدهیم که این اتفاق بیفتد. ما نمیتوانیم بگذاریم که این اتفاق بیفتد . تنها راهی که این رژیم را از پیمودن این راه باز خواهد داشت این است که از عواقب بسیار قدرتمند این کار بترسد. عواقب نظامی یا تغییر رژیم. و تأکید دولت ما بایستی روی تغییر رژیم باشد.
جواب ما به احمدینژاد درباره تسلیحات هستهیی «نه» است. تو به سلاح هستهیی نخواهی رسید. جواب ما به تمامیت این رژیم این است که بروند کنار و گم شوند تا مردم ایران بتوانند مطابق شأن انسانیشان در صلح و احترام متقابل با یکدیگر زندگی کنند.
شما دارای یک تمدن بزرگ هستید: یکی از بزرگترین و کهنترین تمدنها که باید بسیار به آن افتخار کنید. تمدنی که اکنون توسط دیوانگانی آلوده میشود و آن دسته از ما که برای آزادی ارزش قائلیم با شما ایستادهایم.
امروز وقتی سخنانم را شروع کردم از شما خواستم که دستهایتان را بالا ببرید و پرسیدم که چند نفر از شما در ایران متولد شدهاید و چند نفر جای دیگر. اما وقتی به مسأله آزادی میرسیم تک تک ما مثل شما یک ایرانی هستیم و به آن هم افتخار میکنیم و ما در این نبرد پیروز میشویم. از شما بسیار سپاسگزارم.