وال استریت ژورنال، 27دسامبر، نوشت: جو بایدن معاون رئیسجمهور آمریکا هفته گذشته در حادثه معروف امنیت ملی حائز یک کرسی بلندپایه گردید.
او ریاست سنا را روز پنجشنبه در ارتباط با برنامه توافق جدید تسلیحاتی استراتژیک با روسیه برعهده گرفت.
اما مهمترین لحظه امنیت ملی که معاون رئیسجمهور و این کشور بهدست آوردند در واقع با سر و صدایی کمتر از روز قبلش وقتی بود که؛ آقای بایدن با رهبران جناحهای کلیدی عراق تماس گرفت و به آنها بهخاطر اینکه نهایتاً و دیرتر از موعد، موفق به تشکیل یک دولت جدید شدند تبریک گفت.
بایدن طی مصاحبهیی گفت؛ عدم تأیید توافق تسلیحاتی استراتژیک واقعاً وضعیت نامطلوبی ایجاد میکرد. اما وی افزود فکر میکنم داستان واقعاً بزرگ؛ عراق است . یک عراق باثبات برای آنچه که بهطور قابل بحثی؛ یک ضرورت شگرف برای سیاست آمریکا میباشد یعنی؛ ایجاد سپر حفاظهایی که بتواند توسعه نفوذ ایران در خاورمیانه را متوقف کند.
اینکه دولت جدید عراق یعنی؛ دولتی که بایستد و پایدار باشد و در عینحال اینکه نیروهای آمریکا بهعنوان یک سپر حفاظ درازمدت بیرون بکشند؛ سؤالی است که ممکن است در طول زمان به آن پاسخ داد. اما آقای بایدن میگوید در اساس، تاکنون خوب پیش رفته است.
وی در این مصاحبه گفت؛ داستان واقعاً ناگفته در اینجا ایرانیها هستند که در واقع در تشکیل این دولت هیچ نفوذی نداشتند. به گفته وی، عوامل ایرانی به حامیان عراقی پول پرداخت کردند به این امید که دولت جدید را تحت تأثیر قراربدهند.
آقای بایدن گفت ” آنها درصدد بودند نتایجی برای خود، درو کنند ”. به ارزیابی آقای بایدن، سرمایهگذاری ایران در این ارتباط، 100میلیون دلار بوده است. آنگاه زمانی که بدیهی شد که نوری مالکی نخستوزیر برای دور جدید هم نخستوزیر خواهد بود ”آنها تلاش کردند مالکی را از آن خود کنند ”. آقای بایدن مصر است که ایرانیها در این هم شکست خوردند.
این یک قضاوت حساس برای سیاست آمریکا میباشد. ضمن اینکه برای آقای بایدن هم شخصاًٍ بسیار حائز اهمیت خواهد بود چرا که؛ او عمیقاً در نتیجه کار در عراق سرمایهگذاری کرده است.
از زمانی که او یک سناتور، یک دیدار کننده منظم از عراق بوده است و بعد از اینکه به سمت معاون ریاست جمهوری رسید تاکنون 6بار به عراق سفر کرده است . به این ترتیب او بهطور هفتگی با آقای مالکی تماس گرفته است تا او و سایر رهبران فراکسیونها را به سمت رسیدن به یک توافق هل بدهد.
آقای بایدن نمره بالایی برای رایان کراکر آخرین سفیر دولت بوش در عراق علاوه بر سایر سفیران بعدی دولت اوباما همچون کریستوفر هیل و جیمز جفری در عراق قائل است چرا که آنها به شکلگیری دولت جدید کمک کردند.
ایجاد این دولت، تمرینی بود در شکنجه با آب، نه ماه معطلی بعد از انتخابات سراسری عراق، مملو از تمارین منظم در تهدیدات و ارعاب جناحی در میان شیعیان، سنیها و کردها.
مشکلات بزرگ، باقی ماندهاند. بعضی از مناصب کابینه هنوز پر نشدهاند؛ برخی دیگر فقط برای این ایجاد شدهاند تا برای آرام کردن جناحها مناصبی به آنها داده شود. کردستان شمال، منازعه بین اعراب و کردها کماکان باقی مانده و نوری مالکی نخستوزیر عراق در یک مصاحبه جدید با وال استریت ژورنال گفت که نیروهای آمریکا نمیتوانند بعد از پایان سال ۲۰۱۱ در کشورش باقی بمانند، مگر اینکه یک توافق امنیتی جدید تا آنموقع مورد مذاکره قرار گرفته باشد.
آقای بایدن گفت: ”فکر میکنم ما یک دولت باثباتی در عراق داریم ”، ”اما آنها اکنون تصمیمات دشوار بسیاری دارند که در راه است“.
معاون رئیسجمهور میگوید، خبر خوب این است که؛ آقای مالکی بدون عبور از سه ”مرز سرخی ”که واشنگتن تأکید دارد که از آن پرهیز شود در تشکیل یک دولت، موفق بوده است
اول اینکه؛ عراق نباید بدون شرکت کامل سنیها، شیعیان و کردها دولتی تشکیل دهد. دوم اینکه؛ باید از اینکه هواداران مقتدی صدر، روحانی ضد آمریکایی، هر بخشی از ساختار امنیتی عراق را کنترل نماید، جلوگیری شود.
سوم اینکه؛ هواداران آقای صدر در موقعیت و موضعی نباشند که بهنوبه خود، این دولت را بتوانند ساقط کنند.
آقای بایدن گفت؛ جنبش شیعه به رهبری آقای صدر هنوز نفوذ خواهد داشت، زیرا او مدتی متحد مالکی بوده است. ایران نیز نفوذ خواهد داشت و او هیچ ابهامی در این ارتباط ندارد.
بایدن گفت: ”ایران با عراق مرزی طولانی دارد ”، ”آنها با هم روابط خواهند داشت. آنها باید روابطی داشته باشند“. اما او استدلال کرد که در اساس، تشکیل این دولت جدید بدین معنی است که؛ این روابط میتواند طبق شرایطی که عراق تعیین میکند باشد .
با توجه به اینکه ایران به اقدام پر تب و تاب خود بسوی توانایی تسلیحات اتمی ادامه میدهد و در سراسرخلیج فارس، سوریه، لبنان و سرزمینهای فلسطین برای گسترش نفوذ خودش تلاش میکند، عراقی که به حد کافی قوی باشد که در برابر فشار ایران بایستد تقریباً به همان اندازهیی که مسیر برنامه اتمی ایران برای سیاست آمریکا مهم است، حائز اهمیت میباشد.
تشکیل دولت جدید عراق به یک دلیل دیگر هم اهمیت دارد: این دولت، یک دستاورد سیاست خارجی دو حزبی [آمریکا] را نمایندگی میکند.
آقای بایدن کماکان بر این باور است که؛ نفی خشونت افراطگراها توسط خود عراق حداقل به همان میزان افزایش [ناگهانی] نیرو توسط پرزیدنت جرج بوش که تعادل را بسوی ثبات کشاند، حائز اهمیت میباشد.
اما مهم نیست: بعد از یک مناظره انتخاباتی جنجال برانگیز، دولت بوش سیاست عراق را به یک دولت مردد اوباما [در سیاست در عراق] تحویل داد که بدون وقفه اساسی، تا سرفصل مهم در این ماه، آن را به جلو پیش برد. این، بیش از چیزی بود که خیلی از شکاکان حدس میزدند ممکن شود.