نوید آزادی - یک سؤال: بی بی سی فارسی یا علیرضا نوری زاده، کدامیک به بارگاه ولایت مقربترند؟!

سعدی علیه الرحمه می فرماید:
به یکی از دوستان گفتم :(( خاموشی را از این رو برگزیده ام که: در سخن گفتن، زشت و زیبا بر زبان می آید، و چشم بداندیشان فقط بر سخن زشت می افتد)).

دوستم پاسخ داد:((آن خوشتر که دشمن بد اندیش یکباره کور گردد، تا چشمانش را نتواند باز کند)).

شهید سرفراز، علی صارمی در اقدامی جنایتکارانه و انتقام جویانه در سالگرد قیام عاشورای 88 به دست دژخیمان آدمخوار نظام پلید ولایت مطلقه فقیه بر دار می شود و به عهد وپیمان راسخ خود تا واپسین دم وفادار می ماند.
از سویی دل همه آزادیخواهان  از این همه رذالت وشقاوت به درد می آید واز سوی دیگر، در برابر عزم و اراد ه و پایداری  و شهامت مثال زدنی این شهید سرفراز؛ با غرور تمام سر تعظیم فرود می آورند.
بخش فارسی بی.بی.سی در ساعت 10 شب سه شنبه 7 دی 89- شب شهادت مظلومانه و غمبار علی صارمی قهرمان- به بهانه انعکاس خبر، با گزارشگر خود در لبنان- مهرداد فرهمند(که می گوید یک سال قبل به کمپ اشرف رفته و از آنجا بازدید داشته وبه اوضاع آن آشنا است)- گفتگو می کند. مهرداد فرهمند به جای پرداختن به انگیزه وچگونگی قتل و جنایت روی داده، در صحبتش سه نکته را برجسته می کند (نقل به مضمون): " – کسی از درون اردوگاه اشرف خبر ندارد چون مجاهدین آنجا را به شکل پادگان نظامی اداره می کنند و کسی نمی تواند بدون کنترل و اجازه آنها از آنجا خارج یا وارد شود/ - به همین دلیل نحوه اداره به شکل پادگان نظامی، خانواده هایی که از ایران برای دیدن بستگان خود در اشرف مراجعه می کنند موفق به دیدار با بستگان خود نمی شوند/ - به همان دلیل نحوه اداره به شکل پادگان نظامی، و اینکه ورود وخروج به اشرف میسر نیست معلوم نیست مجاهدین خلع سلاح شده اند یا سلاحهایشان هنوز در اشرف باقی و دراختیارشان است.".
جمعه شب 10 دی ماه 89، صدای آمریکا،برنامه تفسیر خبر، گفتگو با علیرضا نوری زاده در مورد اعدام علی صارمی:  نوری زاده در پاسخ به سوالی درمورد انگیزه انجام این جنایت توسط نظام ولایت فقیه می گوید(نقل به مضمون):" آقای صارمی را می گیرند به بهانه ملاقات با فرزندش در اشرف که معلوم نیست ملاقات کرده یا نه چون مجاهدین برای او در هنگام رفتنش به اشرف برای دیدار با فرزندش مراقب گذاشته بودند تا نتواند تنها و آزادانه با او دیدار وگفتگو کند و معلوم نیست که اصلاً او توانسته با فرزندش آزادانه ملاقات وگفتگو کند یا دست خالی به تهران برگشته  و..."
حال شما چه فکر می کنید؟ علی صارمی را که کشت؟نظام ولایت فقیه یا مجاهدین خلق که به نحوی ناجوانمردانه با جدایی انداختن بین پدر وپسر وکشاندن پدر به جایی که مشخص است رفتن وبرگشتن به آنجا زندان و شکنجه و محکومیت واعدام در پی دارد، اسباب قتل و پایان زندگی انسانی را فراهم می آورند، مسبب اصلی کیست: نظام یا مجاهدین خلق؟!
خوب می دانیم که موضوع این نیست که مهرداد فرهمند، بخش فارسی بی. بی. سی یا علیرضا نوری زاده از وضعیت شهر اشرف بی خبر باشند. خوب می دانیم  مهرداد فرهمند وبخش فارسی بی. بی. سی وعلیرضا نوری زاده –به عنوان خبرنگار وگزارشگر و مفسر سیاسی- قطعاً از دیدگاهها وافکار وآخرین مواضع شهید علی صارمی حتی تا آخرین لحظات حیات درخشان وی اطلاع دارند. خوب می دانیم که حتی همبندی های شهید علی صارمی از دیدگاه وگرایش این شهید ارجمند نسبت به مجاهدین خلق آگاهی دارند .فایلهای صوتی ونوشتاری مواضع شهید علی صارمی در اغلب سایتهای خبری و غیرخبری در اینترنت در این روزها به شدت تکثیر وانتشار یافته است.  پس درد چیست و چرا به اصطلاح "به انکار آفتاب " برخاسته اند؟ آخر مگر نه که اکنون مردم ایران و جهان به مدد اطلاع رسانی اغلب رسانه ها دانسته وفهمیده اند که شهید علی صارمی به دلیل گرایش فکری اش به مجاهدین خلق واصرار وپافشاری بر آن  به شهادت رسید، پس از چه رو به این سادگی(و اگر نگوئیم وقاحت) به وارونه کردن واقعیت می پردازند؟
حال به موضوع از زاویه ای دیگر نگاه کنیم:
1-قریب دو سال است شهر اشرف در محاصره نیروهای تحت امر مالکی(بخوان مزدوران آدمکش وجنایتکار) قرار دارد ودر این مدت، حداکثر تضییقات وفشارها و تهدیدهای شبانه روزی علیه آن به کار رفته است (آیا به نوعی شعب ابوطالب را تداعی نمی کند؟) بیش از ده شهید وصدها مجروح وزخم دیده  تنها حاصل بخشی از این اقدامات جنایتکارانه است.
2-در کنار محاصره  ضدانسانی  شهر اشرف، مجاهدین خلق در کارزاری سترگ وبی هیچ اغراقی تاریخی، یکه وتنها در مقابل این محاصره خائنانه و ضد مردمی و جنایتکارانه ایستاده اند وعلیرغم تمامی زخم ها وداغهایی که دیده اند، خم به ابرو نیاورده و همچنان بر دفاع از منافع مردم ایران تا پای جان صبور واستوار، به مبارزه خویش ادامه می دهند.
3- به رغم تمامی کارشکنیها ودسیسه چینی های رزیم خائن ولایت سفیه و سرمایه گذاری بسیار سنگین و غیرقابل وصف آن در اجیر کردن مزدوران (در هر لباس و رده وموقعیتی) برای به زانو درآوردن مجاهدین خلق، اینان در کارزاری جهانی می روند تا با حذف برچسب تروریستی حاصل زد وبندهای پس پرده حامیان بین المللی نظام، به نفع منافع عالیه مردم ایران، ضربه یی سهمگین وکمر شکن به نظام پوسیده در حال فروپاشی وارد نمایند.
4- اشرف در این میان با تبدیل شدن به پایگاه امید والهام مبارزین و آزادیخواهان ایرانی(و بلکه منطقه ای) نقشی به غایت حساس واستراتزیک یافته است.
5- برای از پا انداختن و زمینگیر کردن مجاهدین خلق و مقابله با موفقیتهای مستمر و پی در پی آنان در عرصه بین المللی و داحلی چه ترفندی مؤثرتر از پای انداختن اشرف؟
6- برای از پای انداختن اشرف چه حربه یی مؤثرتر از آنکه از اشرف چهره یی  وهمناک، ضدانسانی و دارای محدودیتهای سنگین ورود وخروج از جانب مجاهدین و نه از سوی مالکی و رژیم آخوندی و غیر قابل دسترسی به لحاظ اخبار واطلاعات از درون آن ساخت به نحوی که حتی  پدری مثل علی صارمی که برای دیدار فرزندش وارد اشرف شده نمی تواند به راحتی فرزندش را به دور از کنترلهای امنیتی واطلاعاتی مجاهدین خلق!!! ملاقات کند ودر آغوش کشد؟!
7 –  وشگفت انگیزتر مطرح کردن این ادعای شبهه انگیز برای توجیه هر اقدام سرکوبگرانه علیه مجاهدین و اشرف که معلوم نیست  مجاهدین خلق سلاحهایشان را در اشرف چه کار کردند، آیا خلع سلاح شدند وتحویل دادند یا اینکه سلاحها را جایی در اشرف مخفی کرده اند که ادعای کذبی که نه آمریکاییها با آنهمه تجهیزات تجسسی و پیچیده نظامی وامنیتی هم پس از آنکه بعد از بمباران قرارگاههای مجاهدین خلق در عراق، اشرف را تحت کنترل خود درآوردند و به گواهی خودشان تمامی سلاح ومهمات وادوات نظامی مجاهدین خلق را تحت کنترل وضیط خود درآوردند، و نه نیروهای عراقی که پس از انتقال حفاظت به آنها، وجب به وجب اشرف را با همه تجهیزات و سگهای پلیس جستجو کرده اند و رسما اعلام کرده اند که جز چند فشفشه فاسد شده هیچ سلاح و مهماتی نیافته اند و گویا آنها هم  نتوانسته اند بفهمند که مجاهدین خلق سلاحهای خود را نه تنها تحویل نداده اند بلکه آنها را مخفی کرده اند!!!
8- و چه حربه یی برای پلید، خشن، ضد انسانی، ضد مردمی و... جلوه دادن مجاهدین بهتر از آنکه القا شود: پدری برای دیدار فرزندش که در پادگان نظامی غیر قابل دسترس اشرف بدون خواست ومیل قلبی خود به هر دلیل گرفتار آمده، از یکسو نیروهای عراقی تحت امر مالکی منتظر فرصتند تا آن فرزند را سلاخی کنند، از سوی دیگر پدر برای دیدار فرزندش- که حق طبیعی اوست- با پای خود با به جان خریدن همه خطرها به پادگانی می رود که می داند نمی تواند به دلیل مقررات وضوابط امنیتی وضد انسانی به شدت پیچیده ومخفی آن نمی تواند آزاد وراحت با فرزندش دیدار کند، وبعد هم که به کشورش برگردد به مصداق آش نخورده و دهان سوخته، باید تاوان کاری را بدهد که از قبل مشخص بوده ارتکاب آن جرم و با سلب حیاتش بستگی دارد، یعنی به ناگزیر و ناخواسته به مسیری می رود که مسبب وعامل آن نه نظام ولایت سفیه بلکه مجاهدین خلق هستند که با قرار دادن افراد در وضعیتی مخوف و اسارت گونه، عامل جدایی آنها از خانواده شده اند وبعد با کشاندن خانواده ها به آنجا برای دیدار عزیزانشان، آنها را مجبور به ارتکاب جرمی می کنند که مجازات آن –  زندان وشکنجه واعدام – از قبل مشخص شده است. می بینید این محاهدین خلق عجب موجودات پیچیده وتبهکاری هستند؟
 بله . به همین سادگی، در گرماگرم مبارزه ومقاومت بی امان مجاهدین خلق با نظامی که به حق عصاره وچکیده همه  رذائل تاریخ نام گرفته، برای تطهیر دستان خون آلود ولایت جنایتکار فقیه ونظام پوسیده اش، برای فراهم کردن آتش سرکوب و کشتار وقتل عام دسته جمعی رشید ترین فرزندان ایران در اشرف قهرمان وتوجیه وقیحانه وجنایتکارانه این سرکوب وکشتار و توجیه اعدام قهرمانانی هم چون علی صارمی با انکار اعتقادات و مبارزه بی امان او در دفاع از اشرف، چه شگردی بهتر از تدوین وطراحی این سناریو که: اشرف یک پادگان است با افرادی مسلوب الاراده که علیرغم میل باطنی با مقررات وضوابط امنیتی واطلاعاتی پیچیده درون سازمانی و ترس از مواجهه با دادگاه صحرایی(در صورت تمرد) به سر می برند ودر آنجا سلاح ومهمات مخفی وجود دارد و چون هنوز در لیست تروریستی دولت آمریکا قرار دارند، پس تروریستهایی خطرناک ومخوف هستند که باید هر چه سریع تر به حیات مخاطره آمیز آنها برای صلح جهانی ومنطقه یی خاتمه داد و جهان و منطقه را از شر این خطر در کمین نشسته رهانید!!!
راستی با مرور (با عرض پوزش) خزعبلات حقیرانه بی.بی.سی و مستخدمش و عنصر معلوم الحالی نظیر علیرضا نوری زاده جز نتیجه فوق چیزی دستگیرتان می شود؟
برگردیم به ابتدای سخن، می دانید دلیل چیست، بگذارید از قول سعدی (علیه الرحمه) باز تکرار کنیم. وقتی در گرماگرم موفقیتهای پی در پی مجاهدین خلق ایران، علیرغم پرواز وپر کشیدن هزاران کبوتر عاشق و هزاران سردار به خون خفته آن، عمق وجود این حقیران به دلیل بی اثر افتادن همه مزدوریها ودسیسه و توطئه های شبانه روزی آنان از سوزش حقد وکینه و حسد شعله ور می شود باید به ایشان یادآوری کرد:
((آن خوشتر که دشمن بد اندیش یکباره کور گردد، تا چشمانش را نتواند باز کند)).
11/دی/89