بیل ریچاردسون: باید اعدامها را محکوم کنیم و برای تغییر دموکراتیک در ایران فشار بیاوریم

بیل ریچاردسون کاندیدای ریاست جمهوری، وزیر انرژی آمریکا 1998 ـ 2001 در کنفرانس بین المللی بروکسل با عنوان «کمپ اشرف و سیاست در قبال ایران»، با حضور خانم مریم رجوی، رئیس جمهور برگزیده شورای ملی مقاومت ایران، شرکت کرد و طی سخنانی گفت:
بسیار سپاسگزارم. متشکرم، از خانم رجوی و از همه سازمان دهندگان این برنامه تشکر می کنم. می خواهم همچنین ابراز ارادت کنم به رهبران اروپایی که اینجا حضور دارند. روشن است که پارلمان اروپا، اتحادیه اروپا در مسیر درستی گام برداشته‌اند.

من می خواهم درباره نقاطی که با هم توافق داریم صحبت کنم و نقطه نظر خودم را به عنوان عضو و به عنوان یک مقام دولت قبلی آمریکا بگویم.
اول اینکه، منطقی است نام سازمان مجاهدین را به عنوان یک سازمان تروریستی از لیست برداریم. این اصلاً منطقی نیست که در لیست باشند، همچنین می خواهم از قاضی موکیزی تشکر کنم زیرا فکر می کنم اشاره کرد از هر دو طرف، هم جمهوریخواهان و هم دموکراتها، که سیاست آمریکا اشتباه بوده است.
دومین نکته که من معتقدم ما را متحد می کند کمپ اشرف است. واضح است که ما باید راه حلی پیدا کنیم که از یک بحران انسانی در کمپ اشرف جلوگیری شود. و راه حل آن امنیت بیشتر از طرف آمریکا برای نیروی سازمان ملل در آنجا است. در واقع امنیت از طرف آمریکا زیرا به نظر می رسید عراق حفاظت لازم را برای 3400 نفری که آنجا هستند، تامین نمی کند. پس این یک تلاش دیگر است که فکر می کنم می توانیم روی آن توافق مشترک داشته باشیم.

http://www.youtube.com/watch?v=wxkJNssjiUc


سوم اینکه من معتقدم باید از نیروهای اپوزیسیون در ایران و خارج ایران حمایت کنیم. من فکر می کنم این باید یک مولفه جدید سیاسی باشد. کنفرانسی مثل این باید همین را بررسی کند و زمینه‌های جدید و سیاستهای جدید را پیدا کند. من فکر می کنم که این را به اندازه کافی بررسی کرده باشیم.
بیل ریچاردسون: باید اعدامها را محکوم کنیم و برای تغییر دموکراتیک در ایران فشار بیاوریم دیروز با خانم رجوی ملاقات کردم، او زنی بلندنظر است، زنی هوشمند و مسلط به زبانهای مختلف و عمیقا دلسوز مردمش، با یک هیأت بسیار خوب و تیم عالی. حالا این چه معنایی از نقطه نظر سیاست جدید برای ما دارد؟ معنای آن این است که آنچه در چند روز گذشته در استانبول اتفاق افتاد به ما میدان جدیدی از نظر فرصتها و سیاستها می دهد. واضح است آنهایی که مبلغ مذاکره بوده اند‌‌، مانند خود من، مبلغ گفتگو، دیپلوماسی، حالا باید با دیدی واقع‌بینانه به نتایج این سیاست نگاه کنند و واضح است که رژیم ایران در استانبول جدی نبود. آنها قبول نمی کردند که بر سر چرخه سوخت یا تأمین چرخه سوخت به ایران توسط اتحادیه اروپا بحث کنند. آنها از بررسی مکانیزمهای بازرسی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی از برخی از تاسیسات هسته‌یی ایران خودداری کردند و پیش شرطهایی برای برداشتن تحریمها حتی قبل از اینکه صحبت شروع شود، گذاشتند. این یک تلاش جدی نبود و من فکر میکنم به این معنی است که سیاستهای جدیدی را باید بررسی کنیم.

حالا سایر اقداماتی که می توانیم انجام دهیم، روشن است باید اعدامهایی را که همین الان در ایران اتفاق افتاده است، محکوم کنیم و برای تغییر دموکراتیک در ایران فشار بیاوریم. در ضمن من فکر میکنم باید با توجه به فاجعه اخیر در فرودگاه مسکو در کنار مردم روسیه نیز باستیم.

خوب پس شما کجا با من مخالفت خواهید کرد؟ من معتقدم که باید دیپلوماسی و گفتگو را ادامه بدهیم. من معتقد نیستم که می شود راه کار نظامی را از روی میز برداشت ولی من الان این را به عنوان یک راه کار واقعی نمی‌بینم.
موضوع دوم تحریمها هستند. من صحبت بسیار کمی در باره تحریمها در اینجا شنیدم. من فکر کنم ژنرال جونز خیلی خوب آن را بیان کرد. این جامع‌ترین دور تحریمهایی است که تا کنون علیه هر کشوری اعمال شده است. و تحریمها در دو سال گذشته تقویت شده‌اند به دلیل شرکت قدرتمند اتحادیه اروپا و ایالات متحده در همکاری مشترک بین این دو. من نمیتوانم بفهمم که چرا تحریمها در نهایت نمی توانند موفق شوند. نصف سوخت ایران وارداتی است. بخش بزرگی از مواد غذایی آن نیز وارداتی است. بنابراین من فکر می کنم که تحریمها را باید ادامه داد، تقویت کرد، تنظیم مجدد کرد، شاید همانطور که خانم رجوی در صحبتشان باز کردند، گسترش داد.
سوم اینکه روی استانبول تمرکز کنید. فکر می کنم این یک نقطه عطف است. روی اهمیت عبور کردن در پرتو شکست مذاکرات و این واقعیت که رژیم ایران قدمهای جدی برنداشته است صحبت کنید.
آخرین نکته من آمریکا است. آمریکا نم یتواند همه کار را بکند و من به همه توصیه‌ها در اینجا توجه کردم که آمریکا باید اینکار را بکند و ما باید اینجا را تغییر بدهیم و... ما نمی توانیم همه کار را بکنیم. تاریخ ما در ایران همانطوریکه به یاد دارید از بهترینها نیست (کف زدن حضار). ولی معتقدم ما رئیس جمهوری داریم که اهمیت تعامل را درک می کند، رئیس جمهوری که درک می کند جهان پر از فرهنگها و مردمان متنوع است و درک می کند که تغییر باید از خود مردم ناشی شود.
بنابراین من بسیار خوشوقتم که با شما هستم من از شما سپاسگزارم تشکر.