لرد کوربت: توفان تغییر دموکراتیک در سراسر ایران به حرکت خواهد افتاد. تانکها قادر نخواهند بود دموکراسی را بکشند. درخواستها را نمی‌توان به‌دار آویخت

سخنرانی لرد کوربت در سمپوزیوم پارلمانی بریتانیا: از حضور شما در اینجا از شما بسیار سپاسگزارم. به‌طرز شگفت‌انگیزی، در تونس، الجزایر، مصر، اردن، یمن و دیگر نقاط، صدای کسانی که تنفر خود را از دیکتاتوری که آنها را برای مدتی طولانی زیر فشار قرار داده بود ابراز کرده و اکنون خواهان آزادی هستند شنیده می‌شود. این واقعاً شگفت‌آوراست. من فکر می‌کنم شاید تنها چیزی که در طول عمر من می‌توانم به یاد داشته باشم که با چنین سرعتی اتفاق افتاد شکستن دیوار برلین و وقایع دنبال آن بود.

 

 

من به‌عنوان یک عضو پارلمان در آن زمان به‌یاد دارم دیدن وقایعی که به آن منتهی شد، درست قبل از آن من شب جمعه به دفتر مشاوره رفته بودم و هنگامی که برگشتم دیدم مردم درحال رقصیدن در کنار دیوار بودند و یک سوراخ درون دیوار دیده می‌شد.
من نشستم و گریه کردم، چون مثل اکثر مردم، ما می‌دانستیم که قرار است یک روز اتفاق بیفتد، اما فقط یک سؤال وجود داشت که کدام یک روز.
در حال حاضر این طوفان خشم در سراسر شمال آفریقا و بقیه خاورمیانه گسترده گردیده و همین نیز درست است. همان مطالبات توسط سازمان مجاهدین خلق که طرفدار دموکراسی است و توسط ساکنان قرارگاه اشرف در عراق ابراز می‌گردد. دقیقاً به همین دلیل است که ملایان بنیادگرای ایران از ترس صدای آنها، اراذل و اوباش عراقی در یونیفورم ارتش و عوامل خود را در حملات مکرر علیه این پناهندگان بی‌دفاع استفاده می‌کنند. این نقض عمدی در تعهداتی که به آنها داده‌اند نقض تعهد و عدم‌اطمینان در ایمنی و امنیت این مردم است.


اشرف برای میلیونها نفر ایرانی که فریاد آزادی سر می‌دهند پیامی قدرتمند می‌فرستد. به همین دلیل است که آخوندها سعی در خاموش‌کردن آن دارند. با استفاده از 180بلندگو به‌طور شبانه‌روزی آنان را تهدید به کشتن و نابود‌کردن محل سکونتشان می‌کنند. صدای اشرف برای آزادی، دموکراسی، احترام به حقوق بشر، پایان‌دادن به‌فساد، خشونت و ایجاد شغل و مهمتر از همه، احترام به همه این مقوله‌ها است.
این‌گونه مطالبات است که منجر به تغییرات مسالمت‌آمیز در تونس و مصر شده است. چگونه مردم و بقیه جهان که در حال مشاهده بودند نفسهای خود را در سینه حبس کردند، زمانی‌که تانکها در نزدیکی میدان التحریر می‌چرخیدند بدون اینکه بدانیم که آیا این دیکتاتور قلدر فرمان آتش به تانکها بر روی برادران و خواهران و مادران و پدران، خواهد داد و اینکه آیا کسانی که در داخل تانکها بودند در صورتی که دستور (شلیک) داده شود اطاعت خواهند کرد؟
اما این حرکت بیانگر این است که: آنچه که در مورد آنها می‌توان گفت این است که چیزی که از آنها به سرقت رفته بود را پس گرفتند. حالا آقای احمدی‌نژاد شما چطور می‌خوابید؟ آیا رؤیاهای شیرین در بستر خود در تهران دارید و هم‌چنین دوستان شما که در غصب قدرت در ایران شرکت داشتند مدت زمان مشابه به آقای مبارک در مصر؟ شما بدون شک خوب خواهید خوابید. شما می‌توانید برنامه‌های تلویزیونی خارجی و اینترنت را خاموش کنید، اما شما نمی‌توانید تنفر میلیونها نفر از کسانی‌که آزادی‌شان را انکار کردید را خاموش کنید. توفان تغییر دموکراتیک در‌حال آمدن به‌سمت شماست اما و اگری هم در کار نیست، اگر در کار نیست فقط باید زمان آنرا پرسید.
توفان تغییر دموکراتیک در سراسر ایران به حرکت خواهد افتاد. تانکها قادر نخواهند بود دموکراسی را بکشند. درخواستها را نمی‌توان به‌دار آویخت. شکنجه نمی‌تواند آنان که خواستار احترام به حقوق بشر هستند را ساکت کند. دموکراسی دیکتاتوری خشن شما را به لکه‌یی کثیف در صفحات کتاب تاریخ ایران تبدیل خواهد کرد. در بریتانیا و ایالات متحده، ما باید سریعاً از چرخش توفان در اطراف خاور میانه درس بیاموزیم. هردو کشور ما برای مدت زمان طولانی اجازه داده‌ایم که ملایان ایران سیاست ما نسبت به آنها و به مقاومت علیه آنها را تعیین کنند. مقاومت و جایگزینی معتقد به جدایی دین از دولت حامی حقوق بشر و خواهان دموکراسی و توقف توسعه سلاحهای هسته‌یی است.
چالش برای ما و بقیه اتحادیه اروپا این است که ما به‌طور روشن در کنار میلیونها نفردر ایران که فریاد آزادی سر داده و هم‌اکنون خواهان تغییر هستند باید بایستیم. این بدان معنی است که ایالات متحده باید رهبری ما را در پیگیری از برداشتن نام سازمان مجاهدین خلق، شریک اصلی در ائتلاف مقاومت، از فهرست سازمانهای مربوطه با تروریسم بپذیرد. این برچسب در این‌جا قیمتی بوده که آخوندها برای باز کردن گفتگو با آنها حول برنامه تسلیحاتی هسته‌یی طلبیده بودند. اگر جک استراو الان این را می‌شنود، امیدوارم که او احساس رضایت کند که به‌درخواست آنها برای هفت سال پاسخ داد، من نمی‌توانم فکر کنم کس دیگری این نقطه‌نظر را داشته باشد. ما با انسانها در اینجا سر و کار داریم، آنها قادر به گفتگوی منطقی و مناظره و بحث هستند و مایل به پاسخ به چیزهایی که به آنها گفته می‌شود می‌باشند. این هفت سال و آنچه انجام داده است به آنها مجوز داد که برنامه سلاحهای هسته‌یی خود را ادامه و گسترش دهند. آقای استرا، در حالی که شما مقاومت را اشتباهاً مارک زدید، دشمنان واقعی صلح، دموکراسی و ثبات، آخوندها، در حال پیشبرد برنامه خود به‌منظور تبدیل‌شدن به کشوری با توانایی هسته‌یی بودند. آیا می‌توانید آن را تصور کنید؟ آیا می‌توانید آن را تصور کنید؟ سلاح اتمی در دست دیکتاتوری بی‌رحم، تهدیدی برای مردم ایران و قطعاً، تهدیدی هم به بقیه منطقه و دیگر نقاط جهان.
در اینجا (انگلستان) از همه گروهها و 35عضو از اعضای مجلس عوام و مجلس لردها، که بسیاری از آنها امروز در این‌جا حضور دارند، دولت بریتانیا را به‌خاطر امتناعش از حذف برچسب تروریستی از مقاومت ایران، به دادگاه بردیم. ما تنها برنده نشدیم، ما با همه زنگها، شمعها، آگهی ها آورد و پرچمها بردیم. دادگاه تمام زمین را از آنها پاک کرد. اما آنها قضیه را رها نکردند. اوه، نه، می‌دانم که آنها به دادگاه تجدیدنظر رفتند و به‌بدبختی خود اضافه کردند و دادگاه دوباره گفت: «شما قانون را نادیده گرفته‌اید. شما اشتباه سؤال کرده‌اید و به همین دلیل است که شما به چنین نتیجه‌گیری منحرفی رسیده‌اید. بروید، برو گم شو».
و آن روز معروف در 2008 هنگامی که هر دو مجلس پارلمان در فاصله چند دقیقه از یکدیگر رأی به برداشتن محدودیت از سازمان مجاهدین خلق ایران دادند. برای همین است که می‌خواهیم همین کار در ایالات متحده صورت گیرد.


من به یکی از همکاران آمریکایی‌ام در اینجا که بسیار از حضور او خوشوقتم گفتم که شواهد علنی و سری که دادگاههای ما را قانع به صدور دستور لغو نامگذاری کرد دقیقاً همان نوع شواهدی است که اکنون وزیر خارجه کلینتون از طرف دادگاههای شما دستور یافته مجدداً بررسی کند. هیچ چیز جدیدی در آنها نیست، هیچ چیز متفاوتی نیست، زیرا آنطور که من مسائل را می‌فهمم و شاید شما هم بتوانید این را تأیید کنید، دو کشور ما در زمینه مسائل امنیتی همکاری گسترده دارند.
بیست و پنج تن از ما در هر دو مجلس پارلمان در پایان دسامبر نامه‌یی به وزیر خارجه کلینتون نوشتیم و از او خواستیم که سازمان مجاهدین خلق ایران را از لیست خارج کند و گفتیم که هیچ دلیل موجهی برای ادامه دادن به این نامگذاری نیست. در ضمن دولت آمریکا یک شرط‌بندی دو طرفه در این مسائل دارد. آمریکا سپاه پاسداران که ارتش خصوصی ملاها می‌باشد را نیز در لیست گذاشته است و از طرف دیگر اپوزیسیون را در لیست گذاشته است.
من نمی‌دانم که آیا جنون جوانی در واشینگتن طرفدار دارد یا خیر یا اینکه این مسأله فقط یک انحراف است ولی به‌نظر من کار بسیار احمقانه‌یی است.
در میان بیست و پنج نفری که این نامه را امضا کردند لرد هاو، وزیر سابق خزانه‌داری، ویزر خارجه و معاون نخست‌وزیر حضور داشت؛ لرد هیرد، وزیر سابق امور خارجه که در ضمن هر دو محافظه‌کار هستند؛ بارونس بوت‌روید، سخنگوی سابق مجلس عوام، لرد وادینگتن رئیس سابق مجلس اعیان و وزیر سابق کشور، لرد فریزر، دادستان کل سابق، دادستان کل اسکاتلند و معاون رئیس اپوزیسیون در مجلس اعیان؛ همکارم لرد آرچر، دادستان کل و عضو کمیته اطلاعات و امنیت مجلس عوام؛ لرد گولدسمیت، دادستان کل از 2001 تا 2007 ؛ لرد می‌هیو، وزیر کشور در ایرلند شمالی؛ لرد کینوک، رهبر سابق حزب کارگر؛ لرد کارلایل که بازرس مستقل دولت در امور قانونگذاری تروریزم از سال 2001 به بعد بوده است؛ لرد استیل، رهبر سابق حزب کارگر؛ لرد دانلدسون، لرد اندرسون از سوانزی که رئیس کمیته برگزیده در امور خارجه در مجلس عوام بوده است؛ لرد مکی و وزیر سابق دادگستری.
اگر اجازه بدهید، می‌خواهم بگویم که اینها کسانی هستند که می‌دانند درباره چه چیزی صحبت می‌کنند. ما همگی می‌دانیم که درباره چه چیزی داریم صحبت می‌کنیم. برخی هم بیشتر می‌دانیم تا برخی دیگر. این گروه از امضاکنندگان نمایانگر برخی از باتجربه‌ترین اشخاص در دو مجلس پارلمان هستند. شما می‌توانید از خانم کلینتون سؤال کنید که آیا این را خوانده است و برداشتشان از چنین اجماعی از مهارتها چه بوده است. اگر ایشان مایل هستند که من به آنجا بروم و به آن اضافه کنم با کمال خوشوقتی چنین خواهم کرد.
من هم‌چنین می‌توانم امروز اعلام کنم که 500 عضو از هر دو مجلس پارلمان، یعنی 300عضو مجلس عوام که شامل اکثریت اعضای خارج از دولت می‌شود و تقریباً 200عضو مجلس اعیان، این استمداد از دولت ایالات متحده برای برداشتن ممنوعیت از روی مقاومت و اتخاذ اقدامات مناسب از طریق سازمان ملل برای تضمین امنیت و حافظت اشرف را امضا کرده‌اند.
انتخاب ما برای ایستادن در کنار آنانی که خواهان تغییر دموکراتیک هستند به این معنا نیز می‌باشد که ما بایستی در کنار آن پناهندگان شجاع طرفدار دموکراسی در اشرف بایستیم و صداهای آنها نباید خاموش شود. دولت عراق با همه دروغهایی که به آمریکا، انگلیس و سایر نیروهای ائتلاف برای برچیدن دیکتاتوری از کشورشان گفته است، هیچ علامتی از خود برای احترام گذاشتن به تعهداتش نسبت به تأمین امنیت و حفاظت اشرف نشان نداده است.


در واقع در دفتر نخست‌وزیر عراق کمیته‌یی برای سرکوب اشرف تأسیس شده است.
این کمیته سرکوب اشرف تمامی التزامات بین‌المللی که عراق آنرا امضا کرده است را در اولین گام نقض می‌کند، به‌طور‌خاص در فوریه‌2009 که آمریکا مسئولیت حفاظت ساکنان اشرف را به عراق تحویل داد، بر طبق سندی که عراق به‌آن پاسخ داده و نوشت که ما کاملاً متوجه هستیم و آماده‌ایم که پاسخگوی این التزامات باشیم. اما اکنون جهان خوب می‌داند که معنای آن (التزامات) چیست و این بدین معناست که اوضاع از وضعیت بد به وضعیت بدتر تغییر می‌کند.
در اشرف بیمارستانی که توسط ساکنان آن ساخته شده بود، اما اکنون توسط عراقیها اداره می‌شود، یکی از معدود بیمارستانها در جهان است که از معالجه بیمارانی که نیازمند هستند جلوگیری می‌کند. به عبارت دیگر، بیمارانی که می‌توانند معالجه و مداوا بشوند راه داده نمی‌شوند و عمداً جلو ورود آنان و رسیدگی طبی گرفته می‌شود، این نقض آشکار تمامی قوانین بین‌المللی و حقوق‌بشری می‌باشد.
روز هفتم ماه ژانویه ـ که این سومین موردی است که اتفاق می‌افتد ـ عوامل رژیم ایران و مزدوران عراقی این رژیم، مبادرت به پرتاب سنگ و بطری به سمت ساکنان اشرف نمودند که منجر به مجروح‌شدن 176‌تن گردید. شما در فیلمهای ویدیویی مشاهده کرده‌اید که این زنان و مردان فقط دستانشان را (برای دفاع ازخود) در اختیار دارند. درحالی‌که این مزدوران با زنجیرهای کلفت تکه‌های بزرگ چوب را چرخانده و سنگ و بطری و سایر چیزها را پرتاب می‌کنند.
این بیمارستان از رسیدگی به 176‌تن مجروح که دچار بریدگی و جراحت سر و لب شده بودند، خودداری کرد و تنها بیمارستان خود اشرف آنچه را که می‌توانست برای کمک به این مجروحین انجام داد.
از دسترسی و مشورت پزشکی برای بیمارانی که دچار بیماری جدی و شدیدی هستند جلوگیری می شود، از دسترسی بیماران به رسیدگی پزشکی در بغداد و جاهای دیگر ممانعت به‌عمل می‌آید.
در هشتم فوریه رئیس بیمارستان از انتقال داروهایی که توسط بیماران برای بردن به داخل کمپ اشرف تهیه شده بود جلوگیری کرد.
این تماماً بخشی از محاصره کمپ اشرف است و نیروهای عراقی به‌صورتی مستمر از ورود غذا، سوخت و سایر وسایل ضروری به‌داخل اشرف جلوگیری می‌کنند. همچنین از ورود اقوام ساکنان اشرف به‌داخل اشرف ممانعت به‌عمل می‌آید.
همانطور که ممکن است خوانده باشید، رژیم ایران در ماه گذشته دو پدر را که برای دیدن پسرانشان به اشرف رفته بودند اعدام کرد.
بدین‌صورت است که دولت عراق نه‌تنها به التزاماتش برطبق قوانین بشردوستانه بین‌المللی پاسخ نمی‌دهد، بلکه نشان می‌دهد که مخالف آن است و به آن کینه می‌ورزد.
بنابراین من مجدداً تکرار می‌کنم، آیا بسیاری از سربازان ما از کشورهای زیادی جانشان را از دست دادند تا این چنین دولتی را (در عراق) بر سر کار بیاورند؟ فکر نمی‌کنم، واقعاً فکر نمی‌کنم.
درخواست فوری ما این است که آمریکا از طریق سازمان ملل متحد حفاظت مجدد ساکنان اشرف را تمدید کند و محاصره اشرف را پایان بخشد. نه آمریکا و نه انگلیس و نه کشورهای متمدن جهان هیچکدام نمی‌توانند خنثی باشند و به‌کناری بایستند، در شرایطی که این پناهندگان در معرض کشته و مجروح‌شدن هستند. بدین‌خاطر است که اینجا هستیم تا این موضوع را بحث و بررسی کنیم.
ایران آزاد خواهد شد. متشکرم.