من به شدت تحتتأثیر مطالب آنها در مورد ماهیت واقعی رژیم ایران و راهحل دموکراتیکی که بهجای رژیم ایران میدادند بودم. در این چند سال، من هرگز از پشتیبانی از شورای ملی مقاومت دست برنداشته ام و در واقع یکی از امضاکنندگان (شاکیان) دادگاه (خروج از لیست) آنها بودم. در همان دادگاهی که آلکس کارلایل در موردش صحبت میکرد.
در همان موقع گفتم که درست مثل این است که در جنگ دوم جهانی ما مقاومت فرانسه را در لیست ممنوعه بگذاریم. این درست مثل همین است که ما اکنون در مورد شورای ملی مقاومت انجام داده ایم.
حال بهجای اینکه در کنار آنها قرار بگیریم، با رژیم ایران همکاری کرده ایم. تکرار میکنم، همانطور که تونی کلارک و آلکس میگفتند، ما درگیر استمالت از رژیم شدیم. این یکی از بزرگترین مشکلات راه آزادی است.
خیلی از ما که امروز افتخار حضور در اینجا را داریم، الگوی خود را از کتاب نلسون ماندلا به نام «راه طولانی بهآزادی» قرار دادهایم. این راهی طولانی و راهپیمایی بلندی بوده برای آزادی. ما شاهد فروریختن دیوار برلین بودهایم. خیلی از ما، تردید داشتیم آیا شاهد این وقایع خواهیم بود. ما شاهد وقایع صلح در ایرلند شمالی و فروریختن موانع دیگری بودیم. ما شاهد تغییراتی بسیار بنیادی بودهایم و حالا شاهد تغییرات جدی در شمال آفریقا و خاورمیانه هستیم. ما میتوانیم تغییرات ادامهداری را در نقاط مختلف ببینیم.
به اعتقاد من، این نشان میدهد که وقتی سنگ کوچکی به حرکت در میآید، میتواند به زمین لرزه منتهی شود.
ما همه عضو این حرکت هستیم. ما همه عضو این زمینلرزه تغییر هستیم و از حکومت مذهبی که سنگسار زنان را مجاز میشمارد، یا مردم را به جرم مسائل اخلاقی در ملأعام اعدام میکند مخالفان سیاسی و اقلیتهای مذهبی را شکنجه و زندانی میکند، تبری میجوییم.
من همیشه از حقوق مردم برای بیان افکارشان که مخالف یا همفکر من هستند، دفاع کرده ام. این فرق نمیکند که آیا ما همفکر هستیم یا خیر.
حق آزادی اجتماعات، آزادی بیان، آزادی ادیان، آزادی بیان عقاید سیاسی جزء اساسی ترین اصولی است که باید در کنار دیگران، در هر جا که باشند، و در هر جا که این اصول زیر پا گذاشته شده، قرار گیریم. اینها چیزهایی هستند که شورای ملی مقاومت به آن باور دارد.
ما چه رفتاری با شورای ملی مقاومت داشته ایم؟ اول به آنها برچسب تروریسم زدیم. ما آنها را نیروی مخرب برای دموکراسی پارلمانی خود تلقی کردیم، بدون آنکه کوچکترین مدرکی برای این داشته باشیم. درعینحال، ما به همکاری با رژیم ایران ادامه دادیم و به طور مداوم از دردهایی که این رژیم باعث و بانی آن بوده، گذشت کرده ایم. اما امروز اینجا هستیم تا رنج آنهایی را که در حال حاضر در قرارگاه اشرف هستند، منعکس کنیم.
دو هفته پیش در مجلس اعیان، رابین (کوربت) سؤالی پارلمانی در همین رابطه طرح کرد. من هم سؤالی در همین مورد مطرح کردم. من با حرفهای وزیر (لرد هاوول) موافق بودم. بالاخره یک نفر به حرفهای ما گوش میکند و کسی هست که حاضر است به دردهایی که در اشرف اتفاق میافتد، گوش کند. متعاقباً، من مدارکی را که حقوقدانان اسپانیایی در دادگاههای خود استفاده کرده بودند را به لرد هاوول دادم.
سؤال من خیلی ساده بود. چرا امکان تشکیل دادگاه در اسپانیا، که مثل ما، هم عضو «ناتو» و هم عضو اتحادیه اروپاست، وجود دارد. اگر این امکان برای اسپانیا بهعنوان کشوری که طبق اساسنامه و در جهت انجام وظایفش با کنوانسیون ژنو، مقامات عراقی را به دادگاه کشانده است، پس چرا این کار را ما در اینجا انجام نمیدهیم؟
این یک واقعیت غیرقابلانکار است که رژیم ایران در مذاکراتش جدی نیست. هیچ علاقهیی بهتغییر رفتارش ندارد و در واقع تغییر رفتار برایش امکانپذیر نیست چرا که به سرنگونیش میانجامد. بعد از سالها تجربه و بهخصوص بعد از شکست مذاکرات در استانبول، هیچ کس شکی در رابطه با این رژیم ندارد مگر اینکه از هواداران رژیم ایران باشد.
به اعتقاد من و با توجه به شناختی که از شورای ملی مقاومت طی 30سال دارم، آنها نهتنها هدایتکنندگان تغییرات دموکراتیک در ایران هستند، بلکه با توجه بهشرایط متلاطم کنونی منطقه و رفتار رژیم برای منحرفکردن جنبش مردم برای دموکراسی در یک رژیم مستبد ـ ما سرکوب وحشتناک تظاهرات در کشور را شاهد بودیم ـ سازمان مجاهدین خلق ایران آنتیتز رژیم بنیادگرا در ایران است.
با توجه به اینکه سالیان است این جنبش را میشناسم، به همه انتقادات و ادعاهایی که علیه آنها مطرح میشود، کاملاً اشراف دارم. همه ما در این پنل با انواع و اقسام اطلاعات غلط که منشأ اصلی آن وزارت اطلاعات ایران بود مورد بمباران قرار گرفته بودیم. بدترین بخش آن برای من این بود که وزارت خارجه ما نیز در گذشته روی همین اطلاعات برای توجیه مواضع ناعادلانهشان که در مورد آنها امروز شنیدیم، متکی بوده و تلاششان هم این بود که اعضای مجلس عوام و اعیان را از حمایت از سازمان مجاهدین برحذر دارد. یکی از همین شایعهها که منتشر کرده بودند این بود که سازمان مجاهدین هیچ حمایتی در داخل ایران ندارد. من میگویم بیایید از دست این رژیم خلاص شویم و بگذاریم مردم ایران خودشان تصمیم بگیرند. سازمان مجاهدین هم چیزی بیشتر از این نمیخواهد.
بنابراین به وضوح بگویم که چه در اینجا چه در اتحادیه اروپا و چه در ایالات متحده، هرگونه بیعملی زندگیها را به خطر میاندازد. بیعملی مترادف است با بُزدلی اخلاقی. بیعملی ما را شریک جرم میکند. همدستی و استمالت هرگز جواب ندارد. آلبرت انیشتن گفت: دنیا محل خطرناکی است، نه بهخاطر وجود انسانهای شیطانصفت، بلکه بهخاطر بیعملی انسانهای خوب. این وظیفه ماست که در این رابطه کاری بکنیم.