سخنرانی پیتر پیس در کنفرانس واشنگتن خاورمیانه در حال گذار چشم اندازها برای ایران
من واقعاً افتخار میکنم که اینجا با شما باشم که بخشی از این پنل و با افرادی باشم که با برخی از آنها خدمت کردهام و تحسینشان میکنم، ولی بیش از هر چیز بهخاطر اینکه شما در این سالن هستید.
من بهعنوان فردی آمدهام که تجربیات منحصر بهفردی دارم و امیدوارم تجربه من بتواند به همه ما کمک کند تا بهتر بفهمیم چطور به ایران کمک کنیم. مثل شما، مثل تکتک شما دلیل اصلی اینجابودن برای همه ما تمایل قلبی برای این است که ببینیم مردم ایران زندگیشان را آنطور که میخواهند در آزادی بگذرانند.
از من خواسته شد کمی در مورد تهدیدی که درحالحاضر رژیم ایران دارد و پاسخهای بالقوه در زمان تهدید با شما صحبت کنم. اول اینکه خوب است تعریف کنیم تهدید چیست. از نظر نظامی توانایی ضربهزدن و بعد تصمیم به انجام آن است. کشورها در طول زمان تغییر کردهاند و من معتقدم ایران تغییر خواهد کرد.
آیا رژیم کنونی ایران یک تهدید است؟ قطعاً. به منطقه نگاه کنید. آنها سلاح و دستورالعمل و بعضاً نیرو به عراق و افغانستان میفرستند تا مشخصاً برای دولتهای این کشورها ارتقادادن دموکراسی را دشوار کنند، بهطور مشخص آمریکاییها و شرکای ائتلافمان را بکشند و اراده خود را روی همسایگانشان تحمیل کنند.
افراد عملیات ویژه آنها و حمایتشان از حزبالله در لبنان، آن منطقه شکنجهشده را برای زندگی بسیار دشوار میکند و یافتن راهحل مسالمتآمیز را بسیار مشکلتر میکند. نیروهای متعارف آنها و صدها قایق کوچک و سریع تهاجمی که میتوانند تاکتیکهایی علیه حملات نظامی و تجاری در تنگه هرمز باشند.
موشکها، موشکهای کروز و بیش از 2000موشکی که آنها دارند که برخی از آنها میتواند بیش از 2000کیلومتر برود همگی تهدیداتی برای همسایگانشان در منطقه و نیروهای ائتلاف در سراسر جهان که میخواهند در منطقه کمک کنند هستند.
ظرف دو سال آینده همه اروپا در تیررس موشکهایی که آنها دارند تولید می کنند خواهد بود. یکی دو سال بعد آمریکا در معرض این برد موشکی خواهد بود. بنابراین یک تهدید بسیار واقعی برای منطقه، اروپا و آمریکا هم از جهت تواناییهای کنونی و هم تواناییهایی که درحال کار روی آن هستند وجود دارد.
یکی دو تا از این موشکها مسافتهای فوقالعاده زیادی با پتانسیل سلاح هستهیی میتوانند طی کنند و این تهدید بهطور نجومی افزایش مییابد. همانطور که اشاره شد، بهدستآوردن سلاح هستهبی توسط این رژیم در ایران در واقع غیرقابلقبول است.
میتوانید تصور کنید چه خواهند کرد؟ آنها همین حالا در موقعیت ارعابکردن همسایگان خود هستند. میتوانید تصور کنید با داشتن سلاح هستهیی با تمایل آنها برای ماجراجویی بیشتر با نیروهای مسلحشان و با حمایتشان از نیروهای شبهنظامی و حمایتشان از تروریسم چه پیش خواهد آمد؟
نهتنها این یک مشکل از نقطهنظر آن رژیم برای داشتن آن توانایی است، این بهمعنی آن است که بقیه منطقه باید یک تصمیم اساسی بگیرد.
آیا آنها تحت آن تهدید جا میزنند، یا اینکه آنها در کادر حق خودشان قدرت هستهیی میشوند؟ بعد چه اتفاق خواهد افتاد وقتی رژیمی تمایلش را برای تامین پول و همه انواع سلاحها که به دیگران میتواند بدهد چه سایر کشورها باشد یا بدتر سازمانهای تروریستی باشد نشان داده است؟ این تهدید عظیمی برای همه ماست.
پاسخهای محتمل ما چه هستند؟ اول احتمال یک پاسخ نظامی وجود دارد.
این بدترین انتخاب خوب و قطعاً آخرین انتخابی است که ما باید درمورد آن فکر کنیم یا استفاده کنیم ولی اگر میخواهید یک توانایی برای صحبت با رژیم کنونی داشته باشید و اگر میخواهید اعتباری داشته باشید باید یک توانایی نظامی و تمایل استفاده از آن در زمان مناسب را داشته باشید.
بنابراین مهم است که همچنین درک کنیم که ارتش آمریکا کاملاً قادر به برخورد با هرتهدید جدیدی است.
برخی افراد بین تمایل ما برای نجنگیدن و فشار واقعی روی نیروهایمان که 5 تا 6 استقرار در عراق و افغانستان روی آنها وارد کرده و ازطرف دیگر توانایی حفاظت از خودمان سردرگم هستند.
امروز کموبیش حدود 200هزار نیروی آمریکایی در منطقه خلیج فارس خدمت میکنند. این 200هزار از مجموع 2.4 میلیون نیروی فعال و ذخیره است.
آیا آنها تحت فشار هستند؟ قطعاً هستند. آیا آنها برای نه ده سال گذشته روی آن کار کردهاند؟ بله. آیا آنها حاضرند به کشور خود خدمت کنند؟ بله حاضرند.
اساساً اگر تهدیدی برای ایالات متحده آمریکا پیش بیاید آیا این کشور قدرت و توانایی اینکه در مورد آن کاری بکند دارد؟ پاسخ این است: قطعاً.
بیش از دو میلیون پرسنل نظامی آمریکایی وجود دارد. تمامی نیروی دریایی و هوایی آمریکا و همه عناصر دیگر قدرت ملی ما وجود دارد. زشت خواهد بود که ما مجبور باشیم نیروی ارعابکنندهمان را استفاده کنیم، چون بسیاری از سلاحهای دقیق و ادوات اطلاعاتی با دقت بالا که موردنیاز هستند همین حالا بهکار گرفته شدهاند ولی هیچ دشمن بالقوهیی هرگز نباید تفاوت بین عملیات جاری و تمایل ما برای بیش از حد فشارنیاوردن به نیروهایمان و تمایلمان برای استفاده از ابزار نظامی بهعنوان آخرین حربه را با توانایی استفاده از آن اشتباه بگیرد. بنابراین راهحل نظامی که باید روی میز باشد مهم است. باید اعتبار داشته باشد ولی درواقع باید آخرین چیزی باشد که شما بهآن متوسل خواهید شد.
بعد مذاکرات است. کل برنامه هستهیی ایران در طول مذاکرات پیش رفته است. مهم است که به صحبتکردن ادامه دهیم ولی من نمیبینم که حکومتی که مصمم است سلاح هستهیی داشته باشد با مذاکرات متقاعد شود.
حالا به این میرسیم که چرا همه ما در این سالن هستیم. قیام مردم. اشاره شد که مصر و همه تظاهرات عمومی که در سراسر منطقه جریان دارد هم امید و هم خطر زیادی دارند. در ذهن من شکی نیست که مردم مصر که این فرصت را برای خود بهدست آوردهاند که قانون اساسی خودشان را بنویسند، آنطور که میخواهند در داخل کشور خود در آزادی زندگی کنند در ذهن من شکی نیست که نیروهایی هستند ازجمله نیروهای رژیم کنونی ایران که میخواهند این برنامه را بدزدند. همانطور که باز اشاره شد نیروهای مسلح مصر و پلیس مصر حمایتکننده بودند و سرکوبگر تمایل واقعی مردم مصر نبودند. در تهران ماجرا متفاوت است.
بنابراین گردهمایی مثل این بسیار مهم است. من میدانم که موضوع مجاهدین برای همه شما حیاتی است.
من وقتی فهمیدم که بخشی از پنل امروز خواهم بود سعی کردم بفهمم چرا دولت من کماکان مجاهدین را درلیست نامگذاری میکند. من دلیلی نیافتهام که من را متقاعد کند.
ده مادهیی که امروز خوانده شد عالی هستند. اگر من یک شهروند ایرانی بودم و قطعاً بهعنوان یک شهروند جامعه جهانی از هرکدام از آن نکات حمایت میکنم.
برخی افراد این هفته به من گفتند که اگر آمریکا مجاهدین را از لیست خارج کند علامتی به رژیم ایران است که ما از تمایل برای دیدن تغییر رفتار به تمایل برای دیدن تغییر رژیم رفتهایم. پاسخ من به این: به نظر من این خوب است.
و دست آخر اینکه من این افتخار بزرگ را داشتهام که اونیفرم نیروهای مسلح آمریکا را برای بیش از 44سال پوشیدهام. این یک منبع افتخار بزرگ برای من است که از قانون اساسی کشورم در مقابل همه دشمنان، خارجی و داخلی، دفاع کنم و در زندگی در اونیفرم بهترین صورتی که میتوانستم به حفاظت از مردم آمریکا و همفکرانمان در سراسر جهان کمک کنم، ولی یک چیزی را بهعنوان واقعیت میدانم و آن اینکه آن آزادی که من از آن دفاع کردهام آزادی بوده که من آن را به ارث بردهام.
چرا واقعاً میخواستم امروز اینجا باشم، چرا چنین تحسینی دارم، چرا همراه با ترس شهروندان ایران دیروز، امروز و فردا میایستم که بهرغم تهدید کشتهشدن توسط نیروهای مسلح خودشان یا پلیس، بهرغم تهدید مجازاتهای رژیم که به آسانی صورت میگیرد، بهرغم اینکه آنها به این دلیل ساده که آنها میخواهند زندگی خودشان مثل آنطوری که من زندگیم را به ارث بردم زندگی کنند و بهعنوان یک شهروند آمریکا و یک شهروند جهان بتوانیم با شما جمع شویم و به نوعی صدایمان در ایران شنیده شود که اگر ما از طریق اقدامات امروز و فردایمان بتوانیم آنهایی را که به آزادی دل بستهاند کمک و تشویق کنیم بعد همانطور که امروز اینجا اشاره شد غیرقابلانکاربودن آزادی در ایران زودتر فرا خواهد رسید و این ارزش وقتگذاری امروز و فردای ما و هر روز تا زمانی که این محقق شود را دارد.
من برای سالهای متمادی و مناسبتهای متعددی شاهد معرفی لی هامیلتون بودهام. 28سال پیش که من به واشینگتن آمدم، لی هامیلتون یکی از برجستهترین صداها در سیاست خارجی آمریکا بود. افتخار بزرگ من بود که زمانی که او به ریاست کمیته خارجی کنگره منصوب شد با او خدمت کنم. این تنها بخشی از سابقه برجسته اوست. او از سال1965 تا سال1999 در کنگره خدمت کرد. او عضو هیأت مشورتی اطلاعاتی خارجی ریاستجمهور و عضو شورای مشورتی امنیت ملی ریاستجمهور بود. او بههمراه وزیر خارجه جیمز بیکر، رئیس مشترک گروه مطالعات عراق، که یک گروه دو حزبی که بهتوصیه کنگره آمریکا تشکیل شده بود تا درباره سیاست آمریکا در قبال عراق توصیه کند را برعهده داشت. در یک مقطع خطرناک در تاریخ آمریکا بعد از حملات 11سپتامبر، از او مجدداَ درخواست شد که نایب ریاست کمیسیون ملی در مورد حملات تروریستی را که گزارش خودش را در سال2004 ارائه کرد، برعهده بگیرد. لی هامیلتون همچنین از سال1999 تا سال2010 بهعنوان رئیس و مدیر مرکز ودرو ویلسون برای محققان در واشینگتندیسی خدمت کرد. او یک آمریکایی برجسته و یک دوست بسیار بزرگ است.
قبل از هر چیز، اولاً خوشحالم که در این جمع متشکل از افراد بسیار برجسته هستم. فکر می کنم با تمام آنها کار کردهام و میدانم که با همه آنها جلسات استماع داشتهام.
آنچه مرا در رابطه با سخنرانان امروز تحتتأثیر قرار میدهد این است که آنها سعی کردهاند این کشور بهدرستی اداره شود. آنها خود را وقف خدمت به عموم کردهاند و مایه افتخار بسیار من است که در اینجا در کنارشان باشم.
ثانیاً من افتخار میکنم که بهخاطر شما در اینجا باشم. من ایستادگی شما در جستجوی آزادی برای مردم ایران را تحسین میکنم. میدانم که بسیاری از شما امروز وابستگی عمیقی به مردم ایران دارید و مسائلی که امروز مدنظر ماست و ما بهسادگی آنها را مطرح میکنیم برای شما از ژرفای بسیار زیادی برخوردار است.
نظر من این است که اولاً ایالات متحده چندین دهه است که با دشواریهای فوقالعادهیی در زمینه برخورد با رژیم ایران مواجه شده است.
رژیم ایران تنشهای بزرگی را در جامعه بینالمللی در طول یک مدت زمانی ایجاد کرده است. البته تمام جهان امروز بسیار بر روی آن متمرکز شده است که رژیم با مواد اتمی چه خواهد کرد.
من همانند شما در روزهای اخیر گزارشهای اطلاعاتی دولت ایالات متحده را مطالعه کردهام. شاید سایرین در این پنل بتوانند بهتر از من در رابطه با آنها نظر دهند اما برای من مهم این گفته بود که رژیم مصمم است برنامه هستهیی بسازد و گامهایی را برای طراحی کلاهکهای هستهیی برداشته است.
اجازه بدهید چند پیشنهاد ارائه دهم.
ما باید تأکید کنیم که دولت عراق تعهدات خود نسبت به حفاظت از ساکنان اشرف را برآورده سازد. من با چند تن از شما در روزهای اخیر در رابطه با شرایط آنجا صحبت کردهام. شما به من اطلاعاتی در رابطه با آنچه در آنجا گذشته ارائه دادهاید. امنیت و سلامت ساکنان اشرف باید تضمین شود و آمریکا باید در رابطه با آن تأکید ورزد.
ثانیاً همانطور که همگی ما متفقالقول هستیم، ما باید از تحریمها حمایت کنیم و آنها را افزایش دهیم. ما از سال1979 و جامعه جهانی نیز دیری است که علیه رژیم ایران تحریم اعمال کردهایم. شکافها باید بسته شوند و این تحریمها باید افزایش یابند.
به نظر من بسیار مهم است که ما بهطور خاص تحریمهایی را ارتقا دهیم که مربوط بهجریان پول و نهادهای مالی میشوند.
اقدام بعدی که ما باید انجام دهیم حمایت از اپوزیسیون ایران است.
من هم مثل شما بیش از اندازه تحتتأثیر جنبشهای اعتراضی هستم که سراسر خاورمیانه را دربرگرفته است و بسیار آگاهم که دو سه روز آینده برای آینده ایران جنبه حیاتی دارد.
آمریکا باید این را بهعنوان یک فرصت ببیند که در دفاع از ارزشهای بنیادین کشور ما ازجا برخیزد. ما باید از مردم ایران که خواهان آزادی و دموکراسی و احترام به حقوق بشر هستند حمایت کنیم.
بهنظر من بهترین امکان برای ایالات متحده که در روابط خود با مردم ایران پیشرفت کند حمایت از اپوزیسیون ایران از طرق کاملاً مشخص است. همچنین هیچگاه نباید از حمایت خود از حقوق بشر دست برداریم.
فکر میکنم ایالات متحده درک میکند که عناصر و اجزاء حامی تغییر در ایران امروز وجود دارد. ایران دارای جمعیتی ناراضی، جوان، تحصیلکرده، بیکار، آشنا با تکنولوژی و بیقرار است. تغییر در ایران فرا خواهد رسید. تنها بهزمان بستگی دارد.
بگذارید در رابطه با موضوع لغو نامگذاری مجاهدین هم حرف بزنم.
من نمیفهمم چرا ایالات متحده در طول این سالیان نام مجاهدین را در لیست نگهداشته است. من به مطالب محرمانه دسترسی داشتهام.
این یک بحث در قالب حقایق در رابطه با عملکرد مجاهدین است و اینکه چرا ایالات متحده آن را حل نکرده و علیه این موضوع صحبت نکرده است. خیلی ساده باید گفت که من این را نمیفهمم. اما من از هیچگونه فاکتی خبر ندارم که گنجاندن نام مجاهدین در لیست تروریستی را الزامآور سازد.
در انتها مایلم چند نکته هم در رابطه با طرح ده مادهیی بگویم. آنطور که من فهمیدهام، این راهحل سوم است. من آن را مطالعه کردهام و آن را دوست دارم. فکر میکنم بسیار خوب است. حمایت از صندوق رأی، حمایت از نظام سیاسی چندحزبی، جدایی دین از دولت، تساوی کامل زن و مرد، یک نظام مدرن قضایی، حمایت از بیانیه جهانی حقوق بشر، از مالکیت خصوصی، از همزیستی مسالمتآمیز، حمایت از یک ایران آزاد.