عثمان میرغنی- فلوجه قذافی

برگردان از الشرق الاوسط فرامنطقه یی- 4 اسفند
سرهنگ معمر قذافی در کتاب سبزش که سومین نظریه جهانیش را تشریح می‌کند، می‌گوید: ”هر فرد معمولی آزاد است عقیده‌اش را ابراز کند حتی اگر مانند دیوانه‌ها رفتار کرد تا بگوید دیوانه است ”. اما هنگامی که مردم لیبی با تمام توان روحی خود تظاهرات می‌کنند، و نظرشان را در مورد حکومت ابراز می‌دارند، و خواستار تغییر مانند همسایگان غرب و شرقشان می‌شوند، سرهنگ قذافی تئوریش را بیاد نمی‌آورد، و به آنها جواب نمی‌دهد: ”حرفتان را شنیدم ”، یا آن‌چه که زین‌العابدین گفت را بگوید که: ”پیامتان را فهمیدم ”. حکومت قذافی به سلاح سرکوب دست زد که قبل از این نیز دفعات بسیاری با موفقیت اینکار را کرده بود، و به مردمش با کتاب سرخی پاسخ داد که با مدادی از خون مردم لیبی نوشته شده است، و با تهدید به دریایی از خون. این حکومت فرسوده خشونت بی‌سابقه‌ای را برای سرکوب اعتراضات مردم به‌کار گرفت و در برابر تظاهر کنندگان با مسلسل و گلوله‌های توپ و بمباران هوایی ایستاد و صدها کشته و هزاران مجروح ظرف فقط چند روز به‌جا گذاشت…
… سرهنگ آن‌چه در کشورش روی داده را از طرف گروهی از جوانانی دانست که به آنها مواد مخدر و پول داده شده و آنها را مست کرده و برای تهاجم به مقرهای ارتش و پلیس فرستاده‌اند. وی در سخنرانیش نوید کشتارهای بیشتر را داد و به‌خصوص (شهر) بنغازی را به حمله‌ای خشونت‌بار وعده داد و به مردمش گفت: ”شما کی هستید ”، حتی طوری سخن می‌گفت که گویا به تقسیم کشور فرا می‌خواند و قبایل را به فعالیت فراخواند و همه مناطق را دعوت کرد که سهمیه خودشان از نفت را بردارند، و گفت: او لیبی را ترک نمی‌کند و کنار نمی‌رود زیرا منصبی ندارد که از آن کناره گیری کند…
… کشتارها در لیبی در حق مردم، با هر معیاری وحشتناک است، و این حکومت در پی بیش از 41سال بر سینه مردم لیبی نشست، حالا تکه‌تکه شده و اکنون برای حفظ قدرت به هرکاری دست می‌زند، از ترور مخالفان در خارج تا کندن پوست مخالفان در داخل، و اعدام هر کس که مخالفتش را با رژیم سرهنگ ابراز کرده یا خواستار کنار رفتن او بشود، و به‌نظر می‌رسد که وی می‌خواهد تا آخرین رمقش به قدرت چنگ بیاندازد، یا تا آخرین مرد و زنش بنابر گفته سیف الاسلام قذافی. فریادهای امدادخواهی مردم لیبی که با کشتار این رژیم روبه‌رو هستند، با سکوت رسمی نیمه مطلق در دنیای عرب مواجه می‌شود، و با شک و تردید در تعدادی از موضع‌گیریهای غربی و به‌خصوص واشنگتن. اشکالی در نظام عربی وجود دارد، به‌نحوی‌که وقتی مردمی با این وحشیگری به قتل می‌رسند، دولتهای ما به تماشا می‌ایستند، با اشراف به این‌که چنین صحنه‌هایی احساسات خلقها را جریحه‌دار می‌کند، و احساس خشم فروخفته آنان را افزایش می‌دهد…
… سرکوب در لیبی از همه آن‌چه تاکنون در کشورهای توفان زده دیگر دیده بودیم، فراتر رفته است، کسانی که با اوضاع لیبی و بافت آن آشنا هستند، نسبت به یک حمام خون حقیقی قبل از این‌که این رژیم دیر یا زود در برابر توفان به هر صورت سرخم کند، هشدار می‌دهند. قدرت نمی‌پاید حتی اگر حاکمی 41سال (به حکومتش) ادامه دهد، و سرکوب ماندگاری حکومت را تصمین نمی‌کند حتی اگر برای مدتی با سکوت مردم، موفق شود.